هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

شصت و نهمین دوره‌ی ترین‌های سایت جادوگران برای انتخاب بهترین‌های فصل بهار 1403، از 20 خرداد آغاز شده است و تا 24 خرداد ادامه خواهد داشت. از اعضای محترم سایت جادوگران تقاضا می‌شود تا با شرکت در عناوین زیر ما را در انتخاب هرچه بهتر اعضای شایسته‌ی این فصل یاری کنند.

مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم می‌رساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامه‌ریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیت‌های شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.




پاسخ به: رده بندی مرگخواران (وفادارترین؟)
پیام زده شده در: ۸:۵۷ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
فکر میکنم بلاتریکس از همه وفادار تر و از همه بیشتر تشنه ی کشتو کشتار بود مالفوی کمی ترسو بود اسنیپ هم که مرگ خوار نبود از خودمون بود


برای شرکت در بزگترین همایش جادوگران سال اینجا کلیک کنید .


زوپس! بلاک! زمستان! دیگر اثر ندارد!
حتی اگر شب و روز، بر ما برف ببارد!




تصویر کوچک شده


باشد که هیچ کس نباشد باشد که فقط که خودم باشم.

گروهک تروریستی الهافلیه ...


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۸:۵۲ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
ممنون میشم اگه ادامشو پیام شخصی بدید





پاسخ به: گروه ضربت هاگزميد
پیام زده شده در: ۷:۵۰ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
سلام به همگی
نقل قول:
گروه ضربت را افتاد.

کسانی که عاشق رول های وغیراکشن هستن، بیان برا عضویت.
سوالات:
نام:
درچه گروهی فعالیت می کند:
لینک یکی از بهترین پستاتون:

پس زود درخواست بدید.
معاون شهردارچارلی ویزلی


مراقب خودت باش.


پاسخ به: آنتی ساحریال
پیام زده شده در: ۷:۴۵ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
نقل قول:
هر جادوگر مردی که میخواد عضو بشه قدمش سر چشم! فرم و مرم و از این سوسول بازیام نداره! فقط بیاین اعلام کنید که هستید و اگرم پیشنهادی برای گرفتن حال ساحره ها دارید بدید استقبال میشه احتمالا به زودی باهاشون وارد جنگ بشیم و همه رو از دم تیغ بگذرانیم!

لیست اعضا انتی ساحریال:
چارلی ویزلی
الستور مودی
لی جردن
بارتی کرواچ
انتونین دالاهوف
یاکسلی
ارتور ویزلی
گیلدروی لاکهارت
ریاست:انتونین دالاهوف(موقت)
معاونان:فعلا نداریم.
این پست هرروز اپدیت می شود.
ماموریت ها:
مجله شایعه سازی
پیام امروز


مراقب خودت باش.


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۴:۱۸ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
ميفهمم . ولي اين به خروش اومدنا لازم نيس اصن که ... اگه دقيق ميخوندين متوجه ميشدين دقيق به همه چيز اشاره شده . منظورم از حرکت پنهاني رو واسه اين گفتم که تمايلي به صحبت ِ خصوصي يا در وبگاههاي ديگه درمورد ِ اين موضوع نداشتم و درست ديدم همينجا که مربوط به اين موضوعات هس مطرح کنم و روو باشم . من خودم رو گفتم . مگه شما حرکت غيرقانوني انجام دادين که فک کردين با شمام ؟ نه اينجور نيس .

ولي اين حق رو براي خودم محفوظ نگه ميدارم که خودم رو سرزنش کنم چون جوري که شايسته بود فعاليت نداشتم که البته اقرار ميکنم اهميت حياتي و مرگ و زندگي واسم نداشته حضور ِ هميشگي ِ اينجا . قبلن من عمه مارج بودم و اينجا صرفا واسه تفريح و سرگرميه . ميتونم اگه قصد فعاليت داشتم اون رو درخواست بدم وارد ايفاي نقش کنن که البته باتوجه به اينکه توي موود فعاليت نيستم شايد شناسه ديگه اي درخواست بدم .

اميدوارم اگر مدتي که شناسه رو در اختيار نداشتيد موجب ناراحتي بوده واست عذر منو بپذيري . آرزوي موفق شدن در ايفاي اين نقش رو دارم واست .

مرسي و خوش باشي . :)


?You dare speak his name
!Shut your mouth
!You dare speak his name with your unworthy lips


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۳:۴۶ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
ببخشید بابت این همه اعتراض. اما وقتی یه چند نفری هستن که موشکل ها رو ردیف کنن؛ چرا ما باید از مشکل رنج ببریم؟

اما پی ام هایی که دارم؛ پاک نمی شن. اگه زحمتی نیست؛ یه سری بزنین و ببینین موشکل ـش چی ـه.

راستی با تشکر بخواطر حل کردن موشکل صفحه ها!


تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۳:۴۴ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
بلاتریکس عزیز،

همونطور که ذکر کردید شما از دوستان خوب من هستید خارج از سایت و البته بماند که من تازه این موضوع رو متوجه شدم. همونطور که شما ذره ای ناراحتی ندارین، من هم دلگیری از شما ندارم ضمن روشن شدن ذهن سایرین، تموم پست هایی که اینجا و البته توی گفتگو با ناظر این انجمن زده شده بود همش در حیطه ی طنز و ایفای نقش دو شخصیت بود و جنگ و دعوایی بینش نبود. اینو که دفه ی پیش هم خودتون ذکر کردین هم من. نیازی به ذکر دوبارش نیست.

اما چیزی که باعث شد بخوام جواب این پستتون رو بدم ، اینه که حرکت پنهانی ای صورت نگرفته دوست من. نمیدونم منظورتون چیه! دفعه ی پیشم که همینجا داشتین پست میزدین، گفتین که من بار ها غیبت داشتم و هیچ مشکلی پیش نیومده و این شناسه برای من مونده! منم بهتون گفتم که چون تا به حال کسی نبوده که از پس این نقش بر بیاد و جرات نکرده سراغش بیاد ولی الان هست. حتی وقتی شخصیتمو مجدد معرفی کردم ذکر کردم که به محض این که شما برین و فعالیتی نداشته باشید من دوباره درخواست میدم برای این نقش. مهم ترین دلیلم هم اینه که 4 سال با این نقش تو ایفای نقش بودم و یه جورایی بهش عادت دارم! پس پنهان کاری ای نبوده.

همونطور که میبینید، درخواست من هم اینجا کاملا قانونی و در ملاء عام اعلام شده. نمیدونم چرا زیرش نزدن تایید شد..ولی در هرصورت تایید شده و دسترسی ها داده شده. ولی چیزی خارج قانون پیش نرفته!
با توجه به این که یه مدت نبودین و از فضای سایت دور بودین، یه توضیح دیگه هم بدم! اون موقعی که من عضو سایت شدم یعنی سال 87، به خاطر این که این نقش رو الکی به بازی میگرفتن و کسی از پس ایفای نقشش بر نمیومد، واگذار کردنش با اجازه ی لرد صوت میگرفت! یعنی لرد باید اجازه میدادن که کی بلاتریکس بشه و ایشون تایید میکردن...که خب اون موقع منو تایید کردن! ولی الان دیه اینطوری نیست. . . یعنی همچین قانونی هیچ جای سایت نوشته نشده! پس فکر نکنید که ایشون نقشی در این مورد داشتن و یا قصوری از شما دیدن که خواستن نباشید. این خواست خودم بود..من و شما توافق کردیم! شما برگردین و من نقش دیگه ای رو گرفتم ! ولی بعد دوباره شما رفتین و خب منم برگشتم سر جای اول. . . پس نتیجه گیری ته پستتون اشتباهه.

لازم دیدم یه توضیحی بدم که سو تفاهم پیش نیاد براتون. ضمن این که از دوستان خوبم هستید.
موفق باشید.



وقتی شب برمی خیزد
دنیا را در خود پنهان می کند
در تاریکی غیرقابل رُسوخ
سرما بر می خیزد
از خاک
و هوا را آلوده می کند
ناگهان...
زندگی معنایی جدید به خود می گیردl


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۳:۲۸ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
چون حرکات ِ پنهاني خوشايند و موردپسندم نيست و بنظرم حتا تاپيک گفتگو با ناظر رو نميشه اين چند جمله رو نوشت ، اينجا پست ميزنم .

درمورده شناسه بلاتريکس .

بلاتريکسي که قبل از من بود ، کاملن از سايت رفته بودن . هم اينجا و هم خارج از اينجا اعلام شده بود . جوري که لردولدمورت هم گفتن تاييد ِ گرفته شدن ِ اين شناسه به عهده ايشون هست . براي همين هيچ حرکت ِ پنهاني اي براي گرفتنش صورت نگرفت . همه چيز طبق مراحل عضويت بود .

دفعه قبل که اقدام شد براي پس گرفتنش ، من طبق اصول ِ خصوصيات ِ شخصيت ِ بلاتريکس ايفا کردم نقشش رو حتا در پستهاي اين تاپيک . ايشون از دوستان من بــودن ولي چون مدتي رابطه نداشتيم مطلع نبودن از اينکه کسي که اين نقش رو داره من هستم . و البته من ذره اي ناراحت نشدم ازشون . و حتا خارج از اينجا و در فضاي دوستانه تري اشاره کردن نميتونن کاري به شناسه من داشته باشن چون خودشون رو دوست من ميدونستن . ولي مطمئنا من کوتاهي کردم در فعاليتم و هيچ مشغله اي توجيه کننده ي اين کوتاهي نيست . از اونجايي هم که اشاره شده که ماموريت هست و به اين شناسه نياز بوده و مسلما بدون کسي که ايفا کننده ش باشه رول جلو نميره ، نتيجه ميگيرم لردسياه ديگه نتونستن از قصور من چشم پوشي کنن و من حق ميدم بهشون . وظيفه ي خودم ميدونم از هر دو دوست عزيز و قديمي عذرخواهي کنم براي همه ماجراهاي ايجاد شده درمورده اين شناسه ! : )

مرسي .


?You dare speak his name
!Shut your mouth
!You dare speak his name with your unworthy lips


پاسخ به: داستانهای ده خطی: هری پاتر در ایران
پیام زده شده در: ۳:۲۰ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
من این تاپیک رو دیدم و همین جوری الان یه چیزی می زنم. خوشم اومد. چیه خو؟

به اولین پست ده خطی این جا هم می گن سوژه جدید؟ اگه این طوره...

سوژه جدید:


جینی ویزلی، همسره هری پاتر، با ناراحتی گفت: «حالا این همه جا، چرا این جا رو انتخاب کردی؟» هری پاتر لبخندی به هرمیون زد. به دور و برش، کشور همیشه جاودان و جادویی آباد ایران (!) نگاهی انداخت و گفت:«واقعیت ـش اینه که... گرفتن ویزای جادویی نداشته اینجا خیلی آسون بود.»

جینی غرولندی کرد و با ناراحتی، چادر صورتی ـش رو بالا کشید. همان موقع که دهان ـش را باز کرد تا چیزی بگوید؛ فردی گفت: «خانم محترم! لدفن از لباس های رنگ روشن استفاده نکنید.» هری به ضرب گلوله جادویی، جینی را نگه داشت که روی سر آن فرد نپرد و زیر لب به او گفت:« جینی! تعطیلات جادویی بچه ها رو خراب نکن.»


تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟


پاسخ به: مغازه روغن موی سوروس اسنیپ
پیام زده شده در: ۳:۱۳ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
بدن روفوس که محل وقوع جرم را نمی دانست؛ وسط راه پوکسید و تا چند پست جادویی از سوژه خارج شد!

هنگامی که آمبلانس جادویی لاشه نصفه او را حمل می کرد؛ او فریاد می زد: حتی اگه بمیرم هم، می میرونمت؛کینگیلیگی!

تالار خصوصی اسلیترین:

بلا بار دیگر به لوسیوس نگاه کرد و گفت: من برای تو؟ تو به من علاقه داری؟

روفوس سرش را با شدت تکان داد و در حالی که با دست هایش صورتش را گرفته بود؛ نالید: من؟ کی از تو با اون موهای عجق وجق پجق ـت خوشش می آد؟

خیال بلاتریکس راحت شد. به روی صندلی ـش نشست و گفت: موضوع پیدا کردن سوروس ـه. اون مارموزِ موزمار رو هم که میشناسی، هیچ وقت قابل پیش بینی نیست. واقعا می خوای جزوی از گروه "پیدا کردن سریع سوروس"ِ ما بشی؟ می خوای واقعا به من، روفوس و آنتونین بپیوندی؟

لوسیوس با حرکت سر تایید کرد. بلاتریکس با دیدن این حرکت، یک شمشیر را از غیب ظاهر کرد و بر روی شانه های لوسیوس که ببخواطر "ایمپریو" او زانو زده بود؛ گذاشت و گفت: بدین ترتیب، من، تورا جزوی از گروه ـمان اعلام می دارم. شب به شر و بدبختی!

او بلند شد و بلاتریکس ادمه داد: سوروس این جا نیست و مطمئنا ما فعلا بدون هیچ سرنخ جادوییی ای نمی تونیم پیدا ـش کنیم. و من... خب، نگران ارباب ـم. چون هیچ کس نیست که مراقب ـشون باشه.

لوسیوس منظور بلاتریکس را فهمید و گفت: با شمارش من آپارات می کنیم به خونه ریدل. با گوشی- جغد جادویی سیاه ـت هم یه خبری به روفوس و آنتونین بده. به ایوان هم بگو برای کمک بیاد.

بعد از این حرف، آن ها به خانه ریدل آپارات کردند.


تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.