هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: دعواهاي دوستانه گريفيندور!
پیام زده شده در: ۱۳:۵۵ دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۴

برتی بات


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۱ شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۶:۲۴ جمعه ۹ تیر ۱۳۸۵
از اعماق شهر لندن
گروه:
کاربران عضو
پیام: 203
آفلاین
دعوای غیر دوستانه ی سوسک و فلامل(+برتی)2
همین که سوسک دوباره زمین رو ترمیم می کنه ، برتی وارد میشه. در حالی که یه بسته شکلات همه مزه توی دستشه.
برتی: سلام سوسکی... اوه.... اینجا چه خبره؟
سوسک: خبر خاصی نیست. فقط این فلامل یه ذره زرت وپرت کرده.
فلامل به سمت سوسک حمله ور میشه و دستشو دور گلوی فلامل حلقه می کنه و شروع می کنه به فشار دادن. برتی با یه افسون اونو به عقب پرتاب می کنه.
برتی: اوی اوی ... داری چی کار می کنی؟
فلامل: تو خودتو قاطی نکن... بچه پر رو.
برتی با خونسردی: عزیز دل مگه شما خبر نداری که من بدون اینکه خودم بخوام قاطی همه ی دعواها هستم .
فلامل:
سوسک : برتی جان از حمایتت ممنونم ولی باور کن خودم از پسش بر میام. تو برو . این عصبانیه یه بلایی سرت میاره.
برتی: نه جانم این جرئت نداره.
فلامل: برو پی کارت.
برتی: نمیرم.
فلامل: می گم برو گم شو.
سوسک: نمی ره. در ضمن فحش نده آی دی تو می بندن ها.
برتی:صلوات بفرست دلت آروم بشه.
__________________________________________________
ببخشید من خودم قاطی دعواهای شما کردم.


جلد هفتم کتابهای هری پاتر:"هری پاتر و چهل دزد بغداد."


Re: دعواهاي دوستانه گريفيندور!
پیام زده شده در: ۵:۰۸ یکشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۴

سوسك بي همتا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۳ چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۳۱ سه شنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۳
از چاه فاضلاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 715
آفلاین
دعواي غير دوستانه ي سوسك و فلامل 1
سوسك كه از دست فلامل عصباني بود با خشم وارد ميدون ميشه!
سوسك: كي بود اون كسي كه جلوي من شاخ شده بود!
نيكلاس: من بودم... كسي مشكلي داره؟
سوسك: من مشكلي دا...
ولي نيكلاس حرف سوسك رو قطع مي كنه و فرياد مي كشه...
نيكلاس: لا اجي لا مجي ترجي!
صد تا خون آشام از چوب دستي نيكلاس خارج ميشن!
سوسك با خون سردي تمام بدون استفاده از چوب دستي فقط دست هاش رو به هم ميزنه!
يك موجود عجيب و مجهول به وجود مياد و هر صد تا خون آشام رو درسته مي خوره!
فلامل كه تعجب كرده بود با خشم سعي كرد طلسم ديگري رو امتحان كنه...
نيكلاس: شَزَط شَپَق زَط!
زمين زير پاي سوسك ترك مي خوره ولي سوسك باز هم فقط دست ميزنه! همه چيز ميشه مثل روز اول! زمين كاملا درست ميشه!
سوسك:
نيكلاس:

(فلامل شرح ادامه ي دوئل رو تو بنويس)


سلطان سوسك بي همتا!


Re: دعواهاي دوستانه گريفيندور!
پیام زده شده در: ۱۴:۱۹ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۹ یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۴
از hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
نیکل : اکنبرا
در همین موقع غولی به بیرون امد و با بالروگ جنگید
نیکل : اسناوریا
از درون نیکل اتش و برق بسیار زیادی به بیرون امد و به صورت کروی جلوی نیکی ایستاد
الیور : رایز را نا
در همین هنگام یخ و خاک زیادی از الیور بیرون امد و دوباره به صورت کروی رو به روی الیور ایستاد
الیور و نیکل : ارنا
جفت کرهبه هم می خورد و در زمین باز سوراخی بوجود می اید و به افتادن از ان سوراخ به زیر
الیور : اینجا کجاست
نیکل : طبقه ی اول زمین
الیور : 7 طبقه ی اسمان شنیده بودم


:bigkiss: dostar
dostar to harry potter 2


Re: دعواهاي دوستانه گريفيندور!
پیام زده شده در: ۲۱:۱۷ یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۴

الیور وود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۶ یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 325
آفلاین
ادامه ي اليور VS نيکلاس

اليور و نيکل هر دو با وردي مشابه براي جلوگيري از گرماي مواد مذاب قالب يخي رو به دور خود بوجود ميارن.
اليور:نيکل دقت کردي دوئلمون چه جالب شده؟
نيکل:آره.استيوپفاي
اليور که از اين ورد ناگهاني نيکل جا خورده بود به سرعت جا خالي ميده اما پاش ليز ميخوره و به درون دريايي از مواد مذاب افتاده و چوبدستيش نيز از دستش پرت ميشه.
اليور:نيکل کمکم کن.
نيکل: باشه.ققنوسيوس و چوبدستيش رو به صورت مورب تکان ميده.درهمين هنگام يک ققنوس که مانند اليور و نيکل تکه يخي رو به دور خودش داشت ظاهر ميشه و اليور رو بالا ميکشه.
اليور:متشکرم، بالروگينا. ناگهان بالروگ ( مربوط به کتاب ارباب حلقه ها) ظاهر ميشه ...
......................................
ببينم کسي از اين باتيلدا خبر نداره.يعني من انقدر قوي ام که ادامه ي دوئلش با من رو ننوشت.


ویرایش شده توسط پروفسور مينروا ‏مک گونگال در تاریخ ۱۳۸۴/۱/۱۶ ۶:۱۴:۰۸


Re: دعواهاي دوستانه گريفيندور!
پیام زده شده در: ۱۹:۲۹ چهارشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۸۴

پاتریشیا وینتربورن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۱ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۵۴ سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۴
از ارتش سیاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 170
آفلاین
هرمیون و ویکتور

هری ورون از کتابخونه بیرون می یان طبق معمول بد عنق روح مزاحم هاگوارتز دم در تابخونه در انتظار یک قربانی کشیک می ده که اینبار نام هری و رون به عنوان اولین قربانی قرعه خورده همان موقع بارون خون از راه می رسه و هری و رون از دست بد عنق خلاص میشن:حالا می خوان به سالن گریفیندور برن:
رون : نمی دونم دامبلدور چرا بد عنق را تو هاگوارتز نگه داشته؟
هری :رون تو هرمیون را ندیدی؟
رون :نه شرط میبندم داره برای ویکتور نامه مینویسه!
من نمی دونم هرمیون چی تو وجوده ویکتور.............
بانوی چاق : شما من را از خواب بیدار کردین نمی خوین اسم رمز را بگین انقدر هم به هرمی گیر ندین! ویکتور به این خوبی
هری پنگوئن های سفید
رون :(اروم) چه صمیمی هرمی.........هه هرمیون در داشتن ویکتور رغیب هم داره هرمین را نگاه کن
رون هرمین را که با اومدن هری ورون خودش را روی یه برگه ی روز وانتاین قلبی شکل میندازه نشون میده و میگه:شرط را باختی!


ویرایش شده توسط بانوی چاق در تاریخ ۱۳۸۴/۱/۱۱ ۱۳:۵۹:۵۸
ویرایش شده توسط بانوی چاق در تاریخ ۱۳۸۴/۱/۱۱ ۱۴:۰۴:۲۷
ویرایش شده توسط پروفسور مينروا ‏مک گونگال در تاریخ ۱۳۸۴/۱/۱۶ ۶:۱۳:۳۷

[b


Re: دعواهاي دوستانه گريفيندور!
پیام زده شده در: ۱۴:۱۸ چهارشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۸۴

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۹ یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۴
از hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
ادامه ی الیور VS نیکلاس
اليور : خب مثل اينكه تو خيلي به حيوانات علاقه داري
نيكل :‌نه چه طور مگه
اليور : اخه همش ورد حيوانات را ميگي
نيكل :‌گودزيلامونا
گودزيلايي ضاهر مي شود
اليور : گري گودزيلا
يك گودزيلاي خاكستري بوجود مي ايد
دو گودزيلا ها با هم در گير مي شوند
اليور : افپراناكتار
طوفاني بوجود مي ايد و به سمت نيكل مي ايد
نيكل : الاناخا
ناگهان همه جا منفجر مي شود و اب درياچه خالي مي شود و نيكل و اليور به زيز زمين در جايي كه مواد مذاب هستند مي روند


:bigkiss: dostar
dostar to harry potter 2


Re: دعواهاي دوستانه گريفيندور!
پیام زده شده در: ۱۲:۱۹ چهارشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۸۴

الیور وود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۶ یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 325
آفلاین
ادامه ی الیور VS نیکلاس

الیور با ورد غیب شونده لاک پشت ها رو ناپدید میکنه ولی بعد از اون به شدت خسته میشه.
الیور:می خوای تمومش کنیم؟
نیکل:چیه ترسیدی؟
الیور:خواب دیدی خیره.موافقی بریم تو یه زمینه دیگه
نیکل:
مرحله ی بعد در زیر دریاچه
الیور: زردمبوئینا.بیست زردمبو وارد میشوند.
نیکل:اکسیو مردم دریایی.ناگهان بیست مرد دریایی به کمک نیکل میان و زردمبوها با دیدن آنها پا به فرار میزارن.ومردم دریایی نیز به دنبال آنها میرن.
نیکل:کروکودیلیوس.دو کروکودیل به طرف الیور میرن.
الیور:هدفمون کشتن نبود.
نیکل:نترس اینا گاز نمیگیرن فقط با دمشون ضربه میزنن.
الیور: وهردو را با یک ورد بازداری قوی دور میکنه.
...



Re: دعواهاي دوستانه گريفيندور!
پیام زده شده در: ۱۷:۳۰ سه شنبه ۹ فروردین ۱۳۸۴

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۹ یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۴۹ شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۴
از hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 227
آفلاین
ادامه ی الیور VS نیکلاس
نيكلاس نفس نفس ميزند
اليور : چي شده پير مرد كم اوردي
نيكل چوب دستي اش را به صورت دايره مي چر خاند
نيكل : لاك پشتيا نو
ده تا لاك پشت به شمت اليور پرتاب شدند
اليور بر روي زمين مي افتد
نيكلاس : خب من پيرم يا تو
اليور : تو
نيكل : بابا رو تو برم
اليور : دل پيچينا
نيكلاس دل پيچه مي گيره
نيكلاس قرصي را در مي اورد و مي خورد و دل پيچش خوب مي شود


:bigkiss: dostar
dostar to harry potter 2


Re: دعواهاي دوستانه گريفيندور!
پیام زده شده در: ۱۳:۱۷ سه شنبه ۹ فروردین ۱۳۸۴

الیور وود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۶ یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 325
آفلاین
ادامه ی الیور VS نیکلاس
الیور: این عین دامبلدوره
نیکل:
در همین لحظه نیکل و دامبلدور دو ورد ضد غیب شوندگی می فرستند.
الیور بوسیله ی چوبدستیش یک محافظ به دور خودش ایجاد میکنه که از زانو تا سر او را در بر می گیره.سپس با حرکت مورب چوبدستیش دامبلدور را تبدیل به مک گونگال میکنه.
نیکل:
الیور حالا از وردت دربرابر خودت استفاده می کنم.
درهمین لحظه نیکل چوبشو به سمت پاهای الیور که محافظ نداشت میگیره ومیگه:تارانتالگرا.پاهای الیور شروع به تکان خوردن میکنه.اما تصویر پروفسور مک گونگال به کمک او میاد و میگه:فاینایت
پاهای الیور از حرکت میفته.
نیکل با حرکت چوبدستیش تصویر رو محو می کنه.
نیکلناگهانی ورد اکسپلیارموس رو میفرسته
الیور:پروتگو.نیکل جان نباید وردهای به این راحتی رو بفرستی.
نیکل:بعضی وقتا به درد می خوره استیو...
الیورنگذاشت نیکل وردشو تمام کنه چون ورد بازداری ایمپدیمنتا رو فرستاده بود.
ادامه این داستان را در نمایشنامه بعد خواهید دید...



بدون نام
الستور وارد میشود... در همین زمان DJ Aligator شروع به زدن میکنه. دوربین به دور الستور مودی به چرخش در میاد... الستور دستش را بالا میگیره و آهنگ قطع میشه. نگاهی به کسانی که در حال دوئل هستن میکنه و برمیگرده به طرف در... یکی از توی جمعیت داد میزنه: پروفسور مودی شما توی مسابقات شرکت نمیکنید؟
الستور: اینها آماتور هستن!
همه به مودی خیره میشن.
یکی دیگه از جمعیت میگه : آقای مودی ما واقعا دوست داریم دوئل شما رو ببینیم.
الستور کمی فکر میکنه و میگه : هووم... باشه شما مسابقات رو برگزار کنید و من برنده ی شما را شکست خواهم داد
همه چوب دستی هاشون به زمین میافته و دی جی دوباره شروع میکنه...
الستور منتظر برنده ی شماست...








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.