نقل قول:
ويكتور نوشته:
من کودتا میکنم....زیراب وزیر رو میزنم ...خودم میشینم جاش!!!!
مگه خودم چمه؟
خوبه ویکتور! داری راه می افتی...حالا هی بزن تو سر کودتا...کف کردم از بس گفتم وزیر به درد نمیخوره...حالا خوب شد؟ همون اول میزاشتی کارشو تموم میکردیم...هی گفتی وزیر خوبه وزیر فلانه من بهش خیانت نمیکنم...حالا چی شد؟
همینه دیگه نزدیک انتخابات که میشه ملت کاندید برق میگیرتشون...اصلا یادشون میره کی بودن میشن اونی که مردم میخوان...ولی به حر حال از حرفت خوشم اومد...خوبه...
البته خودت گفتی من امروز فقط وعده میدم...باز فردا همون آشه و همون کاسه...
ًٍُِِِّدر ضمن فاج بیچاره رو انداختی زندان...حالا میخوای درش بیاری؟ عجیبه!!!
و در ضمن گفتی که "شجاعت" اولین شاخصه یه وزیره! حالا رسیدیم سر اصل مطلب! چه کسی جز یه گریفندوری میتونه به اون اندازه شجاع باشه که برای یه وزیر لازمه؟ هیچ کس...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
و اما بحث سیاسی...
اگه یه نگاهی به تاریخ بندازیم میبینیم که سلسله غزنوی بدلیل دخالتهای ترکان خاتون مادر سلطان محمود ضعیف شد و همینطور سلسله سلجوق بخاطر دخالتهای "زن" ملکشاه قدرتشو از دست داد.
یه نگاهی به دور و برتون بندازین...ببینین من چی میگم...الان دوره دوره زز بازاره...همین هری...نمید لب تر کنه یه لایحه تو مجلس تصویب میکنه...
و فکر میکنین تنها کسی که میتونه جلوی استکبار لرد مملی بایسته کیه؟ ریکو!
حالا اومدیمو شیکم خاست زن بگیره( کی بهش زن میده؟) اونوقت نمیدونین چی میشه؟! بهتره نگم...بحر حال به قول سوروس روحمون شاد...همه بخاطر دیر اومدن شب میرین آزکابان...البته بجز من! بخاطر همینه که من اصلا...
ویرایش شده توسط گودریک گریفندور ( شیردال بزرگ ) در تاریخ ۱۳۸۴/۲/۱۳ ۱۹:۱۴:۴۴