هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6
پیام زده شده در: ۱۶:۳۲ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
من که الان درست حضور ذهن ندارم ولی اگر همون جور که گفته باشی چنین چیزهایی در کتاب باشه حتما حق با تو هست
و اما خود من هم فکر میکنم چند مورد سوتی پیدا کردم که البته اینها خیلی بزرگتر از حد یک سوتی هستند:
اول اینکه اسنیپ در کتاب پنجم نشون داد که کاملا طرف محفل هست چونکه به اعضای محفل خبر داد که بچه ها رفتند به وزارت سحر و جادو تا آنها بروند جون بچه ها رو نجات بدهند و اسنیپ با این کارش باعث شد که هم جون بچه ها رو نجات بده هم باعث بشه که همه بفهمند ولدمورت برگشته و هم اینکه یکی از مهمترین نقشه های ولدمورت رو خراب کنه خب این وقایع میتونه ثابت کنه که اسنیپ طرف دامبلدور هست ولی در کتاب ششم اسنیپ اول نشون میده که شخصیتس با گذشته فرق کرده و قول شرف میده و....بعدشم که یکدفعه میاد و ناگهان دامبلدور رو میکشه و نشون میده که طرف ولدمورت هستش (در واقع حمایت خودش از ولدمورت رو علنی میکنه) همان طور که دیدی این دو رویداد در متن بالا کاملا مغایر هم هستند
و حالا به این قسمت توجه کنید:
در کتاب پنجم دامبلدور به هری گفت اون شخص جاسوس(اسنیپ)بعد از شنیدن قسمت اول پیشگویی از کافه بیرون شده پس یعنی قسمت دوم پیشگویی رو نشنیده ولی در کتاب ششم نوشته:(جمله عین جمله کتاب.زمانی که تریلانی داشت در مورد دخالت اسنیپ در بین جلسه مصاحبه با هری حرف میزد)
در آن لحظه هری برای اولین بار با دقت به او توجه کرد زیرا میدانست بعد از آن چه اتفاقی افتاده است پروفسور تریلانی چیزی را پیشگویی کرده بود که به کلی مسیر زندگی هری را تغییر داده بود درباره ی هری و ولدمورت پیشگویی کرده بود
_...ولی بعدش سیوروس اسنیپ در کمال گستاخی مصاحبمون رو متوقف کرد!
خب این عین جمله کتاب هست و در آن به طور غیر مستقیم گفته که اسنیپ بعد از شنیدن پیشگویی وارد اتاق شده چون که تریلانی هنگام پیشگویی کردن که متوجه چیزی نمیشه پس مسلما وقتی که دیده اسنیپ در درون اتاق هست و صاحب کافه او را در هنگام جاسوسی کردن گرفته یعنی اینکه بعد پیشگویی وارد اتاق شده پس در نتیجه میشه گفت که اسنیپ تمام پیشگویی رو شنیده (هم قسمت اول و هم قسمت دوم پیشگویی رو شنیده)و این کاملا خلاف قضیه است که دامبلدور در کتاب پنجم بهش اشاره کرد
به نظر من این دو قسمت به جز اینکه سوتی هایی از طرف رولینگ هستند بلکه بیانگر چند قضیه دیگه هم هستن اول از همه که من فکر میکنم هر دوی این سوتی ها به یک دلیل به وجود آمدن و دوم اینکه من فکر میکنم که این دو سوتی با هم ارتباط مستقیم دارند من در این مورد یک نظریه دارم البته شاید غلط باشه ولی حالا میگم چون فکر میکنم درسته:
به نظر من رولینگ همیشه در نظرش این بوده که اسنیپ یک شخصیت خوبه و وفادار به دامبلدور و عضو محفل و تا آخر کتاب محفل ققنوس هم همین نظر رو داشته ولی وقتی میخواسته کتاب ششم رو بنویسه ناگهان تغییر عقیده داده و خواسته که یک کاری کنه که نشون بده اسنیپ هیچ وقت طرف دامبلدور نبوده و همیشه طرف ولدمورت بوده و در نتیجه تغییراتی در کتاب ششم پدید آورده ولی چون که یک ذره ناشیانه عمل کرده باعث به وجود آمدن چنین اشکالاتی شده اگر شما یکبار دیگه از نوع متن های بالا را به دقت بخونید میبینید که همه این نوشته ها به اسنیپ ربط دارند
لطفا در این مورد نظر بدهید فقط لطفا فحش ندید قلبم ضعیفه




بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6
پیام زده شده در: ۹:۴۶ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴

زاخاریاس اسمیت(old)


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۴۷ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۰۱ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
از نميگم تا تو خماري بموني ...!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 138
آفلاین
اين تاپيك از دفتر ناظران تالار اسرار مجوز داره :

در اينجا به بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6 مي پردازيم و اينكه اينها واقعا سوتي هستند يا اشتباهات ذهني خودمان...
من براي شروع دو تا سوتي اورژينال خودم رو مينويسم :

*** {شاهزاده دورگه -ويدا اسلاميه - فصل11-ص 292-3 :
هري نسخه ي كهنه ي كتاب معجون سازي پيشرفته را از كيفش در آورد و با چوبدستييش به جلد آن ضربه اي زد و زير لب گفت : ديفيندو . جلد كتاب كنده شد و افتاد. همان كار را با كتاب نويش نيز تكرار كرد. (حالت چهره ي هرميون اهانت آميز بود ) . سپس جلد دو كتاب را با هم عوض كرد و به هر كدام ضربه اي زد و گفت : ريپارو ! }

{شاهزاده دورگه -ويدا اسلاميه -فصل 16-ص24 :
هري به كند و كاو در چمدانش پرداخت و پيش از رفتن به رخت خواب , كتاب معجون سازي پيشرفته اش را بيرون آورد. او به جست و جو در صفحه هاي مختلف آن پرداخت و سرانجام تاريخ چاپ كتاب را روي جلد آن يافت. حدود پنجاه سال از آن زمان ميگذشت . }

خب هري كه جلد كتابش رو با يه جلد جديد عوض كرده بود . پس چطور تاريخ 50 سال پيش رو روي جلدش خوند؟ آيا اين يه سوتي بوده يا ... شايدم اشتباه در ترجمه ؟؟
-----------------------
*** وقتي دامبلدور و هري وارد خانه ي اسلاگهورن ميشوند روي ديوار خوني قرمز ميبينند كه بعد اسلاگهورن ميگه كه خون اژدها بيده :
{شاهزاده دورگه -ويدا اسلاميه - فصل4- ص287-290 :
بر روي كاغذ ديواري مايع قرمز چسبناكي پاشيده شده بود ...
ــ (اسلاگهورن:) آره اون خون اژدها بود . آخرين شيشه ام بود ..}

در حالي كه در محفل ققنوس (فصل20) گفته شده كه خون اژدها سبز رنگه ( اون جا كه هگريد تكه گوشتي را روي صورتش ميگذارد )

---------------------
خب 2 تا سوتي ديگه هم دارم كه بعدا ميذازم ...



كسي كه كوههاي شامخ را زير پا ميگذارد ، به همه شدايد اعم از شوخي و جدي ميخندد .


Re: سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۱۹:۰۴ پنجشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۴

دابی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۳ چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۱۵ پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۸۵
از زير ميز هاي غذا خوري تالار اصلي هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 53
آفلاین
اشکالات کتاب ۱: تولد هری در ۳۱ جولای هست و با توجه به این و سال تولد هری می دونیم که هری در ۳۱جولای ۱۹۹۱ یازده ساله شده است و هری در کتاب می گه که این روز سه شنبه بوده در حالیکه ۳۱ جولای ۱۹۹۱ برابر با روز شنبه است اگر کتاب کوئیدیچ در گذر زمان رو خونده باشید می بینید که نوشته شده که کتاب در سال ۱۹۹۴ نوشته شده در حالیکه در کتاب ۱ می خونید که هری کتاب رو از کتابخونه قرض گرفته و این سال مصادف با ۱۹۹۱ هست یعنی هری ۳ سال قبل از نوشته شدن کتاب رو خونده است خاله پتونیا می گفت که مادر هری لیلی تو خونه لیوان ها رو به موش تبدیل میکرده در حالیکه این خلاف مقررات دنیای جادوگری هست. اشکالات کتاب ۲: تام ریدل در حفره اسرار به هری گفت که شبیه به هری است چون هر دوی آنها مشنگ زاده هستند در حالیکه هری مشنگ زاده نیست و هم پدر هری و هم مادر هری جادوگر هستند. در کتاب یک نیک تقریبا بدون سر به هری می گه که تقریبا ۴۰۰ سال است که چیزی نخورده ولی در کتاب دوم هری رو به مهمونی ۵۰۰ سال مرگش دعوت می کنه اشکالات کتاب ۳: در فصل ۱۹ کتاب بیان می شه که که ولدمورت ۱۵ سال است که مخفی شده در حالیکه تا آن زمان فقط ۱۲ سال از نابودی قدرت ولدمورت گذشته است. وقتی هری سوار اتوبوس جادوگران می شه استن بهش می گه که باید ۱۱ سیکل برای سفر بده و سیکل نقره هست در حالیکه هنگام پیاده شدن کتاب می گه که هری مقداری طلا به استن می ده. هرچند این اشکال در نسخه استرالیا درست شده است. هری و دوستاش در قطار لوپین رو از کیفش می شناسن که نوشته شده پرفسور لوپین ... لوپین که از قبل پرفسور نبوده چرا روی کیف قدیمیش نوشته پرفسور؟ اشکالات کتاب ۴: صفحه ۲۶۴ کتاب انگلیسی هاگرید می گه فکر نمی کردم که یک بار دیگه مسابقه سه جادوگرو ببینم در حالیکه دامبلدور گفته که یک قرن است که این مسابقه انجامه نشده و این با سن هاگرید و زمان اخراج اون جور در نمی آد!! سیریوس به هری اینا می گه شما سه تا و دامبلدور تنها افرادی هستین که می دونین من جانورنما هستم در حالیکه پیتر گرو(ورم تیل) و لوپین هم خبر داشته اند!! اشکالات کتاب ۵: دانش آموز سال دوم دنیس کریوی برای جلسات ارتش دامبلدور به هاگزمید میاد در حالیکه فقط دانش آموزان سال سوم و بالاتر می تونن به هاگزمید بروند. در کتاب گفته شده که تسترال ها (اسبهایی که دانش آموزان را از قطار می بره به مدرسه) تا وقتی کسی مرگ رو نبینه دیده نمی شن ولی هری مرگ مادر خودش رو دیده بود چرا تا حالا نمی تونست تسترال ها رو ببینه و با مرگ سدریک این اتفاق افتاد؟ در کتاب یک هاگرید به هری گفت که پدر و مادرش سرپرست مرد و زن بودند در حالیکه در کتاب ۵ هری می شنوه که پدرش هیچوقت حتی مبصر هم نشد! "
اين مطلب رو با كمك دوست عزيزم نابغه كه توي سايت به سوي نور كاربره نوشتم
http://www.besoyenoor.com


قدم قدم تا روشنايي از شمعي در تاريكي!
تا نوري پر ابهت و فراگير!
ميجنگيم تا آخرين نفس!
ميجنگيم ب


سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۵:۲۸ چهارشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۴

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۶ سه شنبه ۷ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۶ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
از قدح انديشه دومبول!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 837
آفلاین
نقل قول:

سام وایز نوشته:
ايوانا نوشته:
بخشید اما شما همتون اومدین از ویدا اسلامیه انتقاد کنین؟
__________________________
خب ايوانا جان انتقاد كه بد نيست خيلي هم سازندس تازه خيليم كيف ميده
___________________________
ايوانا نوشته:
نشر زهره واقعا کار بدی کرد که با اون مقاله اش ویدا و نشر تندیش رو مسخره کرد!
_______________________
واقعا كه نشر زهره بچه ي بديه بايد تنبيهش كرد به جرم انتقاد,در ضمن اون مقاله رو نشر زهره تهيه نكرده.لطفا بدون دليل و مدرك صحبت نكنيد.
_________________________
ايوانا نوشته:
خب بله ، خیلی ها اشتباه میکنن ولی شما که نباید این اشتباهو بکوبونین تو سر طرف!
____________________________

جاي تعجبه كه اينقدر ما زديم تو سر طرف سر طرف نشكسته .
___________________________
ايوانا نوشته:
اینا ترجمه ی ویدا رو مسخره کردن ، باشه ، فقط میخوام ببینم خودشون چی ترجمه میکنن!
_____________________________
ما هم مثل شما منتظريم.
_____________________________
ايوانا نوشته:

اون شعر فیش فیشو هم بین تمام ترجمه های منتشر شده (مثلا" بهنام) فعلا! تا وقتی که شاهکار نشر زهره نیومده بهترینه.
_____________________________

يه مقايسه ساده بين نشر پيكان و نشر تنديس:
نشر تنديس:
فيشفيشو مار نازنين
بخز و برو روي زمين
با مورفينت بد نكني
يه وقت باهاش قهر نكني
وگرنه ميخت ميكنه به در آويزونت ميكنه
_______________________________
حالا ميريم به سراغ يه انتشارات ساده و غير معروف كه ترجمش زياد تعريفي نداره:
هيس,هيس مار كوچولو
روي زمين بخز
يا با مورفينت خوب باش
يا مورفينت تو رو به در ميكخوب ميكنه.
حالا خودت بگو كدوم براي افراد بالاي 12 سال بهتره.
_______________________________________
ايوانا گفته:
من منتظرم کتاب خانم گنجی چاپ بشه اونوقت ما هم اشتباهات ایشونو بکوبونیم تو سرشون!
_________________________________________

هوم احتمالا خانم گنجي كلاه ايمني روي سرشون ميزارن كه به سرنوشت ويدا اسلاميه دچار نشن.
ولي بدون كه ماهم با كمال ميل دوست داريم انتقاداتي رو كه از ايشون ميشه بشنويم.

سام وايز تو چرا گيزر دادي به ايوانا خانم؟؟؟
خب منم جواب شما رو ميدم!
ببين من خودم تويه سايت انجمن فانتزي كتاب رو با ترجمه خانم سميه گنجي پيش خريد كردم و تا حالا طاقت آوردم و ترجمه خانم ويدا اسلاميه رو نخريدم.ولي اين دليل نميشه كه بگم خانم اسلاميه بد ترجمه ميكنه.به نظر من در يك سطح قرار دارن.
خانم اسلاميه هم سانسور ميكنه ولي به نظر ما ما در يك كشور اسلامي زندگي ميكنيم.مگه شما مسلمون نيستي؟؟؟ پس نبايد از اين حرفا تويه كتاب داشته باشيم.
من كه خودم به خاطر جلد كتاب خانم گنجي اونو ميخرم!
ولي در كل برام فرقي نداره كدوم ترجمه رو بخونم چون كه خانم اسلاميه هم خوب ترجمه ميكنه!
(البته يه كم ميخواستم طرفداري ايوانا رو بكنم تا روي سام وايز كم بشه مگر نه با هم قابل قياس نيستن! )



Re: سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۱۲:۵۹ شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۴

سدريك ديگوري


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۲ جمعه ۲۱ مهر ۱۳۸۵
از لبه ي پرتگاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 523
آفلاین
خب منم تا ديروز كه كتاب شش رو نخونده بودم همين نظر رو داشتم ولي اگه شما كتاب شش رو خونده باشيد ميفهميد كه رولينگ واقعا كارشو خوب بلده البته باهات موافقم كه سير كتاب از جلدسه به بعد تغير كرد ولي اين لازم بود,اگه دقت كني از جلد 4 به بعد فضاي كتاب پر از وحشته و اين حس به خوبي در كتاب شش به انسان منتقل ميشه.


[size=medium][color=0000FF]غم و اندوه را مي ستايم زيرا همواره همراه من بوده Ø


Re: سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۱۲:۲۹ شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۴

لوسیوس مالفوی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۲ شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۵۴ دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱
از قصر خانواده مالفوی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 807
آفلاین
خوب اينو بگم كه رولينگ تا كتاب 4 خوب بود اما از كتاب 4 به بالا(5-6)رو زمين تو آسمان فرق داده به نظر من تا كتاب 4 خوب بود اما حالا داره بد مي شه


جادوگران


Re: سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۱۰:۲۹ شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۴

سدريك ديگوري


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۲ جمعه ۲۱ مهر ۱۳۸۵
از لبه ي پرتگاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 523
آفلاین
خب بحث در مورد ترجمه كي بهتره در اينجا تموم ميشه,منم منتظرم اين محدوديت صحب در مورد كتاب برداشته شه و يه تاپيك بزنم در مورد اينكه ترجمه ي كي بهتره,البته خودتون هم ميتونيد بعد از تموم شدن محدوديت اينكارو بكنيد.


[size=medium][color=0000FF]غم و اندوه را مي ستايم زيرا همواره همراه من بوده Ø


Re: سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۱۰:۱۵ شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۴

مایکل گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۵۴ پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۲:۲۷ چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۸۵
از غرب تهران
گروه:
کاربران عضو
پیام: 143
آفلاین
بهنظر من این تاپیک کاملا تکراریه!...سوتی ها که از همون اول که سایت ایجاد شد در بارش بحث میکردیم! (من که نه دوستان) شتباه هم که همون سوتیه .این که چه مترجمی هم بهتره که قدیمی شده ...نه؟



Re: سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۱۰:۱۰ شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۴

املاین ونسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۱ جمعه ۲۶ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۱۲ چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۸۷
از نامعلوم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 295
آفلاین
بابا حالا بی خیال مترجم مورد علاقه تون بشین به هر حال هرکس یک نظری داره نمیشه به زور عوضش کرد که

خواهشا نظراتتون رو در مورد اشتباهاتی که در پیام قبلیم ذکر کردم بگین فکر کنم که اهداف این تاپیک هم اینجوری پیش بره


The Death Prophet is coming to U

Enemies of the heir beware


Re: سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۹:۳۷ شنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۴

ایواناold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۱۰ جمعه ۳۱ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۶:۲۴ چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۸۷
از تالار خصوصی گریفیندور!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 246
آفلاین
رومیلدا جان ما از مترجم مورد علاقمون طرفداری نمیکنیم ، داریم نظرامونو با کمی خشونت به اطلاع بقیه میرسونیم!



!!Let's rock 'n' ROLE








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.