چیزی که مشخصه، اینه که دنیاهای زیادی ساخته شدن. نارنیا، آردا احتمالن مشهورترین هاش هستن، به علاوه ی کلی دنیای ساخته شده توی کتب پرفروش و بست سلینگ هستن که خیلی پردازش بیشتری دارن، با توجه به اینکه هری پاتر حتی دنیای جدا هم نیست و توی دنیای خودمونه. و خب باز هم از این جور دنیاپردازی ها هم داریم. نایت ساید مثلن، یا نمونه ی بارزتر و مشابه ترش، پرسی جکسون و قهرمانان اولمپ و وقایع نگاری کین.
قضیه اینه که هر چیزی یه دوره ای داره. آخرین کتاب از هری پاتر، سال 2007 عرضه شد و آخرین فیلمش هم 2011. ینی این جو قراره بمونه برای یه مدتی، اما مشخصاً دوره ی طلاییش گذشته. قضیه اینه که ما کتاب های خیلی خفنی داریم، به عنوان مثال کتاب های حضرت تالکین هستن که جهانی به خفانت آردا رو خلق کرده ایشون و همچنان یه سری کتاب هایی به همت پسر گُل و خلفش، کریستوفر تالکین میاد بیرون. و دنیاهه خیلی بزرگه، به شدت پتانسیل داره و غیره و غیره. مشخصا بزرگتر و بهتر از هری پاتر، اما مشخصه به انتهای عصر نقره ای خودش می رسه. یه عصر برنزی داره که ملت می خونن فقط و بعد از این حالتی که مثلن یه عده ای می پرستنش خارج می شه. هری پاتر هم همینطوره. عصر طلاییش همین موقع ها به انتها می رسه و به عصر نقره ای می رسیم که سطحش پایین تره که البته، زمان عصر نقره ای طولانی تر از بقیه اس.
بزرگترین وظیفه این این وبسایت های هواداری تخصصی هم همینه. باید کتاب ها رو معرفی کنن، جو رو زنده نگه دارن و مخاطباش رو به صراط مستقیم هدایت کنن. که مثلن فن فیکشن نویس ها نرن از مثلن ازدواج هری پاتر با مالی ویزلی بنویسن
و مثلن اونقدر هدایتشون کرد که برن از مثلن از ازدواج پنهانی لوسیوس مالفوی و مال ویزلی بگن
(مثال مزخرفی بود، ولی خب در مثل مناقشه نیس در هر حال :دی)
ینی این عصرها نباید تأثیر بزارن روی فعالیت سایت، و سایت همیشه باید رو اون جو فعالیتش باشه همیشه.
ناموسن خوندین همشو؟