صبر! صبر! صبر!
آها!
من اعتراض دارم! من اکانتم تموم شده و پول ندارم! شما سواستفاده می کنید! بس نبود تمام وسایل دفتر رو شکستین حالا تجمع هم می کنین؟ مگه نمی بینین زدم تجمع بیجا مانع کسب است!
الستور: دارکی یعنی چه؟! چه بی جایی؟
من: د شما ها که آخرش هم نمی دونین چی کار می خواهید بکنین! این طلاق نامه رو گیزر جان نگه دار
گیزر: چشم!
الستور: می خوایی چی کار کنی؟
من: می خوام یک بار برای همیشه کار رو تموم کنم! گیزر حاضری؟ بگیرش بالا طلاق نامه رو!
گیزر:
من: بمیوس آتومیوس تو طلاق نامه ایوس! یوهااااااااااا
شیشت.... چیشت.... صدای برفک..... صدا و تصویر قط میشه
اهو اهو اهو.... لوموس! چی شد؟
ببخشید شما این انفجار اتمی رو ایجاد کردید می تونم با شما مصاحبه کنم؟
اهو اهو!؟ نخیر من اینجا آبدارچیم! وای دفتر ویرون شده!
گیزر: حاج آقا هنوزم نگهش دارم؟
من: اهو اهو! ا آخ جون صندلیم سالم مونده
مودی:آخ جون صندلی!
شپلخ!
من: نهههههههههههههههههههههههههههه صندلیم!
صبر! گیزر تو چی گفتی؟ هنوز طلاق نامه سالمه؟
عجب قدرتی!
سالازار از توی دیوار میاد بیرون: چه خوب شد روحم!
حاج آقا مگه نمی دونستی تا مینروا رضایت رسمی نده طلاق نامه از بین نمیره
مودی: مشکوکه!
می کشمت دارکی! یوهااااااااا
من: من چی کاره بیدم!
صبر! مینروا مک گونگال آیا وکیلم این عقد نامه روئئئئئئئ آخ! نزن الستور.....! فسخ!...... هوار نزن بابا الستور! ...کنم؟