هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۴۷ چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۳

دروئلا روزیه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۵ چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۴:۲۶:۰۸ دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
از کتابخونه‌ی زیر سایه‌ی ارباب!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 195
آفلاین
اسم:دروئلا روزیه

سن:فسیلی هستم واسه خودم
چوبدستی:مغزش که ریسه ی قلب اژدهاس مدلشم از همون مدل چوبدستیای دخترم بلاتریکس که موج موجیه
گروه:راونکلاو

اینجانب دروئلا روزیه , فرزند پدرم , در تاریخ روزی از ماه های ســـــال ها پیش در خونواده ای کاملا اصیل به دنیا اومدم.با توجه به این که عمه ی ایوان روزیه و خاله ی سیریوس و ریگولوس بلک هستم با اطمینان کامل میتونم بگم که دارای یک عددخواهر و یک عدد برادر میباشم.
از همون دوران طفولیت اهل دسته گل به آب دادن بودم بخاطر همین مورد هم استاد جمع و جور کردن دسته گلم!
میشه گفت تا حدودی مغرور ولی رسما روی بمب اتم رو کم کردم
از بچگی تو مغزم کرده بودن که یه اصیل زاده ام و قطعا میرم اسلیترین ولی وقتی وارد هاگوارتز شدم, برخلاف تصور همه ,به جای اسلیترین به راونکلاو رفتم.چون کلا آدم سازگاریم با این مورد خیلی ریلکس کنار اومدم و نهایت تلاشمو کردم که از دوران تحصیلم تو هاگوارتز لذت ببرم.
در طول دوران تحصیلم و به دلیل تاثیرات خونوادگی به جادوی سیاه علاقه مند شدم و بعد از فارغ التحصیل شدن از هاگوارتز با افتخار به لرد سیاه پیوستم.
بعدش با آقای سیگنس بلک ازدواج کردم.1ماه اول رو صرف به یاد سپردن اسمش و یک ماه بعد رو صرف یاد گرفتن تلفظ صحیح اسمش کردم.
و در نهایت باید در کمال افتخار اعلام کنم که مادر بلاتریکس و نارسیسا و در کمال تاسف و سرافکندگی مادر آندرومدا هستم.

شناسه ی قبلی


تایید شد!


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۲۷ ۲۳:۱۵:۴۷

One must always be careful of the books and what's inside them, for the words have the power to change us

-Tessa Gray-

تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۳:۱۸ چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۳

وندلین شگفت انگیز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۲ پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲۱:۲۹ دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۶
از اون طرف از اون راه، رفته به خونه ی ماه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 382
آفلاین
وندلین شگفت انگیز
گروه هافلپاف

ویژگی های ظاهری: توضیح دادنش بسیار سخت است. وندلین دگرگون نما نیست، با این حال چون آدم سست عنصری است، مدام در حال تغییر دادن چهره خودش است (شکر خدا جادو هم که دست و بال آدم را حسابی باز می گذارد، یاه یاه!) در نتیجه با چهره های مختلفی شناسایی، ولی هرگز دستگیر نشده است. با این حال می توان قاطعانه گفت او ساحره است!

ویژگی های اخلاقی: وندل ساحره جلفی است که لنگه ندارد. این بی لنگه بودن باعث شده سال ها مجرد باقی بماند! وی از خودآزاری و دگر آزاری به صورت توأمان رنج می برد. به طوری که بارها خودش را به دام مشنگ ها انداخته تا او را بسوزانند، و بعد از سوزانده شدن متواری گشته تا جای دیگری خودش را به دردسر بیندازد. از آنجا که این شخصیت در بدو ورود به ایفاست هنوز ویژگی اخلاقی خاصی جز این ها در option هایش تعبیه نشده است و این معرفی تکمیل خواهد شد بعدا ها!

شخصیت قبلی



+چقدر شماره شناسه کاربریم رند بوده ها...


تایید شد!


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۲۷ ۱۷:۳۴:۵۵

تصویر کوچک شده


دیدمش از این جا رفت، اون بالا بالاها رفت!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۰۳ سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۳

مینروا مک گونگال


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲۰:۴۹ چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۴
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 28
آفلاین
مینروا مک گونگال
جنسیت: مونث
رنگ مو: مشکی
رنگ چشم: سبز
گروه: گریفیندور
مدرسه: هاگوارتز
نژاد: دو رگه
قدرت‌های ویژه: جانورنما (تبدیل به گربه ای قهوه ای می‌شود)
چوبدستی : از چوب یاس کبود. از جنس موی تک شاخ فوق العاده انعطاف پذیر مناسب برای انواع سحرو جادو ۲۷ سانتی متر.
تخصص: تغییر شکل
دفتر: طبقه اول، بالای راه پله، انتهای راهرو
علاقمندی ها: وی به کوییدیچ علاقه شدیدی دارد. او لباس هایی با طرح پیچازی(شطرنجی) می پوشد. حتی لباس های خواب و شنلش هم پیچازی است.

مینروا مک گونگال شنل سبز زمردی رنگ می پوشد.لباس شبانه اش طرح پیچازی است و از تور سر استفاده می کند. وی با «خاکی»(خودمانی) شدن اصلا موافق نیست، با اینکه در جشن کریسمس 1991 یک کلاه گل دار به سر گذاشته بود و هنگامی که هاگرید گونه هایش بوسید خندید و صورتش از خجالت سرخ شد. همچنین در جشن یول بال، او یک ردای قرمزی با طرح پیچازی به تن داشت و با گل های خشک زشتی لبه کلاهش را تزئین کرده بود. او با لودو بگمن رقصید.


مینروا مک‌گونگال یکی شخصیتهای مجموعه داستان‌های هری پاتر است. او استاد تغییر شکل مدرسه هاگوارتز، رییس گروه گریفیندور و معاون مدرسه است. او بسیار خشک و جدی است و هری را به عنوان جویندهٔ کوییدیچ انتخاب کرد. مینروا یک جانورنما است و تبدیل به گربه می‌شود. وی بعد از مرگ آلبوس دامبلدور، موقّتاً مدیر مدرسهٔ هاگوارتز شد.


من قبلی


تایید شد!


ویرایش شده توسط sepide_14 در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۲۶ ۱۷:۱۲:۴۷
ویرایش شده توسط sepide_14 در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۲۶ ۱۸:۰۲:۱۳
ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۲۶ ۱۹:۰۷:۱۰

من یک اردیبهشتی ام
غرورم را به راحتی به دست نیاورده ام
که هروقت دلت خواست خردش کنی
غرورم اگر بشکند
با تکه هایش

شاهرگ زندگی ات را میزنم


مالی ویزلی سابق

تصویر کوچک شده


تصویر کوچک شده


تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۲۵ چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۳

دومینیک ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۷ شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۸:۰۱ دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 14
آفلاین
[quote]
دومینیک ویزلی old نوشته:
نام:دومینیک
نام خانوادگی:ویزلی
رنگ چشم:آبی
رنگ مو:طلایی
چوبدستی:25 سانتی متر چوب نارون با مغزی موی مادرش(پریزاد)
خصوصیات ظاهری:قد بلند و اندامی کشیده،اولین چیزی ست که در برخورد با دومینیک جوان می بینید.او بیش از حد شبیه پریزاد هاست و جالب اینکه با وجود پدر گرگینه،این ژن را ندارد و مانند پریزاد ها زندگی می کند.هر جا می رود چشم ها به او خیره می شوند.کسی منکر لطافت فوق العاده صدای دومینیک نمی شود.همه می گویند او بسیار شبیه"گابریلا" خاله اش است.
خصوصیات اخلاقی:دومینیک دختر بیل ویزلی و فلور دلاکور است.او،وفاداری را به خوبی از مادر وفادارش آموخته.دومینیک دختر مهربانیست.بیشتر افراد دور و برش،شخصیت او را "بسیار نزدیک" به فلور می دانند.او،استقامت و اعتماد به نفس خود را نیز از پدر به ارث برده.در برخی مواقع غیر قابل پیش بینی ست به طوری که همه از شیطنت های او انگشت حیرت می گزند.شخصیت پیچیده دومینیک،از خصوصیات جالب اوست.


گروه: راونکلاو


تایید شد!


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۲۶ ۱۹:۰۳:۱۶


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۴۲ پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۳

لاکرتیا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۸ شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۵:۴۶ چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 430
آفلاین
لطفا جایگزین شه.

نقل قول:
نام:لاکرتیا بلک
گروه:هافلپاف
سن:23 سال
خون:اصیل زاده
پاترونوس:گربه
نوع چوبدستی:چوب سرو با مغز پر ققنوس
قبل از گربه شدن:http://8pic.ir/images/f01ondqzcagoydl3jmxm.jpg
بعد از گربه شدن:http://8pic.ir/images/uiv1kjs6jtdn886exu9r.jpg

لاکرتیا بلک در بزرگ ترین خانواده جادوگران انگلستان به دنیا آمد.پدرش آرکچروس بلک و مادرش ملانیا مک میلان بود.لاکرتیا اولین فرزند خانواده بود و یک برادر کوچک تر به نام اوریون داشت.از همان کودکی توانایی های شگفت انگیز و باور نکردنی ای نظیر تبدیل شدن به گربه ای سیاه بدون استفاده از ورد و دیدن ذرات نور بود. موهای طلایی با رگه های مشکی و چشمان آبی و نافذش بی شک نشان دهنده زیبایی چشمگیر او است.لاکرتیا علاقه زیادی به جن های خانگی و زندگی در میان مشنگ ها دارد که البته بعد ها این علاقه به نوعی نفرت تبدیل شد.در سن 11 سالگی به هاگوارتز رفت و بر ملاک صبر،پشتکار و سختکوشی ای که داشت وارد تالار هافلپاف شد و لذت بخش ترین و دوست داشتنی ترین دوران زندگی اش را درآنجا سپری کرد.قابل اشاره است که او درسنین 18-19 سالگی درمیان مشنگ ها زندگی میکرد.در همان مدت زمان کوتاه عاشق مشنگ زاده ای به نام جان شد و پس از مرگ غم انگیز او دوباره به جامعه جادوگری برگشت و راه اعضای خانواده اش را دنبال کرده و به جبه سیاه شتافت و تا آخرین لحظه به لرد سیاه خدمت کرد.
لاکرتیا با وجود این که یک گربه نما بود تا سر حد مرگ از سگ ها(سیریوس بلک)میترسید.همینطور از کارهایی که برایش خیلی لذت بخش است میتوان به انداختن رعب و وحشت در دل مشنگ ها اشاره کرد.


جایگزین شد.


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۴ ۲۱:۵۶:۱۵

تصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۶:۳۴ چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۳

دومینیک ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۷ شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۸:۰۱ دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 14
آفلاین
نام:دومینیک
نام خانوادگی:ویزلی
رنگ چشم:آبی
رنگ مو:طلایی
چوبدستی:25 سانتی متر چوب نارون با مغزی موی مادرش(پریزاد)
خصوصیات ظاهری:قد بلند و اندامی کشیده،اولین چیزی ست که در برخورد با دومینیک جوان می بینید.او بیش از حد شبیه پریزاد هاست و جالب اینکه با وجود پدر گرگینه،این ژن را ندارد و مانند پریزاد ها زندگی می کند.هر جا می رود چشم ها به او خیره می شوند.کسی منکر لطافت فوق العاده صدای دومینیک نمی شود.همه می گویند او بسیار شبیه"گابریلا" خاله اش است.
خصوصیات اخلاقی:دومینیک دختر بیل ویزلی و فلور دلاکور است.او،وفاداری را به خوبی از مادر وفادارش آموخته.دومینیک دختر مهربانیست.بیشتر افراد دور و برش،شخصیت او را "بسیار نزدیک" به فلور می دانند.او،استقامت و اعتماد به نفس خود را نیز از پدر به ارث برده.در برخی مواقع غیر قابل پیش بینی ست به طوری که همه از شیطنت های او انگشت حیرت می گزند.شخصیت پیچیده دومینیک،از خصوصیات جالب اوست.



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۴۷ سه شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۳

دومینیک ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۷ شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۸:۰۱ دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 14
آفلاین
نام:هلنا راونکلاو

گروه:راونکلاو

چوب دستی: از جنس درخت یاس کبود و ریشه آن از جنس پر سیمرغ و ریشه قلب آمده های بزرگ شمال

ویژگی های ظاهری:دارای پوستی سفید ، مو های سیاه، چشمان آبی و قدی بلند

ویژگی های باطنی :دارای هوش فوق العاده و مهربانی

زندگی : او دختر روونا راونکلاو باهوش ترین و یکی از چهار موسسین مدرسه هاگوارتز بود که طبق شایعاتی پدر او سالازار اسلیترین بود او تنها کسی بود که از مکان دیهیم مادرش با خبر بود و جای آن را فقط به هری پاتر و ولدمورت گفته بود روح او در هاگوارتز است.

امیدوارم تایید بشه....


این شخصیت گرفته شده.

تایید نشد!


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۲ ۱۸:۲۱:۲۷


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۴۲ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۳

آملیا سوزان بونزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۶ چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲:۴۹ جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸
از زیر گنبد رنگی عه آسمون!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 151
آفلاین
اطلاعات کلی:
نام: آمليا سوزان
نام خانوادگی: بونز
سن: 23
خون: اصیل زاده
گروه: گریفندور
موجود دست آموز:
1-سگی بزرگ و اصیل اینگلیسی به اسم گولدِن
2- گربه ای سفید با چشمانی سیاه به اسم لوییس
3- جغدی طلایی رنگ به اسم دراگون
4-خرگوشی سفید با گوشهایی سیاه به اسم نینا
(عشق حیوونه!)

چوب جادوی فعلی:
جنس چوب:از درخت مجنون
مغز: پر ققنوس
طول چوب: 13.33 اینچ
انعطاف پذیری: زیاد
مناسب برای: برای انواع طلسم های حفاظتی
شغل:کار در دیوان عالی جادوگری و هر از چندی معجون سازی

من آملیام.آملیا سوزان بونز!البته خودم با اسم سوزان بونز راحت ترم.آملیا یه نوع زور از طرف پدرم بود.خیلی به اصالت اهمیت میده.میگه برای یه دختر از خاندان بونز توهینه که فقط اسمش سوزان خالی باشه!مسخره است!اصالت خیلی مهمه ولی ن برای چیزی مثل اسم آدم!
باشه حالا بگذریم.وقتی بچه بودم استعداد جادوگریم به خوبی خودشو نشون داد.با سقوطم از طبقه ی سوم خانمون توی شمال لندن!وقتی که تونستم خودمو با پرواز برسونم به ساعت بیگ بنگ باید میبودید و میدید چه اوضاعی شده بود!البته خوب اینکه ادم باباش رئیس هماهنگی جادویی باشه این خوبیم داره که بهش کاری ندارن!
از همون بچگیم علاقه ی شدیدم برای دوست شدن با بقیه فوران کرد ولی امر و نهی های پدرم باعث شده بود که نتونم اون طور که باید توی اجتماع جادوگری ظاهر بشم.همون موضوع باعث شد که بیخیال دوستی با بقیه بشم و بشینم تو خونه یا با حیوونهای جادویم بازی کنم یا کتاب بخوانم.وقتی احساس غرور منو گرفت و فکر کردم که از بقیه سرترم کافی بود که پدرم برای رفتن من به اسلیترین امیدوارم تر بشه!
ولی خوب این طور نشد و من تا حدودی ناراضی هم نبودم.این که کلاه گروهبندی سر انتخاب گروهم 3 دقیقه وقت گذاشت باعث افتخارمه.همون طور که گفتم ناراحتم نشدم که به اسلیترین نرفتم چون به نظرم استعداد از بقیه چیزها مهم تره.
من در مدرسه با اون همه غروری که داشتم جنگیدم و به ادم اجتماعی تری تبدیل شدم.البته اون غرور اولیه باعث این ترس بود که بقیه منو قبول ندارن ولی با ثابت کردن خودم در درس و کوییندیچ به عنوان مهاجم سعی میکردم از این موضوع بکاهم.
وقتی مدرسه بودم به شدت به معجون سازی علاقه پیدا کردم و حتی میخواستم که بعد از پروفسور اسلاگهورن استاد این درس بشم ولی پدرم که احساس میکردم زندگی تک فرزندش داره زیاد از دستش خارج میشه نگذاشت این اتفاق بیوفته و منو به زور وارد وزارتخونه کرد.
با وجود استعداد ذاتی و هوشم و البته وجود پدرم در وزارتخونه به سرعت پیشرفت کردم و در یه لحظه فهمیدم که به عنوان جوان ترین عضو دیوان عالی جادوگری منصوب شدم.
با اینکه آرزوهای گذشتمو برباد رفته میدیدم ولی نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم که از وضعیت فعلی راضی نباشم.بالاخره فقط 20 سال داشتم ولی در همچون مقامی به میبردم.همین باعث شد که اون دوست قدیمی غرور دوباره به سراغم بیاد.
منی که هر روز از روز پیش موفقتر و مغرورتر میشدم هیچ متوجه تنهاییم نبودم.همیشه اینکه چیزی کم دارم آزارم میداد ولی چی؟خدا میدونه.
بالاخره پس از به قدرت رسیدن لرد این سوال که چی آزارم میده جواب داده شده.من تنها بودم و کسی رو در حد خودم دور و برم نمیدیدم همین باعث شد که ....
+پوووووف دستم شکست!



تایید شد!

به ایفای نقش خوش اومدی.


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۰ ۲۰:۵۶:۵۷


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲:۱۷ چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۳

گلرت پرودفوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۳ یکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱
از قلعه ی نورمنگارد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 512
آفلاین
اطلاعات اولیه:

نام: گلرت
نام خانوادگی: پرودفوت
سن: 20 سال
خون: اصیل زاده
گروه: ریونکلاو
موجود دست آموز: هیپوگریف (پنجه ی توفان)

چوب جادوی فعلی:

جنس چوب: چوب درخت شاه بلوط
مغزی: ریسه ی قلب اژدها
طول چوب: 12.5 اینچ
انعطاف پذیری: سخت
مناسب برای: طلسم های آتشین و جادوی سیاه
شغل: آرور

بیشتر:

گلرت پرودفوت از پدر، به خانواده ی اصیل زاده ی پردفوت منصوب بوده و از مادر، به خانواده ی اصیل زاده ی گریندل والد. گلرت پردفوت پس از مرگ مادرش، نوه ی پسریِ گلرت گریندل والد بزرگ به دست کسانی که از خاندانش نفرت داشتند، تنها بازمانده ی تبار آن جادوگر بزرگ است.

گلرت در حال حاظر وارث قلعه ی نورمنگارد و کتابخانه ی مخفی جد بزرگ خود، گریندل والد کبیر است. او عاشق مطالعه ی طلسم های گوناگون دفاعی و هجومی بوده و از خواندن داستان ها و حکایات قدیمی لذت می برد.

گلرت در جادوی سیاه مهارت بسیاری به دست آورده و این مهارت ها در کنار عکس العمل های سریع او و توانایی انجام طلسم های بی کلام، او را به دوئلیست قدرتمندی تبدیل کرده است. طلسم های مورد علاقه ی او طلسم های آتشینی چون کمند آتشین و FiendFyre هستند.

او بجز در جادوی سیاه، در زمینه های دیگری از جادو مانند تغییر شکل، ساخت طلسم، جادوهای صورتی و جادوهای جنگی ( Martial Magics) نیز مهارت دارد. گلرت با زمینه های دیگر جادو مانند جادوی بدون چوبدستی، ریاضیایت جادویی و... نیز تا حدی آشنایی دارد.

از توانایی های شگفت انگیز او، به توانایی غیب شدن بدون نیاز به شنل نامریی می توان اشاره کرد. که این نشان دهنده ی قدرت جادوی Disillusionment بالای اوست.

گلرت فردی باهوش و مرموز است که از سر به سر گذاشتن دیگران لذت برده و به راه انداختن دعواهای کوچک را بسیار دوست دارد ولی با این حال بسیار مودب است و زمانی که کسی به او نیاز داشته باشد، آماده ی یاری رساندن.

پردفوت را میتوان جوان مغروری دانست که همواره نقشه ای در سر دارد که می تواند نتیجه ی یک نبرد را به کل تغییر دهد؛ میتوان او را یک نابغه ی جادویی دانست که بر تئوری همه ی گونه های جادو مسلط است؛ ولی او هنوز در اجرای بعضی طلسم های نچندان پیچیده مانند آپارات، طلسم های خانه داری و ... با مشکل مواجه است!

همانند بسیاری دیگر از جادوگران و ساحرگان، گلرت نیز از بازی کوییدیچ لذت برده و در بازی ها معمولاً نقش دروازه بان را بازی می کند. برای گلرت چیزی به اسم منصفانه وجود ندارد؛ برای او کارها به سه دسته تقسیم می شوند:
1) کارهایی که وضعیت حاظر را بهتر میکنند.
2)کارهایی که باعث حفظ شدن وضعیت حاظر می شوند.
3) کارهای بیهوده!

شناسه ی قبلی گلرت گریندل والد


تایید شد!

قابل توجه کاربران گرامی، این شخصیتی که ایشون معرفی کرده، در واقع
این پسر هست.

شما هم می تونید با تهیه کردن یک همچین مقاله و اطلاعاتی، در مورد شخصیتی که توی فیلم یا کتاب بوده، اما اسم و رسمی براش در نظر گرفته نشده، بیاید و اون شخصیت رو بسازید.

منتها باید به همین صورت وقت بذارید و بیوگرافی جون داری واسش بنویسید.


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۶ ۹:۴۲:۱۶

هوش بی حد و مرز، بزرگترین گنجینه ی بشریت است!

!Only Raven
!Only Raven

تصویر کوچک شده

!I am THE PROUDFOOT
!Only Raven
OnlyRaven


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۰۰ دوشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۳

فلورانسو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۰ پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۹:۰۴ چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 350
آفلاین
جايگزين بشه. ممنون. :)
-----------

اسمم فلورانسو هستش. لقب هاى زيادى دارم ولى شما فلو صدام کنيد بر وزن Hello.

نام خانوادگی داشتم يه زمانى اما بعد خواستم که ديگه نباشه. چون من هرکارى بخوام انجام ميدم..از اونجايى که خواستن توانستن است. :)

يه اصیل زاده ام که توى انگلیس متولد شدم. درمورد سن، فادرم ميگه هرکى پرسيد بگو سيزده. پس من سيزده سالمه. توى يازده سالگى طبیعتا وارد هاگوارتز شدم و با کمال خوشبختى کلاه من رو به گروه اسليترين فرستاد. شما هر فکر بدى که درمورد اسليترين داريد غلطه. اسليترين يکى از بهترین گروه ها با بهترین اعضا هستش. بعد ها با محفل ققنوس آشنا شدم. پدر و مادرم از من انتظار داشتند يه جادوگر سياه باشم اما من نمى تونستم. آخه من چطور به يه فرد کچل و بى دماغ بگم ارباب. اگه اربابه واسه خودش مو بياره. مثل پرفسور دامبلدور ماشاا.. چشم نخورن. من در مقابل پدرم ايستادم و عضو محفل شدم و با ولدمورت به جنگ پرداختم چون" جادوى عشق فراتر است از جادوى ولدمورت و مرگخوارانش". البته پدرم هم من رو از خونه بسیار شيک انداخت بيرون. از اون به بعد پرفسور دامبلدور و اعضاى محفل شدن خانواده ى من. من هم نام خانوادگيم رو برداشتم. هعععى روزگار.

سپر مدافعم" کبرى" هستش. مار کبرى نه ها! خانم کبرى که فداکارى کرده و در اين راه قدم گذاشته. عينکم و آشپزيم خيلى مشهوره درحالى که عينکم داره خاک مى خوره و آشپزى هم که کلا تو مراممون نيست. فقط نمى دونم چرا مشهور شدن اينا!؟ آرزوى مديريت و بلاک کردن کاربران رو در سر مى پرورانم. اگه الان لبخند زديد و مسخره ام کرديد بايد يادآورى کنم..خواستن توانستن است پس مراقب نحوه ى حرف زدنتون با من باشيد.

درمورد اخلاقم بايد بگم که من شجاع، گستاخ، مغرورم. يه ذهن زيبا هم دارم اما نه با اون غلظت.

در آخر اعتقاد دارم: همه چيز خيلى عالی خواهد شد. :)

انجام شد.


ویرایش شده توسط سیوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۴ ۲۳:۳۷:۲۲

تصویر کوچک شده


I'm James.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.