سدريك ديگوري مجله را خواهد بست.طبق آخرين اخبار رسيده از شنگول آباد سدريك ديگوري قصد در بستنه مجله ي ارزشي ورزشي شايعه سازي دارد.به همين دليل مصاحبه ي اختصاصي با ايشان انجام داديم.البته لازم به ذكر است به دليل اينكه سدريك ديگوري خيلي باحال است و اصلا وقت براي سر خاراندن ندارد خيلي سخت گيرش آورديم ميدونيد ديگه خيلي باحاله اين سدريك ديگوري نفس بيد جيگر عشق ماي لاو هلو باقلوا شيطون ناقلا بلا حبه ي انگور و غيره
گزارشگر:آقاي ديگوري ميشه چند لحظه از امضا دادن به اين بانوان دست بكشيد تا ما با شما مصاحبه كنيم؟
سدي:من حرفي ندارم ولي هزينه ي منتقل شدنه كشتگان در راه عشق من به سنت مانگو رو شما ميديد؟
گزارشگر:بله ما از سازمان اين هزينرو تقبل ميكنيم.
سدي:باشه بزار به اين بانوي زيبا هم من يه امضا بدم.
گزارشگر:آقاي ديگوري شما چرا امضاتون شماره ايه.
سدي:من از بچگي عادت داشتم شماره تلفنمو به جايه امضا بدم به بقيه ببخشيد.
يك ساحره:سدي جون امشب منتظره تماسم باش:bigkiss:
يك ساحره ':سدي جون پس من كي باهات تماس بگيرم؟
يك ساحره'':امشب سدي خوشگلم ماله منه
ملت:
گزارشگر:بله گفته بودم مصاحبه اختصاصي ما با آقاي ديگوري ولي ديگه چون خيلي طرفدار داشته بيد
اختصاصيش اينجوريه واي به حال غير اقتصاديش.
سدي:ببينيت ساحره هاي عزيز من به همتون ميرسم شما فعلا بريد خونه شب با همتون تماس ميگيرم باشه؟
ساحره:باشه سدي جون هرچي تو بگي
سدي:خب بله شما آقاي ريشو با من كار داشتيد؟
گزارشگر:بله ما از مجله ي شايعه سازي مزاحم شديم.
سدي:ها خب امرتون.
گزارشگر:ميخواستيم بدونيم كه آيا شما واقعا قصد در بستنه اون روزنامه داريد؟
سدي:بله به دليل خز شدنه مجله و داشتن اخبار زياد از سارا اوانز كه كلا ملت جادوگري رو خز كرده و اون جواته بلر سگ كش و اين بروبچه هاي جوات من قراره مجلرو ببندم و بجاش يه بنگاه عشقي باز كنم
گزارشگر:
سدي:ريشتو جمع كن بابا
گزارشگر:بله شما خيلي كاره درستي ميكنيد
سدي:قابلي نداره عزيزم تو هم خواستي ساحره ماحره به من معرفي كن با آغوشه گرم پذيراشون هستيم.
گزارشگر:
ملت:
خواننده ها:
علي دايي:
پايان
[size=medium][color=0000FF]غÙ
٠اÙدÙ٠را Ù
٠ستاÙÙ
زÙرا ÙÙ
Ùار٠ÙÙ
را٠Ù
٠بÙد٠Ø