خوب من می خوام یک تاپیک بزنم به نام
دیسکو
100% رول پلینگی
پست اول من در این تاپیک:
در حالی که خواننده آواز راک می خوند توبیاس اسنیپ دونبال سوژه مورد نظرش می گشت (
) که ناگهان چشمش به هرمیون گرنجر افتاد
موهای چربش رو که از برادرش ( سوروس اسنیپ) به ارث برده بود مرتب کرد و به سوی هرمیون رفت
دور و بر هرمیون 7 ، 8 تا پسر لات و لوت می چرخیدند و آب از دهنشون راه افتاده بود
توبیاس: افتخار آشنایی با شما دوشس رو دارم؟
هرمیون:
یک جورایی !
توبیاس: با یک فنجان قهوه چطورین؟
هرمیون:
نمی دونم
توبیاس: پس بیاین باهم برقصیم؟
هرمیون:
نمی دونم؟
توبیاس:یعنی چی؟ شما چی می دونی پس؟
هرمیون:
توبیاس:
هرمیون : با منی؟
توبیاس:" غلط کردم... میای با هم برقصیم؟ فنجونی قهوه با هم بخوریم یا شاید هم یک فنجان خون اژدهای داغ شده؟
هرمیون: مگه نمی دونی اینجا پر مشنگه؟ بعدشم فنجان خون اژدهای داغ از کجا بیاریم؟ ولی بیا با هم برقصیم...
توبیاس:
باشه
بعد از زیر کتش ( آخه تو دنیای مشنگ ها کت می پوشم) با چوبش به خواننده اشاره کرد و او هم تحت طلسم فرمان قرار گرفتولی بصورتی که هیچکس ندید بعد شروع کرد به خواندن آواز رمانتیک
توبیاس و هرمیون با هم شروع کردند به رقصیدن ولی حی آهنگ تند تر می شد آخه هی طلسم فرمان اثرش کم می شد در آخر سر دیگه توبیاس نمی فهمید خواننده داره چی می گه
هرمیون : منو ول کن چقدر تند می رقصی داره حالم بهم می خوره
اسنیپ:
و همچنان به رقص ادامه دادن :banana:
هرمیون : بی شرف ولم کن
توبیاس: :banana:
هرمیون سرش محکم کوبید تو شکم توبیاس اینجوری : (
)
هرمیون: عق
توبیاس: :banana:
هرمیون: قاااااارت عق ریختش
توبیاس: :banana:
هرمیون: دارم می میرم
و مشنگ ها که دور و برشون جمع شده بودند سعی داشتند هرمیون رو جدا کنند ولی توبیاس همچنان ادمه داد
:banana:
در سر آآخر صدای پالاق بلندی شنیده شد:
هرمیون ترکیده بود
حالا مجوز داده می شه؟
خواهش می کنم
توش فعالیت می کنم و واسه ی این پست زحمت زیاد کشیدم لطفا مجوز بدین...