اين تاپيك از دفتر ناظران تالار اسرار مجوز داره
:
در اينجا به بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6 مي پردازيم و اينكه اينها واقعا سوتي هستند يا اشتباهات ذهني خودمان...
من براي شروع دو تا سوتي اورژينال خودم رو مينويسم :
*** {شاهزاده دورگه -ويدا اسلاميه - فصل11-ص 292-3 :
هري نسخه ي كهنه ي كتاب معجون سازي پيشرفته را از كيفش در آورد و با چوبدستييش به جلد آن ضربه اي زد و زير لب گفت : ديفيندو . جلد كتاب كنده شد و افتاد. همان كار را با كتاب نويش نيز تكرار كرد. (حالت چهره ي هرميون اهانت آميز بود ) . سپس جلد دو كتاب را با هم عوض كرد و به هر كدام ضربه اي زد و گفت : ريپارو ! }
{شاهزاده دورگه -ويدا اسلاميه -فصل 16-ص24 :
هري به كند و كاو در چمدانش پرداخت و پيش از رفتن به رخت خواب , كتاب معجون سازي پيشرفته اش را بيرون آورد. او به جست و جو در صفحه هاي مختلف آن پرداخت و سرانجام تاريخ چاپ كتاب را روي جلد آن يافت. حدود پنجاه سال از آن زمان ميگذشت . }
خب هري كه جلد كتابش رو با يه جلد جديد عوض كرده بود . پس چطور تاريخ 50 سال پيش رو روي جلدش خوند؟ آيا اين يه سوتي بوده يا ... شايدم اشتباه در ترجمه ؟؟
-----------------------
*** وقتي دامبلدور
و هري وارد خانه ي اسلاگهورن ميشوند روي ديوار خوني قرمز ميبينند كه بعد اسلاگهورن ميگه كه خون اژدها بيده :
{شاهزاده دورگه -ويدا اسلاميه - فصل4- ص287-290 :
بر روي كاغذ ديواري مايع قرمز چسبناكي پاشيده شده بود ...
ــ (اسلاگهورن:) آره اون خون اژدها بود . آخرين شيشه ام بود ..}
در حالي كه در محفل ققنوس (فصل20) گفته شده كه خون اژدها سبز رنگه ( اون جا كه هگريد تكه گوشتي را روي صورتش ميگذارد )
---------------------
خب 2 تا سوتي ديگه هم دارم كه بعدا ميذازم ...