يک روز بهاري!!فعاليت براي آداس!!!!!
-----------------------------------------
مازامولا:شما ميدونين آداس چيه؟
خواربارفروش:بله!!!چه طمعي داره!!!من هميشه تو غذاهام عدس ميريزم!!!
((آيکيو ها تبلغ زيره تبرک))
چو:شما ميدونين آداس چيه؟
يه خواربار فروش ديگه:آدامس؟!!!
چو:نه!!آداس!!!
خواربارفروش:فکر کنم يه نوع لباس باشه!!!!
فلور:شما ميدونين آداس چيه؟
کرام:يه برنامه ورزشي مخصوص کوييديچه!!!
فلور:نه يه نوع انجمنه!!!
کرام:انجمن؟!!!
تاپيکم داره!!!؟
قفلش ميکنم!!!پاکش ميکنم!!!
مازامولا:شما ميدونيد آداس چيه؟
دنيس:فکر کنم يه نوع مارک لباس مشنگي باشه!!!
مازامولا:آيکيو!!...اون آديداسه!!!!!
هرميون:شما ميدونيد آداس چيه؟
هري:کيه که ندونه!!!...انجمن حمايت از ساحره هاست!!!!
هرميون نفسي ميکشه!!!:آخيش..يکي پيدا شد بدونه اين انجمن چيه؟ميشه بدنيم از کجا اسم اين انجمن به گوشتون خورده؟
هري با ناله ميگه:هر روز....وقتي ميگم نميد غذا چي شد؟....ميگه آداس گفته به شوهراتون رو نديد!!!غذا نپزيد!!نشوريد!!!تميزکاري نکنيد!!!همه اينا کار جادوگراست!!!
هرميون:چه پيامي براي دوستانتان در آداس داريد؟
هري:هنوز راه بازگشت هست!!!مارو که ميبينيد ديگه راه برگشت نداريم!!تاپشيمون نشديد برگرديد!!!
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
آداس چيست؟
مشنگها ميگويند اين لغت از آديداس گرفته شده((اديداس=اشتباه در يک دفعه....ازدواج با ساحره!!!))
روزي ونوس زير درختي نشسته بود و داشت مناظر رو نگاه ميکرد
ناگهان سيبي از روي درخت افتاد رو سرش!!هيچ اتفاقي نيفتاد!!!
ونوس رفت خونش!!!....بايد شام گيلدي رو آماده ميکرد....ولي حوصله نداشت
جاي سيب هنوز درد ميکرد که ناگهان فکري به خاطرش رسيد!!!((تازه سيبه اثر کرد!!))...از اين به بعد امر امر ونوس بايد ميبود
در نتيجه همه همسايه ها رو جمع کرد و انجمني ترتيب داد
اوضاع بسيار سخت شده بود...جادوگرا به خونه ميومدند از شام خبري نبود...لباسها و ظرفها نشسته بودند
کرام نيز از اين وضعيت خسته شده بود....رفت زير درختي نشست((همون درخته که ونوس نشسته بوده!!))...ناگهان فکري به خاطرش رسيد و دويد که همه همسايه هاي مرد را دور خود جمع کند
تازه سيبه از درخت افتاد!!!!...سيب:اينجا بايد يه کسي ميبود؟
کرام انجمن ضد ساحره هارو راه انداخت....اين انجمن توانست انجمن ونوس را متوقف کند...تا اينکه شخصي سوشي پزي به اين ديار امد
اسمش موذمال بود!!!.....تصميم گرفت که اين انجمن را دوباره بازسازي کند...براي همين يک اسم انتخاب کرد براي انجمن:آداس!!!
نامي که هيچ کس و هيچ چيز نشنيده بود((مثل اسم خودش!!که کسي نشنيده!!))
موذمال براي توجيه اين اسم بهانه هاي مختلفي اورد:اداس مخفف انجمن دفاع از ساحره ها
عد ه اي از اين قضيه استفاده کردن و نامهاي مختلفي برگزيدند از جمله ادامس عدس و غيره
اما کار اين انجمن چيه؟
1-فقط ساحره ها حق زندگي کردن دارند...ما به جادوگرا لطف کرديم که اجازه زنده بودن ميدهيم براي همين بايد انها برايمان کار کنند!!!
2-با دشمنان اداس دشمن و با دوستان آداس دوست ميباشيم
3-همکاري با انجمن زز..بازار
اما زير شاخه هاي اداس...انجمنهایی که زیر نظز آداس فعالیت میکنند!!!:!!!
1-داستان:دفاع از ساحره ها تا آخرين نفس!!!
2-داستين هافمن!!:دفاع از ساحره ها تا يافتن نتيجه...هر انجمن فردي ممکن نيست!!!!
3-داسايوف:دفاع از ساحره ها...ايول!!فداتون!!!
4-داس بدم؟!!:دفاع از ساحره ها با دندان و مو کشي!!!
5-داس!!تاس!!!:دفاع از ساحره ها..تربيت ساحره ها !!!
6-اداموس!!:انجمن دفاع از مشنگهاي زن و ساحره ها