نام: وندلین
لقب: وندلین شگفت انگیز
نام لاتین: Wendelin the Weird
دوره زندگی: قرون وسطی
گروه: گریفیندور

توضیحات: در قرون وسطی موگل ها از جادو و جادوگران خیلی می ترسیدند چون درک درستی از آن نداشتند و در موارد نادری که یک جادوگر واقعی را دستگیر میکردند او را در آتش می انداختند اما فایده ای نداشت. جادوگران و ساحره ها از افسون آتش سرد کن استفاده می کردند و در حالی که احساس خوشی داشتند و لذت می بردند وانمود می کردند که درد می کشند. این افسون خیلی لذا آور و نشاط بخش بود به طوری که من (وندلین) آنقدر از سوختن در آتش خوشم می آمد که خودم را چهل و هفت بار با قیافه های مختلف تسلیم کردم تا سوزانده شوم.

تایید شد!

نام:تئودور نات
گروه:اسليترين
چوب جادو:28cmچوب گيلاس با ريسه ي قلب شاخدم.

توضيح:از دوستان صميمي دراكو .يك اصيل زاده ي واقعي و نژاد پرست هم هستم.به شدت هم از لرد سياه حمايت مي كنم.

ممنان.

تایید شد!
معرفیت خیلی کوتاهه حتما بعدا تکمیلش کن. موفق باشی

نام:لیلی اوانز
گروه:گریفیندور
حامی : گوزن ماده
خصوصیات ظاهری:دختری زیبا با موهای بلند و قرمز تیره

زندگینامه:لی لی در خانواده ای غیر جادوگر پرورش می یابد.پس از انکه وارد هاگوارتز میشود به گروه گریفیندور ملحق می شود...
سال ها بعد زندگی را در کنار جیمز پاتر اغاز کرده و صاحب فرزندی با نام هری پاتر می شود.او به دلیل ایستادگی در مقابل لرد سیاه برای حفظ جان هری خود را فدا کرده و نوری سبز و پایان زندگی او فرا رسید...مرگ او قدرتی پا بر جا از عشق و روحش را نثار هری می کندو این عشق محافظتی شکست نا پذیر را برای هری به ارمغان می اورد...

با تشکر. فرشته تاریکی

تایید شد!

نام : نيمفادورا .
نام خانوادگي : تانكس .
نام و نام خانوادگي مادر :‌آندرومیدا بلك
نام .نام خانوادگي پدر : تد تانكس
نام گروه : هافلپاف
مادر او آندرومیدا خواهر کوچکتر بلاتریکس بلک و خواهر بزرگتر نارسیسا بلک میباشد . مادر او از طرفداران اسمشو نبر بود. او با مشنگی به نام تد تانکس آشنا شد با او ازدواج کرد و نتوانست به اسمشو ببر بپيونده.
باباشم ماگل !‌
اما خود تانكس :
همسر ریموس جان لوپین، دگرگون نما و کمی خل و چل که هری عقیده داشت یک تختش کمه. او نیز به دست بلاتریکس وحشی کشته شد و رفت اون دنیا با شوهرش به خوبی و خوشی زندگی كنه.مامانش دوست نداشت با يه گرگنما زندگي كنه واسه همين رابطش با مامانش زياد خوب نيست .
تانكس دست و پا چلفتيه !‌ همش ميخوره به درو ديوار .
هميشه با تغيير قيافه و تغيير رنگ موش ديگران رو سر گرم ميكنه !‌
همه جا ليخند به لبه .
عاشق لوپين بود و لوپينو خيلي دوست داشت ولي لوپين بهش ميگفت تو بايد با يه پسري خوش تيپ تر و پولدار تر از من ازدواج كني ولي نيمفادورا قبول نميكرد !‌
(Don't Call Me Nymphadora )
صداش در اومد . اخه دوست نداره نيمفادورا صداش كنن . ميگه اخه كدوم پدر مادر ابلهي اسم بچشونو ميذارن نيمفادورا !‌
اينم از زندگي نامه تانكس !‌
راستي يه چيزي يادم رفت؟ !‌ خدا بيامرز از اعضاي فعال محفل ققنوسم بود !
تایید شد!

نام : آندرومیدا
نام خانوادگی : بلک
گروه : اسلیترین
نام پدر : کیگانوس بلک
نام مادر : درولا رویسر
نژاد : از خاندان اصیل زاده بلک
سال تولد : 1954
رنگ مو : قهوه ای و براق
رنگ چشم : مشکی و نافذ
مشخصات ظاهری : قد بلند – چشمان تیره و نافذ – موهایی بلند و قهوه ای و نرم – لبانی خوش فرم – صورتی رنگ پریده و زرد رنگ
علاقه مندی : خانواده ی اصیلش و جبهه تاریکی
توانایی ها : جادوی سیاه

توضیحات کلی : آندرومیدا خواهر کوچکتر بلاتریکس بلک و همچینین خواهر بزرگتر نارسیسا بلک میباشد. او در سال 1971 وارد هاگوارتز شد و در گروه اصیل زادگان اسلیترین به تحصیل علوم و فنون جادوگری مشغول شد.
او از طرفداران جبهه تاریکی بود. ولی هنگامی که با مشنگی به نام تد تانکس آشنا شد با او ازدواج کرد و هرگز نتوانست به آروزی خود که خدمت به لرد سیاه بود برسد.
او مادر نیمفادورا تانکس عضو ثابت محفل ققنوس بود و هیچ گاه رابطه خوبی با دختر خود نتوانست برقرار کند.و سخت نیز با ازدواج دخترش با گرگینه ای به نام ریموس لوپین مخالف بود. و این موضوع باعث هرچه دورتر شدن او از دخترش نیز شد.
او شباهت بی اندازه ای با خواهر بزرگترش بلاتریکس لسترنج دارد در حالیکه در کتاب هفتم هری با دیدن آندرومیدا او را با بلاتریکس اشتباه میگیرد!
آندرومیدا به علت ازدواجش با یک خون لجنی(مشنگ) از خاندان بزرگ و اصیل بلک طرد شد و هرگز نتوانست به میان اعضای خاندان بزرگ و اصیلش بازگردد. در حالیکه از این موضوع سخت در رنج و عذاب بود.
او همچنین دختر عموی سیریوس و ریگولوس بلک نیز محسوب میشود.



________________________
با سلام خدمت مدیریت محترم :

شناسه قبلی من : آیلین پرنس بوده که الآن حدود دو هفته است نتونستم باهاش وارد سایت بشم ! نمیدونم مشکل از کجا بود ولی به سفارش و راهنمایی دوستم ، شناسه جدیدی ساختم و معرفی شخصیت جدیدی انجام دادم.
تقاضا مندم شناسه قبلی من رو ببندید. حتی اگر این معرفی مورد قبول نبود ! چون موفق به ورود به شناسه قبلی هم نیستم، خواهشا" اون شناسه رو از ایفای نقش خارج و شناسه رو قفل کنید.
امیداوارم مشکلی وجود نداشته باشد.

پیشاپش از توجه و زحمات شما متشکرم.

براتون تو پیام شخصی توضیح دادم.موفق باشی

نام: تیفا تروی
ملقب به فرشته تاریکی


خصوصیات ظاهری :صورت افتاب سوخته او موهای صاف مشکی رنگش با ردای ابریشمی (مشکی) که بر تن می کرد چهره ای جذاب و زیبا به او می داد. همیشه لبخندی زیبا بر چهره اش بود و شیطنت در چشمان ابی و درخشان او موج می زد.
چوبدستی: پر پرنده طلایی 14سانتی متر
حامی: ققنوس

زندگی نامه:تیفا از یک خانواده قدرتمندجادوگری بود. اما پدر و مادرش به دلیل ایستادگی در مقابل ولدومورت به دست خود او کشته می شوند .
تیفا دستان لرزانش را بر روی قبر ان دو می گذارد و با انها پیمان نا گسستنی می بندد(به شما قول می دهم تا زمانی که زنده ام... تا انجا که می توانم از مرگخواران تلفات زیادی بگیرم..یا... ولدومرت را بکشم...یا در این راه به شما می پیوندم یا پیروز پیشتون بر می گردم... قول می دهم ... قول)واز ان پس تا زمان پایان کار لرد سیاه به مبارزه علیه شیاطینی چون مرگخواران و ولدومورت ادامه داد.
همانند هری پاتر:پسری که زنده ماند....

شما هنوز در کارگاه نمایشنامه نویسی تایید نشدید

نام : دابی
گروه : راونکلاو
توضیح مختصر : ی ابتدا یک جن خانگی خدمتکار در قصر مالفوی ها بود. کمی بعد وقتی با هری پاتر آشنا شد وی را از ورود به هاگوارتز منع کرد زیرا که خطری در کمین هری بود.
در پایان سال دوم هری پاتر ، هری جورابی را به دابی داد و به این ترتیب دابی آزاد شد و در آشپزخانه هاگوارتز مشغول به کار شد.
سرانجام وی در جنگی که بین محفل و مرگ خواران ایجاد شده بود کشته شد.

پ.ن : دوباره عضو سایت شدم ! امیدوارم این بار قبول بشه!

تایید شد!

نام: مِری باود
گروه:ریونکلاو
سن :52

خصوصیات ظاهری :
رنگ چشم :مشکی
مو: رنگ مو مشکی ، اما بر حسب شغل در بعضی موارد تغییر میکند ، میزنم بالا
لباس: یک کت قدیمی که خیلی جاداره و اسرار زیادی در آن است .
چوب دستی : چوب رز هفت پر

خصوصیات شخصیتی:
کوییدیچ : علاقه دارم و دوست دارم که بتونم بازیکن خوبی بشم .
علاقه مندی‌ها: از اُپرا خوشم میاد ، عاشق مفاهیم پیچیده و سری و راز داری
تواناییها: بر حسب شغل خود با بسیاری از مفاهیم پیچیده جادوگری آشناییت دارم و بسیاری از وردهای جادویی که بنظر برخی منسوخ است در دستان ماست .

توضیح شخصیت :
یکی از افراد سازمان سری اسرار مشغول به فعالیت است و جزو افراد فوق سری می‌باشد ، در بین جادوگران ما به مامورین نگو و نپرس مشهور هستیم و بسیاری حتی زندگی شخصی و موجودیت ما را نیز نمی‍دانند .

تایید شد!

پروفسور کوئیریل بنابر بلیتی که فرستادید من دوباره درخواست شخصیت میدم.

نام : دابی
گروه : راونکلاو
توضیحی مختصر از شخصیت دابی : وی ابتدا یک جن خانگی خدمتکار در قصر مالفوی ها بود. کمی بعد وقتی با هری پاتر آشنا شد وی را از ورود به هاگوارتز منع کرد زیرا که خطری در کمین هری بود.
در پایان سال دوم هری پاتر ، هری جورابی را به دابی داد و به این ترتیب دابی آزاد شد و در آشپزخانه هاگوارتز مشغول به کار شد.
سرانجام وی در جنگی که بین محفل و مرگ خواران ایجاد شده بود کشته شد.

این شناسه تایید نمیشه چون قبلا در گروه هافلپاف بوده و با اون پست ارسال شده.

نام :بلاتریکس
نام خانوادگی :لسترنج
وضعیت نژاد:اصیل زاده از خاندان باستانی بلک
گروه :اسلایترین
وضعیت ظاهری:دختری با پوست رنگ پریده و لبان خوشفرم باریک چشمان نافذ مشکی و موهای بلند و مشکلی نرم.
سال تولد: 1951
نام پدر: كيگانوس بلك
نام مادر: درولا رويسر
نام همسر:رودولف لسترنج
جنسیت:مونث
نحوه ی مرگ :در حالی که می خواست جینی ویزلی را نابود کند مالی ویزلی مادر جینی اورا با طلسم مرگ نابود کرد
مهارت ها :جادوی سیاه
وضعیت گروهی :مرگخوار وفادار لرد ولدمورت
لقب :لرد به او بلا می گوید
سن :نا مشخص اما جوان

اطلاعات اخانوادگی :او دو خواهر به اسم اندورومیدا و نارسیسا دارد که اندورومیدا با تد تانکس که مشنگ زاده است و نارسیسا با لوسیوس مالفوی که او هم مرگخوار است ازدواج کرد. او پس از خارج شدن از هاگوارتز به لرد سیاه پیوست و مرگخوار شد..فرزندی نداشت.

توضیحات اضافی :بلاتریکس لسترنج یکی از وفادارترین مرگخواران لرد ولدمورت بود که بعد از ناپدید شدن او مدت زیادی را در ازکابان گذراند اما همچنان غرور و حس برتری خود نسبت به دیگران انچنان در او قوی بود که به سختی می توان باور کرد که مدت زیادی را در ازکابان گذرانده باشد.بلاتریکس بعد از بازگشت لرد تا دقایق پایانی عمرش در کنار لرد بود تا انکه توسط مالی ویزلی به قتل رسید.همچنین او در نبرد وزارت خانه که با اعضای محفل و الف دال پیش امد بسیاری از افراد و مهمترین ان ها سیریوس بلـک را در دوئل شکست داد و سپس به قتل رسانید که این موجب شد که در کنار لرد مورد اعتماد تر و در میان محفلی ها بیشتر از بیش مورد نفرت قرار بگیرد.بلاتریکس لسترنج در زمان حضورش در هاگوارتز از دانش اموزان اصیل و محبوب اسلیترین بود ..هرچند که عشق برای یک مرگخوار معنایی ندارد اما عشق و احساس او به لرد سیاه کاملا قابل درکست.



از اونجایی که برای گرفتن نفش بلاتریکس رضایت لرد لازم هست باید عرض کنم که لرد از این معرفی شخصیت اطلاع دارن و اجازه دادند.

با تشکر از مدیریت محترم

تایید شد!