هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مسابقات لیگالیون کوییدیچ را قدم به قدم با تحلیل و گزارشگری حرفه‌ای دنبال کنید و جویای نتایج و عملکرد تیم‌ها در هر بازی شوید. فراموش نکنید که تمام اعضای جامعه جادویی می‌توانند برای هواداری و تشویق دو تیم مورد علاقه‌شان اقدام کنند. (آرشیو تحلیل کوییدیچ)


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: خورندگان معجون راستی
پیام زده شده در: ۲۲:۵۰:۰۳ شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳

گریفیندور، وزارت سحر و جادو، محفل ققنوس

سیریوس بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۹ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
آخرین ورود:
امروز ۱۴:۲۳:۳۹
از خونِ جوانان محفل لاله دمیده...
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
محفل ققنوس
گریفیندور
شـاغـل
مشاور دیوان جادوگران
جـادوگـر
پیام: 357
آفلاین
من اول یک توضیح مختصری بدم.
اسکارلت پاسخ هارو مدت‌ها قبل و همون موقع‌ که مجعون راستی داشته بهش خورونده میشده، برای تلما فرستاده. اما خب تلمای شکاک، خودش به طرز مشکوکی غیبش میزنه و جوابی هم تا مدت‌ها اینجا ارسال نشده.

ممنونم ازت اسکارلت بابت پاسخ‌های خفن و جذابت.

نقل قول:
افراد مشهور مثل شخص خودتون، اگه با چهره سیریوس بلک وارد وزارتخونه بشم و یه گشتی داخل اسناد مهم بزنم کی می‌خواد بهم شک کنه؟


چه اسنادی؟
باید خدمتت عرض کنم که ما سنسور حساس به امورات غیرعادی داریم که زود شناسایی خواهی شد. اما ایده‌ت رو دوست داشتم. پیشنهاد میکنی با چهره لرد ولدمورت گشتی در اسناد خانه ریدل بزنی، شنیدم مسائل مخفی خیلی خفنی وجود داره که هیچکس هرگز ازش خبردار نشده.

نقل قول:
بله بله، چون درآمدش خوبه به مناطق جادوگر نشین اطراف قاچاق می‌کنم. راستی از کی تا حالا وزارتخونه اومده تو کار قاچاق؟ مالیات کفاف نمی‌ده؟ پول مول دستی خواستین در خدمتیم. برای همکاری هم مشکلی وجود نداره بالاخره سر درصد سودش کنار میایم!


وزارتخونه و قاچاق؟
نه نه نه! این حرف هارو به ما نچسبونین. صرفا میگم اگر بازار خوبی داره و نیاز بیژامه ای مردم رو تامین میکنه، بیای از راه درستش اینکارو انجام بدی.

نقل قول:
ایده جالبیه، باید با تلما هماهنگ کنم تا از فردا بیفتیم دنبال ملت جادوگر و هفت جدشون رو از زیر زبونشون بکشیم بیرون. اون با شکاکیت زیادش و منم با خوندن ذهنشون هر پرونده‌ای باشه رو حل می‌کنیم، مردم رو هم این وسط حل می‌کنیم! خوشم اومد.


واقعا جذاب میشد. حیف که تلما نیست و مفقود شده.

نقل قول:
منم مثل بقیه اول از جادو‌های د‌م‌دستی شروع کردم اما خب بعد مدتی دیگه برام کافی نبود و راضیم نمی‌کرد این بود که افتادم دنبال جادوی سیاه و به راه چپ کشیده شدم. در مورد سوال دومتون هم بگم، چرا نباشه آقای وزیر؟ هم جادوگریم و هم اصیلیم و دنیا هم تو دستای ماست. از این مردم دارای اختلالات روانی مختلف چیزی به ما نمی‌ماسه.


جادو مثل قدرت میمونه. هرچی بیشتر بدستش میاری، بیشتر میخوایش. غافل از اینکه این تشنگی و سرآب پایانی نداره...

نقل قول:
مردم خیلی بیشتر از اون مقداری که فکر می‌کنین حقیقت رو پنهان می‌کنن، وظیفه من رو کردن دستشون نیست. تا جایی که منافعم رو تهدید نکنه می‌ذارم تو حفاظ پوشالی خودشون احساس راحتی کنن. اما به وقتش می‌دونم چیکار کنم. از مرلین که پنهون نیست، از معجون راستی چه پنهون! بله دروغ گفتم. پیش میاد دیگه...


هوممممم... خویشتنداری شما، مرا جذب خود کرد.

موفق باشی ساحره باهوش و با استعداد.
لذت بردم از پاسخ های خوبت.


تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده

We've all got both light and dark inside us. What matters is the part we choose to act on...that's who we really are


پاسخ به: خورندگان معجون راستی
پیام زده شده در: ۱۶:۵۰:۲۳ پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳

اسلیترین، مرگخواران

اسکارلت لیشام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۳ شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲
آخرین ورود:
۲۰:۲۷:۲۰ شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳
از میان ورق های کتاب
گروه:
اسلیترین
جادوآموخته هاگوارتز
جـادوگـر
مرگخوار
پیام: 116
آفلاین
درود.

معجون مسمومی بود، بازجو رو به بیمارستان کشوند و متهم رو به تیمارستان. در نتیجه مسمومیت غذایی ناشی از معجون ناسالم، مدت پاسخگویی از چند روز شد چند ماه و متاسفانه این مکان هم مدتی پلمپ شد.

با عرض تاُسف بسیار بابت تاخیر پیش اومده، این هم شرح بازجویی های اینجانب خدمت شما:

سوالات وزیر محترم، سیریوس بلک:

1- به عنوان یک دگرگون نما، معمولا دوست داری به چه شکلی دگرگون بشی؟


افراد مشهور مثل شخص خودتون، اگه با چهره سیریوس بلک وارد وزارتخونه بشم و یه گشتی داخل اسناد مهم بزنم کی می‌خواد بهم شک کنه؟  

2- خودت رو به عنوان رهبر مافیای قاچاق ریش و بیژامه مرلین معرفی کرده بودی! به کجاها اینهارو قاچاق میکنی؟ آیا تمایل داری با وزارتخونه همکاری کنی تا کمکت کنیم جنس هاتو راحت تر ببری اونور آب؟ بهاشم چند درصد ناقابل از درآمده!

بله بله، چون درآمدش خوبه به مناطق جادوگر نشین اطراف قاچاق می‌کنم. راستی از کی تا حالا وزارتخونه اومده تو کار قاچاق؟ مالیات کفاف نمی‌ده؟ پول مول دستی خواستین در خدمتیم. برای همکاری هم مشکلی وجود نداره بالاخره سر درصد سودش کنار میایم!

3- تو و تلما میتونید کارآگاه های خیلی خوبی بشید. تاحالا به همکاری باهم فکر کردید؟


ایده جالبیه، باید با تلما هماهنگ کنم تا از فردا بیفتیم دنبال ملت جادوگر و هفت جدشون رو از زیر زبونشون بکشیم بیرون. اون با شکاکیت زیادش و منم با خوندن ذهنشون هر پرونده‌ای باشه رو حل می‌کنیم، مردم رو هم این وسط حل می‌کنیم! خوشم اومد.

4- چی شد که به سمت جادوی سیاه گرایش پیدا کردی؟ آیا همچون سالازار اسلیترین معتقدی که حاکمان جهان باید جادوگران اصیل باشند؟

منم مثل بقیه اول از جادو‌های د‌م‌دستی شروع کردم اما خب بعد مدتی دیگه برام کافی نبود و راضیم نمی‌کرد این بود که افتادم دنبال جادوی سیاه و به راه چپ کشیده شدم. در مورد سوال دومتون هم بگم، چرا نباشه آقای وزیر؟ هم جادوگریم و هم اصیلیم و دنیا هم تو دستای ماست. از این مردم دارای اختلالات روانی مختلف چیزی به ما نمی‌ماسه.

5- اگر یک جادوگری بهت دروغ بگه، از اونجایی که طبق استعدادت متوجهش میشی، باهاش چکار میکنی؟ آیا اصلا تاحالا خودت به عنوان یک ذهن خوان به کسی دروغ گفتی؟

مردم خیلی بیشتر از اون مقداری که فکر می‌کنین حقیقت رو پنهان می‌کنن، وظیفه من رو کردن دستشون نیست. تا جایی که منافعم رو تهدید نکنه می‌ذارم تو حفاظ پوشالی خودشون احساس راحتی کنن. اما به وقتش می‌دونم چیکار کنم. از مرلین که پنهون نیست، از معجون راستی چه پنهون! بله دروغ گفتم. پیش میاد دیگه... 

6- نظرت رو در یک یا دو کلمه در مورد جادوگران و ساحرگان زیر بگو:

کوین کارتر: طفل با استعداد و هنرمند
گابریل دلاکور: پریزاد مسئولیت‌پذیر و خوش‌بین
تلما هلمز: مرگخوار شکاک و زیرک
اسکورپیوس مالفوی: ثروت‌طلب و گالیون‌پرست!
سیریوس بلک: وزیر مردمی و جسور
ریموس لوپین: گرگینه شکلات‌دوست

سوالات سالازار اسلیترین کبیر:

1- می‌دانم که مسیر تاریکی را انتخاب کرده‌ای. مسیری که تنها برای افراد خاصی هموار می‌شود، کسانی که از جنس قدرت هستند و عطشی سیری‌ناپذیر برای تسلط و چیرگی دارند. اما قدرت واقعی نیازمند قربانی کردن است، و این سؤالی است که اکنون از تو دارم. چقدر حاضری جلو بروی؟ تا چه حد آماده‌ای که خطوطی را که شاید دیگران ترس از عبورشان دارند، پشت سر بگذاری؟


سوال عمیق و مهمی بود. شاید خطوط مدنظرتون، محدودیت های ذهنی ساخته بشر هستن. بستگی داره که برای چه چیزی قراره تلاش کنم؟ خلاصه بگم، تا حدی جلو می‌رم که هدفم روی ترازو از چیزی که قراره براش قربانی کنم سنگین‌تر باشه.

2- اگر من راهی را به تو نشان دهم که تو را از این چیزی که اکنون هستی، حتی قدرتمندتر کند، آیا آماده‌ای برایش هر چیزی را فدا کنی؟ حتی اگر به این معنا باشد که آنچه را که امروز به آن باور داری، به دور بیندازی؟ اگر تو را به عمق اقیانوس تاریکی فرو اندازم، آیا خواهی توانست به سطح بازگردی و از آن سیاه‌تر و قوی‌تر بیرون آیی؟ یا در آن غرق خواهی شد و هرگز فرصت دوباره‌ای نخواهی یافت؟

وقتی یک بار از ته دریا زنده برگردی بیرون دفعه‌های بعد دیگه برات تازگی نداره، از اقیانوس هم برمی‌گردی. تقلا برای نفس کشیدن برای کسایی که قبلا تجربش کردن چیز جدیدی نیست. اما موضوع اینه که بیرون از اعماق آب واقعا هوایی هست؟ دنبال رسیدن به چه چیزی هستیم؟ و آیا واقعا به چیزی که میخواستیم خواهیم رسید یا فقط داریم برای رسیدن به سراب تلاش می‌کنیم؟

3- قدرت، اسکارلت، چیزی نیست که بتوان با حفظ مرزها و اصول به دست آورد. برای بهترین بودن، باید آماده باشی که هر چیزی را که از آن محافظت می‌کنی، رها کنی. تو یک مرگخوار هستی و با توان درونی ات، قدرت خواندن ذهن دیگران را داری. اما آیا این تنها کافی‌ست؟ آیا قدرتی که اکنون داری، تو را به آن جایگاهی که سزاوارش هستی می‌رساند، یا نیاز داری که فراتر از آن بروی و نیاز داری که خطوط جدیدی را در دنیای جادو و تاریکی ترسیم کنی؟

من معتقدم که زمان ایستادن و تلاش‌نکردن هیچ‌وقت نمی‌رسه، چون همیشه چیزهایی هست که نیاز به بهتر شدن دارن. از من بپرسین، درجا زدن از مرگ هم بدتره چون حداقل موقع مرگ می‌تونیم بگیم که دیگه کاری از دستمون برنمیاد، اما اگه زنده باشیم و کاری نکنیم از مرده‌ها هم پایین‌تریم. درمورد قدرت هم همینطوره، هیچ سطحی وجود نداره که بعد از رسیدن به اون بتونیم راحت سرجامون بشینیم و بگیم که به قدرت کافی رسیدیم.

4-وقتی قدرت بیشتری به دست آوردی، آیا آماده‌ای که در خدمت تاریکی باشی، همان‌طور که سرنوشتت تو را به آنجا رسانده؟ آیا می‌توانی آینده‌ای را تصور کنی که در آن دنیا در تاریکی مطلق فرو رفته و من بر آن حکم می‌رانم، و تو در کنارم؟ دنیایی که نور و ضعف دیگر جایی در آن ندارند، و تنها تاریکی است که بر همه چیز سایه انداخته.

دنیایی که تاریکی بر اون حکم‌فرما باشه قطعا من رو هم در بین طرفدارانش خواهد داشت. در حال حاضر فقط پوسته‌ای از روشنایی وجود داره اما ضعف، واقعا میشه دنیایی بدون ضعف داشت؟ تا وقتی که بشر باشه ضعف هم با اون هست.

5- آیا این مسیر را می‌پذیری؟ آیا آمادگی داری که هر آنچه که برایت مهم است، قربانی کنی تا از تاریکی عبور کنی و به چیزی فراتر از آنچه امروز هستی، تبدیل شوی؟

پیشرفت همیشه نیازمند فداکاری بوده و هست. وقتی چیزی رو به دست میاری که به اندازه ارزشش چیز دیگه‌ای رو فدا کرده باشی. ترازوی اولویت‌ های آدم‌ها چیزیه که اهمیت داره. باید دونست چیزی که قراره برای هدفت قربانی کنی ارزشش رو داره یا نه.

پرسش های کوین کارتر

1. تو آینه نفاق انگیز چی می بینی؟


خودم به همراه کوهی از گالیون با پس زمینه‌ی جسد چند نفر از دوستان و آشنایان!

2. بوگارتت (لولوخورخورت) چیه؟

زمان ما هاگوارتز انقدر پیشرفته نبود. کلا یه دونه بوگارت آوردن سر کلاس و نوبت به من نرسید ولی اگه یه روز بوگارت ببینم احتمالا خودم هستم که نقاط ضعفم و رازام لو رفته و به خاک سفید نشستم.

3. از چه راه هایی برای تشخیص دروغ استفاده می کنی؟ نکنه واقعا دروغگوها دماغشون دراز میشه؟ 

خیلی جالب می‌شد مگه نه؟ ولی در این صورت اولین نفر خودم لو می‌رفتم پس مرلین رو شکر که اینطور نیست. مردم وقتی دروغ می‌گن به طور ناخودآگاه به حقیقت اون موضوع فکر می‌کنن، منم می‌بینم که افکارشون با حرفاشون تداخل داره و با لبخندی شیطانی بهشون زل می‌زنم.

4. به چه چیزایی علاقه داری و از چه چیزایی بدت میاد؟

گالیون، کتاب‌ها، تاریکی، حیوونا و به طرز عجیبی بستنی حالم رو خوب می‌کنن. (اون آخری رو تحت تاثیر معجون راستی گفتم) از شکست هم به شدت بدم میاد می‌خواد کوییدیچ باشه یا دوئل، تحمل شکست خوردن از بقیه رو ندارم و شکست هم نمی‌خورم! 

5. چی شد که به مرگخواران پیوستی؟

عقاید و اهداف مشترکی با مرگخوارا داشتم و از حق نگذریم، تحت جذبه علامت شوم و لرد سیاه هم قرار گرفتم بعد به خودم اومدم و دیدم که مرگخوار شدم رفت. پیشگویی ایزابل هم بود.

6. روزی که داشتی گروهبندی می شدی چه حسی داشتی؟ کلاه چیا بهت گفت؟

تمام خانواده‌ی من ریونکلاوی هستن. در این مورد با سیریوس بلک احساس هم‌دردی می‌کنم. اولش اصلا برام هیجان‌انگیز نبود چون اون روز با اطمینان کامل رفتم نشستم رو صندلی که برم ریونکلاو، اما کلاه گروهبندی نظرش با من یکی نبود و به طرز غیرمنتظره رفتم سر میز اسلیترین. حالا می‌دونم که انتخاب کاملا درستی بوده.

7. نقطه ضعفت و نقطه قوتت چیه؟

نقطه ضعفم اینه که نقطه ضعفم رو بپرسن.
 نقطه قوتم اینه که اگر من رو تو دریا بندازن احتمالا آبشش درمیارم و به زندگی ادامه می‌دم، فرد انعطاف‌پذیری هستم و به راحتی با اوضاع کنار میام.

8. اتاقت تو خونه ریدل رو برامون توصیف کن.


اولش به زور جلوی پاتو می‌بینی چون حتی تو روز هم نور زیادی نداره. تو نگاه اول اتاق شلوغی به نظر میاد، اما بعد چند دقیقه متوجه می‌شی که نظم خاص خودش رو داره. دور تا دور اتاق رو کتاب های مختلف گرفته و وسطش یه میز و صندلی با چند تا کاغذ پوستی عجیب می‌بینی که روی نوشته‌های همشون با دقت سیاه شده، انگار یادداشت هایی هستن که قراره هیچوقت خونده نشن.

9. وقتی ماموریتی نداری و بیکاری معمولا کجاها میری و چیکارا می کنی؟


بیشتر وقت‌ها بی‌هدف قدم می‌زنم یا کتاب می‌خونم، بعضی اوقات هم می‌خوابم یا به آزار و اذیت مردم می‌پردازم چون دنیا کوتاه‌تر از اونه که خودمون رو آزار بدیم، بقیه رو اذیت کن! خوش می‌گذره.

10. آیا خاطره ای داری که عذابت بده؟ مثلا وقتی دیوانه سازا بهت نزدیک میشن حس کنی صداهایی می شنوی که آزار دهنده ست؟

کی خاطره عذاب‌آور نداره؟ از اونایی که هروقت به یادشون میاری موهات سیخ می‌شن و حس ناخوشایندی کل وجودت رو در بر می‌گیره. ما همیشه اونارو پشت ذهنمون داریم، دیوانه سازا فقط میارنش جلوی چشامون.

پرسش های سیگنس بلک

1ـ دوست داری با چه کسایی برای ایفای نقش همکاری داشته باشی تو سایت؟


با ادمای مختلف! همکاری با دیگران شخصیتت رو جا می‌ندازه، حالا با هرکسی که می‌خواد باشه.

2ـ بنظرت زندگی قبلی‌ت چجوری بوده؟

اگه با توجه به زندگی فعلیم بخوام بگم، احتمالا نصف کهکشان راه شیری رو قتل عام و با روش های دردناکی نابودشون کردم و بعد توسط ارواح اون‌ها نفرین شدم و این زندگی کارمای اونه.

3ـ اگر قرار باشه همه خاطراتت رو فراموش کنی به جز یکی، کدوم لحظه رو انتخاب می‌کنی؟

اگه قراره تموم خاطره‌هایی که دارم فراموش بشن، ترجیح می‌دم هیچی ازش باقی نمونه و کاملا از اول شروع کنم.

4ـ کتاب یا فیلم؟

خیلی سخت شد! به شدت طرفدار هر دوشون هستم ولی چون کتاب دست تخیلات آدم رو بیشتر باز می‌گذاره انتخابم کتابه.

5ـ از فیکشن یا داستانای فرعی هری پاتر چیزی خوندی؟ کدومارو می‌پسندی؟

هری پاتر؟ یعنی ما فقط داستانیم؟ (آره، بعد از تموم کردن کتابای اصلی فیکشن زیاد خوندم اما زیاد خوشم نیومد.)

6ـ فرض کن توی دوئل با دشمنت باختی و حالا اون می‌خواد تو رو بکشه، ازت می‌پرسه آخرین حرفت چیه؟

باختم؟ من باختم؟ امکان نداره! این همه تمرین نکردم که بخوام به کسی ببازم. من وارد دوئلی که نتونم ببرم نمی‌شم! اگه تو دنیای خواب و خیال این اتفاق افتاد احتمالا با خنده می‌گم فردا تو میری مدرسه یا سرکار ولی من نه. هه هه!

7ـ معنی اسم و فامیلی‌ت چیه؟

اسکارلت یعنی سرخ و اگه خیلی عقب بریم ریشه در فارسی باستان داره. از اونجایی که اصیل‌زادگی خاندان ما در سطح متفاوتی از دنیای جادوگری قرار داره، اطلاعاتی درباره فامیلیم بین نوشته های ماگلا پیدا نکردم، باید جدم رو احضار کنم تا از خودش بپرسم.

8ـ از کدوم ایموجی سایت بیشتر خوشت میاد؟

از () بیشتر از بقیه خوشم میاد چون خودمم زیاد به مردم زل‌می‌زنم و از طریق همین زل‌زدن هم افکارشونو می‌خونم. با زل‌زدن می‌شه آدما رو معذب، عصبانی، خوشحال، راضی، افسرده و بی‌‌دفاع کرد! زل خوبه.

9ـ سبک مورد علاقه‌ت برای آهنگا؟

فانک رو بیشتر از بقیه دوست دارم اما زیاد سبک مشخصی ندارم. بین آهنگای من می‌شه خارجی و داخلی و کلی چیزای دیگه پیدا کرد، معمولا هر چی خوشم بیاد گوش می‌دم.

10ـ چه چیزی هدیه بگیری خیلی خوشحال میشی؟

کتاب، گالیون و چیزای دست ساز خوشحالم می‌کنه و باید اعتراف کنم از خوراکی هم خوشم میاد.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: خورندگان معجون راستی
پیام زده شده در: ۲۰:۰۴ دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳

گریفیندور، مرگخواران

ترزا مک‌کینز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۲۱ جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳
آخرین ورود:
امروز ۱۵:۱۸:۲۱
از درون کتاب ها 📚
گروه:
گریفیندور
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
مرگخوار
شـاغـل
پیام: 157
آفلاین
سلام
قرار نبود ۳۱ شهریور جواب های اسکارلت اینجا گذاشته بشه؟


تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده

F-E-A-R has two meanings
"Forget Everything And Run"
"or "Face Everything And Rise
.The choice is yours


پاسخ به: خورندگان معجون راستی
پیام زده شده در: ۱۶:۵۶ دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۳

اسلیترین، مرگخواران

سیگنس بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۳۲ جمعه ۹ شهریور ۱۴۰۳
آخرین ورود:
امروز ۸:۳۸:۵۶
از خاستگاه شرارت
گروه:
اسلیترین
مرگخوار
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
شـاغـل
پیام: 131
آفلاین
خب سلام.

اسکارلت لیشام

1ـ دوست داری با چه کسایی برای ایفای نقش همکاری داشته باشی تو سایت؟

2ـ بنظرت زندگی قبلی‌ت چجوری بوده؟

3ـ اگر قرار باشه همه خاطراتت رو فراموش کنی به جز یکی، کدوم لحظه رو انتخاب می‌کنی؟

4ـ کتاب یا فیلم؟

5ـ از فیکشن یا داستانای فرعی هری پاتر چیزی خوندی؟ کدومارو می‌پسندی؟

6ـ فرض کن توی دوئل با دشمنت باختی و حالا اون می‌خواد تو رو بکشه، ازت می‌پرسه آخرین حرفت چیه؟

7ـ معنی اسم و فامیلی‌ت چیه؟

8ـ از کدوم ایموجی سایت بیشتر خوشت میاد؟

9ـ سبک مورد علاقه‌ت برای آهنگا؟

10ـ چه چیزی هدیه بگیری خیلی خوشحال میشی؟


تصویر کوچک شده

Let the game begin


پاسخ به: خورندگان معجون راستی
پیام زده شده در: ۱۶:۰۷ یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳

گریفیندور، مرگخواران

کوین کارتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۴ چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۲
آخرین ورود:
۱۹:۵۷:۱۰ یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
از تو قلب کسایی که دوستم دارن!
گروه:
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
گریفیندور
مرگخوار
پیام: 208
آفلاین
سلام!

1. تو آینه نفاق انگیز چی می بینی؟

2. بوگارتت (لولوخورخورت) چیه؟

3. از چه راه هایی برای تشخیص دروغ استفاده می کنی؟ نکنه واقعا دروغگوها دماغشون دراز میشه؟

4. به چه چیزایی علاقه داری و از چه چیزایی بدت میاد؟

5. چی شد که به مرگخواران پیوستی؟

6. روزی که داشتی گروهبندی می شدی چه حسی داشتی؟ کلاه چیا بهت گفت؟

7. نقطه ضعفت و نقطه قوتت چیه؟

8. اتاقت تو خونه ریدل رو برامون توصیف کن.

9. وقتی ماموریتی نداری و بیکاری معمولا کجاها میری و چیکارا می کنی؟

10. آیا خاطره ای داری که عذابت بده؟ مثلا وقتی دیوانه سازا بهت نزدیک میشن حس کنی صداهایی می شنوی که آزار دهنده ست؟




پاسخ به: خورندگان معجون راستی
پیام زده شده در: ۱۶:۵۷ شنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۳

مدیر هاگوارتز

سالازار اسلیترین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۴ سه شنبه ۸ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
امروز ۱۱:۵۳:۰۹
از هاگوارتز
گروه:
جـادوگـر
هیئت مدیره
مدیر هاگوارتز
شـاغـل
جادوآموخته هاگوارتز
پیام: 539
آفلاین
اسکارلت لیشام،


می‌دانم که مسیر تاریکی را انتخاب کرده‌ای. مسیری که تنها برای افراد خاصی هموار می‌شود، کسانی که از جنس قدرت هستند و عطشی سیری‌ناپذیر برای تسلط و چیرگی دارند. اما قدرت واقعی نیازمند قربانی کردن است، و این سؤالی است که اکنون از تو دارم. چقدر حاضری جلو بروی؟ تا چه حد آماده‌ای که خطوطی را که شاید دیگران ترس از عبورشان دارند، پشت سر بگذاری؟

اگر من راهی را به تو نشان دهم که تو را از این چیزی که اکنون هستی، حتی قدرتمندتر کند، آیا آماده‌ای برایش هر چیزی را فدا کنی؟ حتی اگر به این معنا باشد که آنچه را که امروز به آن باور داری، به دور بیندازی؟ اگر تو را به عمق اقیانوس تاریکی فرو اندازم، آیا خواهی توانست به سطح بازگردی و از آن سیاه‌تر و قوی‌تر بیرون آیی؟ یا در آن غرق خواهی شد و هرگز فرصت دوباره‌ای نخواهی یافت؟

قدرت، اسکارلت، چیزی نیست که بتوان با حفظ مرزها و اصول به دست آورد. برای بهترین بودن، باید آماده باشی که هر چیزی را که از آن محافظت می‌کنی، رها کنی. تو یک مرگخوار هستی و با توان درونی ات، قدرت خواندن ذهن دیگران را داری. اما آیا این تنها کافی‌ست؟ آیا قدرتی که اکنون داری، تو را به آن جایگاهی که سزاوارش هستی می‌رساند، یا نیاز داری که فراتر از آن بروی و نیاز داری که خطوط جدیدی را در دنیای جادو و تاریکی ترسیم کنی؟

سؤال دوم من از تو این است: وقتی قدرت بیشتری به دست آوردی، آیا آماده‌ای که در خدمت تاریکی باشی، همان‌طور که سرنوشتت تو را به آنجا رسانده؟ آیا می‌توانی آینده‌ای را تصور کنی که در آن دنیا در تاریکی مطلق فرو رفته و من بر آن حکم می‌رانم، و تو در کنارم؟ دنیایی که نور و ضعف دیگر جایی در آن ندارند، و تنها تاریکی است که بر همه چیز سایه انداخته.

پس از تو می‌پرسم: آیا این مسیر را می‌پذیری؟ آیا آمادگی داری که هر آنچه که برایت مهم است، قربانی کنی تا از تاریکی عبور کنی و به چیزی فراتر از آنچه امروز هستی، تبدیل شوی؟


تصویر کوچک شده




پاسخ به: خورندگان معجون راستی
پیام زده شده در: ۸:۵۵ شنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۳

گریفیندور، وزارت سحر و جادو، محفل ققنوس

سیریوس بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۹ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
آخرین ورود:
امروز ۱۴:۲۳:۳۹
از خونِ جوانان محفل لاله دمیده...
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
محفل ققنوس
گریفیندور
شـاغـل
مشاور دیوان جادوگران
جـادوگـر
پیام: 357
آفلاین
اسکارلت لیشام!

شما بسیار خطرناک بنظر میرسید چون سابقا عضو چندین گروهک ترسناک بودید. اگر یه دقیقه ذهن منو نمیخونید، سوالاتی ازتون بپرسم:

1- به عنوان یک دگرگون نما، معمولا دوست داری به چه شکلی دگرگون بشی؟
2- خودت رو به عنوان رهبر مافیای قاچاق ریش و بیژامه مرلین معرفی کرده بودی! به کجاها اینهارو قاچاق میکنی؟ آیا تمایل داری با وزارتخونه همکاری کنی تا کمکت کنیم جنس هاتو راحت تر ببری اونور آب؟ بهاشم چند درصد ناقابل از درآمده!
3- تو و تلما میتونید کارآگاه های خیلی خوبی بشید. تاحالا به همکاری باهم فکر کردید؟
4- چی شد که به سمت جادوی سیاه گرایش پیدا کردی؟ آیا همچون سالازار اسلیترین معتقدی که حاکمان جهان باید جادوگران اصیل باشند؟
5- اگر یک جادوگری بهت دروغ بگه، از اونجایی که طبق استعدادت متوجهش میشی، باهاش چکار میکنی؟ آیا اصلا تاحالا خودت به عنوان یک ذهن خوان به کسی دروغ گفتی؟
6- نظرت رو در یک یا دو کلمه در مورد جادوگران و ساحرگان زیر بگو:
کوین کارتر
گابریل دلاکور
تلما هلمز
اسکورپیوس مالفوی
سیریوس بلک
ریموس لوپین

موفق باشی جادوگر ذهن خوان و خطرناک!


تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده

We've all got both light and dark inside us. What matters is the part we choose to act on...that's who we really are


پاسخ به: خورندگان معجون راستی
پیام زده شده در: ۱۶:۰۵ پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۳

گریفیندور، مرگخواران

تلما هلمز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۱ جمعه ۱۴ مهر ۱۴۰۲
آخرین ورود:
۱۵:۰۶:۰۰ جمعه ۷ دی ۱۴۰۳
از من دور شو! تو خیلی مشکوکی!
گروه:
شـاغـل
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
گریفیندور
مرگخوار
پیام: 193
آفلاین
درود و عرض ادب خدمت جادوگران و ساحرگان گرامی!

کنجکاوین بدونین چه کسی قراره اولین معجون راستی ساخته شده توسط من رو بخوره؟
اون جادوگر ساحره کسی نیست جز...

ساحره‌ای جوان، مرگخواری ماهر، شهردار شهر لندن، روان‌درمانی کارکشته...
اون کسی نیست جز...



از این لحظه، به مدت یک‌هفته، تا ۲۹ شهریور، فرصت این رو دارین که سوالات ایفای نقشی خودتون رو از اسکارلت لیشام، در این تاپیک بفرستید.
در تاریخ ۳۱ شهریور، پاسخ های اسکارلت در این تاپیک قرار میگیره.

منتظرتون هستم!



پاسخ به: خورندگان معجون راستی
پیام زده شده در: ۱۵:۱۴ دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۳

گریفیندور، مرگخواران

تلما هلمز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۱ جمعه ۱۴ مهر ۱۴۰۲
آخرین ورود:
۱۵:۰۶:۰۰ جمعه ۷ دی ۱۴۰۳
از من دور شو! تو خیلی مشکوکی!
گروه:
شـاغـل
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
گریفیندور
مرگخوار
پیام: 193
آفلاین
ساختمان وزارت سحر و جادو، بعد از شروع وزارت سیریوس بلک تغییرات زیادی کرده بود. رنگ های روشن، سقف همیشه آفتابی، کارمندان شاد، اندک چیزهایی بودند که به چشم می‌آمدند. به‌نظر می‌رسید، که وزیر جدید توانسته بود تا حدی باعث ترشح دوپامین در جامعه جادوگری شود!

البته، هیچوقت ممکن نیست همه راضی باشند. عده‌ی کمی از جادوگران و ساحرگان نیز از شرایط موجود ناراحت بودند.
تلما هلمز نیز یکی از افراد ناراضی از وزارت سیریوس بلک بود؛ از آن مقدار دوپامین موجود در اطرافش تنفر داشت. نمی‌خواست دست روی دست بگذارد تا شرایط روز به روز بدتر شود.

عصر یکی از روزهای تابستان، تلما هلمز وارد ساختمان وزارت سحر و جادو شد. به سمت اتاق وزیر قدم برداشت.
صندلی منشی خالی بود، بنابراین به آرامی چند ضربه به در زد.

- بفرمایید!

صدای پرنشاط سیریوس از درون اتاق، بود.
تلما لباس هایش را مرتب کرد و با لبخندی ساختگی وارد شد.
- جناب وزیر!

سیریوس از جایش بلند شد.
- تلما! خوش اومدی! خیلی وقت بود ندیده بودمت!
- مچکرم سیریوس.

سیریوس روی صندلی نشست و با دستش از تلما نیز خواهش کرد بنشیند.
- چیشد که بعد این‌همه مدت بهم سری زدی؟
- راستش یه خواهشی ازت داشتم... شنیدم که استفاده از معجون راستی رو برای بازجویی ممنوع کردی. درسته؟
- بله. به‌نظرم لازم نیست که جامعه جادوگری رو با استفاده از معجون راستی اذیت کنیم.

تلما سعی کرد آرام باشد. نفس عمیقی کشید و به سختی، لبخند احمقانه‌اش را حفظ کرد.
- اذیت کردن؟ منظورم این نیست... معجون راستی میتونه به دونستن نظرات بقیه برای افزایش حس دوپامین‌شون کمک کنه! نظراتی که کاملا واقعی هستن!
- اگه از این جهت بهش نگاه کنیم، خیلی خوب میشه... اما چه‌کسی میتونه مسئول این‌کار باشه؟

تلما موهای روی صورتش را به عقب راند و به سیریوس خیره شد.
- اگه تو موافق باشی، من میتونم مسئول اینکار باشم.
- عالیه! پس یه نامه با مضمون توافق‌مون می‌نویسم و بهت میدم. به هرکس نشون بدی کارت رو راه می‌ندازن!

تلما اکنون احساس رضایت می‌کرد. اطلاعاتی که از اطرافیانش به دست خواهد آورد، بسیار به او کمک خواهد کرد!


***


سلام عرض می‌کنم خدمت همه جادوگران و ساحرگان گرامی!

بدین ترتیب، از این لحظه به بعد، من مسئول معجون خوروندن به همه شما عزیزان هستم. اصلا فکر نکنین که میخوام از اطلاعت‌تون سواستفاده کنما... اصلا! فقط میخوام به وزیر سحر و جادو کمک کنم تا درخواست های شمارو بدونه!

از همه شما میخوام، هر فکر و نظری راجع‌به این تاپیک دارین، به من اطلاع بدین.
پیشنهادتون‌ برای فردی که قراره بازجویی بشه کیه؟ منتظر جغداتون هستم!

روند تاپیک هم مثل قبله.
اسم فردی که قراره ازش سوال پرسیده بشه اعلام و زمانی برای پرسیدن سوالات تون در نظر گرفته میشه.
شما میتونین تمام سوالاتی که‌ درمورد شخصیت ایفای نقشی اون فرد دارین، ترجیحا در قالب یک رول بازجویی یا به صورت عادی، بپرسین.
بعد از اتمام زمان، تمام پاسخ های اون فرد در این تاپیک قرار داده میشه!

اگه باز هم سوالی بود در خدمتم!



پاسخ به: خورندگان معجون راستی
پیام زده شده در: ۲۳:۴۵ یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳

گریفیندور، وزارت سحر و جادو، محفل ققنوس

سیریوس بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۹ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
آخرین ورود:
امروز ۱۴:۲۳:۳۹
از خونِ جوانان محفل لاله دمیده...
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
محفل ققنوس
گریفیندور
شـاغـل
مشاور دیوان جادوگران
جـادوگـر
پیام: 357
آفلاین
تاپیک «خورندگان معجون راستی» مجددا فعالیت خود را با مسئولیت تلما هلمز، نابغه‌ای شکاک از خاندان هلمز، آغاز می‌کند. امیدوارم کسی به تور ایشون نیوفته.


تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده

We've all got both light and dark inside us. What matters is the part we choose to act on...that's who we really are







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.