دوریا به ارومی وارد سالن اسلیتیرین شد.
-هی دوریا! میخوایم بریم یکم مشنگ زاده ازاری نمی یای باهامون؟
این صدای پانسی بود که دوباره قصد داشت تا یا با یه موقرمز یا با هرماینی در بیافته.
دوریا اخمی کرد ، سری به نشانه ی نفی تکون داد و از پله ها بالا رفت. پشت سرش صدای خنده های دوستان پانسی را می شنید .
دوریا روی تختش دراز کشید و به اتفاقاتی که قرار بود امروز بیافته فکر کرد.
پانسی گاهی زیادی دنبال دردسر بود.
دوریا بعد از اینکه یکم با وسایلش ور رفت تصمیم گرفت بره دنبال پانسی ، سرگرمی بهتری بود! البته قصد داشت فقط برای تماشا بره ولی خب... .
همینجوری که پشت سرش راه می رفت میدید که پانسی دنبال چیزیه که بتونه توجه دراکو رو جلب کنه میگرده! کاملا بی توجه به وجود استوریا که کمی اون طرف تر داشت حرکت می کرد. اون تا به حال طعم ناخون های استوریا رو نچشیده بود واسه ی همین اینقدر احساس راحتی می کرد.
پانسی با دیدن جینی و هرماینی چشماش برقی زد. اونا از هر موردی بهتر بودن.
- هی ویزلی! باز که با گند زاده ها می گردی!
جینی بدون توجه به اون به حرفاش با هرماینی ادامه داد.
-هی ویزلی کر هم شدی؟
جینی داشت منفجر می شد.
- نشنیدی چی گفتم؟
جینی چوبدستیش رو بیرون کشید و به سمت پانسی اومد .
- چیه ؟ یه اسلیترینی کثیف چطوری جرات میکنه به هرماینی توهین کنه؟ همه اسلی ها اینقدر تسترال ان؟
حقیقتا در اون موقعیت پانسی برای دوریا اهمیت ویژه ای نداشت چون میتونست از پس خودش بر بیاد اما توهین به یه اسلیترینی؟
جینی اماده ی اجرای طلسم بود که دوریا با چوبدستی بیرون کشیده ، رفت سمتش:
-هی جینی! بهتره حرفت رو در مورد اسلیترین پس بگیری!
جینی با نیشخندی به سمت دوریا برگشت.
-و اگر پس نگیرم چی خرمگس معرکه؟
-میخوای دوئل کنی؟
-اینجا چه خبره؟
این صدای پروفسور لسترنج بود که به سمت اونها می اومد.
- میبینم که جنگ ساحره هاست!
اینبار نوبت دوریا بود که به جینی نیشخند بزنه.
-پروفسور لسترنج! ویزلی به اسلیترینی ها توهین کرد و به اونها گفت کثیف! همه به خوبی می دونن که اسلیترینی ها پاک ترین خون رو دارن!
- بگو ببینم جینی این حرف درسته؟
جینی نمی دونست چی باید به پروفسوری بگه که مرگخوار بود و کاملا طرفدار اصیل زاده ها!
-تازه پروفسور به اسلیترینی ها تسترالم گفت! به اصیل زاده ها!
- این یکی رو که دیگه راست نمیگه؟
-پروفسور همه دیدن که اول پارکینسون شروع کرد.
-دعوای ساحره ها! خب عیب نداره چون ساحره این میبخشمتون. اما به خاطر توهین به اصیل زاده ها ده امتیاز از گریف کم میشه. باید پنجاه تا کم کنم ولی چه کنم که ساحره این.
و بعد با لبخند ملیحی از اونجا دور شد.
دوریا همینطوری که داشت از کنار جینی رد میشد گفت:
- هیچ وقت با یه اصیل زاده در نیافت ، مخصوصا اگر اسلیترینی هم باشه!