دانش آموزان بی حوصله سر کلاس نشسته بودن و هر از گاهی به ساعت کلاس نگاهی مینداختن و با تعجب به همدیگه نگاهی میکردن که چرا استاد کلاس اینقدر دیر کرده. در این بین رودولف که میخواست سریعتر به ستاد انتخاباتیش برسه تا بقیه کاندید ها رو تخریب کنه و طرفداراشون رو به نامردی تهدید کنه بالاخره از جاش بلند شد و با عصبانیت گفت:
-آقا اصلا یعنی چی ما کلاس جادوی سفید داشته باشیم ، کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه داشته باشیم ؟ چرا نباید کلاس آموزش جادوی سیاه داشته باشیم ؟ چرا ایدش به ذهن اربابم نرسید ؟ اربابم که از همه باهوش تره ، اربابم که عالیه. شاید نیاز باشه 10 تا پست بدم بهش نقد کنه تا یه ذره آروم شم.
صدای در باعث شد که رودولف مثل برق سر جاش بشینه و دست به سینه بشه. جیمز پاتر به آرومی دست به گردن دو ساحره که با جاروی کوییدیچ از خیابون ها بلند کرده بود ، بدون توجه به دانش آموزان وارد کلاس شد و به طرف میزش رفت که یه دفعه هری سرفه ای کرد و نظر جیمز رو به کلاس جمع کرد.
-ها ؟ شما اینجا چیکار میکنید ؟ من فک میکردم سیریوس این کلاس رو به من داد تا خالی باشه که من به ساحره بازیم برسم
-نه پدرم ، به طرز عجیبی افراد زیادی واسه این کلاس ثبت نام کردن و میبینید که کلاس پر شده.
جیمز با ناراحتی ، دست تو جیبش کرد و کمی گالیون در آورده به ساحره ها داد و به سرعت از کلاس خارجشون کرد.دوباره به آرومی به میزش نزدیک شد و نگاهی از پنجره به بیرون انداخت و چند ثانیه فکر کرد. وقتی سرش رو به طرف دانش آموزان برگردوند ، لبخندی زد و به طرف تخته سیاه کلاس رفت و عبارت "کلاس تغییر شکل "رو بر روی تخته نوشت.
هری این بار سرفه ای محکم تر کرد و با کمی عصبانیت بیشتر گفت:
-پدرم اینجا کلاس جادوی سفید مرلینیه :vay:
-
-قراره که جادوی سفید آموزش بدید که مرلینی باشه ؟
-
-شایدم قرار باشه مرلینی آموزش بدید که جادوی سفید باشه ؟
-
-سفیدی که آموزش مرلین باشه ؟
-
-مرلین سفیدی که آموزشی باشه ؟ :vay:
چراغی بر روی سر جیمز روشن شد و سریع لبخندی زد و مرلین رو شکر کرد که اینقد باهوشه که میتونه تو این مدت کم ایده خوبی واسه کلاسش پیدا کنه.
-بله بله ، پسرم میدونم و چون فقط تو حواست بود ، به گریفیندور 100 امتیاز اضافه میکنم و بقیه گروه ها رو بلاک میکنم که دفعه بعد حواسشون باشه به من تذکر بدن.
جیمز به تخته سیاه کلاس نزدیک شد و با چوب دستیش بهش ضربه ای زد و به صورت ناگهانی تخته پر از نوشته شد. جیمز نگاه دیگه ای به دانش آموزان انداخت و با لبخندی شیطانی گفت:
-این تخته رو بخونید ، من میرم شاید هنوز اون ساحره ها از هاگوارتز خارج نشده باشن. تکالیف رو انجام بدید هفته بعد بیارید.
نقل قول:
این کلاس ، نوعی کارگاه آموزشی برای بی ناموسی نوشتن هست. ما باید در نوشتن حد و خط خطر خودمون رو بدونیم چون بی ناموسی نوشتن قدم زدن روی خط قوانین سایت هست و با کمترین اشتباه ممکنه که از خط عبور کرده و باعث فراهم کردن محیط بدی برای افراد سن پایین بشیم.
برای اولین جلسه ، مهمترین نکته این هست که بی ناموسی نوشتن به این معنی هست که فقط و فقط بخشی از پست بی ناموسی باشه تا یه بخش خنده دار و طنزی بهش اضافه بشه و اگر در کل پست بهش بپردازیم ، بی معنی و بیهوده نویسی میشه. در نتیجه توجه کنید که هیچوقت بخش بزرگی از داستانتون رو به این نوع سبک اختصاص ندید.
برای مثال بیشتر میتونید پست کلاس رو بخونید که متوجه این نکته بشید.
هر جلسه یک نکته گفته میشه تا تا آخر کلاس ، بتونیم سبک بی ناموسی نویسی رو کنترل کنیم که خودمون ازش لذت ببریم در حالی که به فعالیت بقیه اعضای سایت آسیبی نرسونیم.
تکالیف :
1)در حالی که جیمز از کلاس بیرون میره تا به ساحره ها برسه ، متوجه میشه که سوروس و سیریوس نظر اون ساحره ها رو به خودشون جلب کردن. درگیری جیمز و سوروس و سیریوس رو در یک رول بنویسید. (نکته 1:اگر بی ناموسی توش باشه ، "امتیاز اضافی" میگیرید ، در غیر این صورت امتیازی ازتون کم نمیشه.)
(نکته 2:به درسی که داده شده توجه کنید اگر میخواید بی ناموسی بنویسید و فقط بخش کوچیکی از پستتون رو بهش اختصاص بدید.)
(نکته 3:مواظب باشید از حد نگذرید ، خیلی بی ناموسی روان و به قولی "غیر هاردکور" بنویسید. اگر از حد گذشته باشه ازتون امتیاز کم میشه و حتی ممکنه پستتون پاک بشه.)
2)به صورت غیر رولی ، در پستی کوتاه توضیح بدید که آیا سوروس اسنیپ سفید تر هست یا سیریوس بلک ؟