هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: تالار عمومی هافلپاف !!
پیام زده شده در: ۱۹:۴۷ شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۰
#11
رز یکی میزنه پس گردن کینگزلی.

-شاید چیه؟ خب معلومه باید دیوار رو خراب کنیم. نقشه که اشتباه نمیکنه. نقشه بوده که ما رو تا اینجا آورده. نقشه هست که میخواد ما رو ثروتمند کنه. نقشه میخواد به ما پول و اعتبار و زندگی بده. البته تو این چیزها رو نمی‌فهمی!

کینگزلی سر خورده میشه میره یه گوشه میشینه زار میزنه. رز یه ضربدر قرمز با چوبدستیش روی دیوار سمت چپش میکشه و رو به گلرت میکنه:
-گلرت! با کلنگ بکوب دقیقا این وسط! ریتا تو هم نور بنداز که اینجا بیشتر روشن بشه، چون گلرت اگه بیناییش در حد موش کور نبود که تو نبرد با دامبلدور پیروز شده بود و الان ابر چوبدستی دست هافلیا بود نه دامبلدور!

ریتا: حیف اون هم نقدی که کردم ... روزی هفصد تا نقد میکردم اونوقت میان اینجوری میگن. مادر نزاییده بود کسی بیاد پشت سر من اینجوری میگه!

رز: اما مثه اینکه مادر کینگزلی همچین کسی رو زاییده.

کینگزلی اونور دیگه پاشو هی میکوبه تو دیوار و سنگ ها و با شدت بیشتری زار میزنه جوری که اشک هاش کف زمین جاری میشده.

کمی اونطرف تر دو تا هافلی که کنار هم ایستادن در حال صحبتن.

کاربر شماره یک: پاتو بردار از رو پام، درد گرفت.
کاربر شماره دو: آخه چشمام جایی رو نمی‌بینه.
کاربر شماره یک: چشات جایی رو نمی‌بینه اما پاتو که میتونی برداری.
کاربر شماره دو: خب وقتی چشام جایی رو نمی‌بینه پام رو بردارم اونوقت کجا بزارم؟ نمیتونم که همینجوری تو هوا نگه دارم.
کاربر شماره یک: میگم پاتو بردار حیوون!
کاربر شماره دو: چرا فحش میدی توله سگ؟
کاربر شماره یک:

در همین لحظه کاربر شماره یک قاطی میکنه و با مشت میکوبه تو صورت کاربر شماره دو. اما نمیتونه بکوبه که! چون همه جا تاریک بوده به جاش مشتش میخوره تو صورت ریتا و ریتا پخش زمین میشه. یهو همه جا تاریک میشه و گلرت که در حال پایین آوردن کلنگ اشتباهی به جای دیوار میکوبه تو سقف! صدای مهیبی به گوش میرسه و سقف ریزش میکنه و ملت هافلی میان که فرار کنن اما چون اشک‌های کینگز کف زمین جاری بوده همشون لیز میخورن و میفتن رو همدیگه و تونل هم کمی اونطرف تر خراب میشه.

الان شما تصور کنید شیش نفر افتادن رو هم!

از بالا، اولی: آه ... سرم داره گیج میره یا واقعا بالاتر از سطح زمین قرار دارم؟
از بالا دومی: الان رو من قرار داری عزیزم. تو کی هستی اصن؟
دوباره اولی: من کاربر شماره یکم. و شما؟
دومی: من کاربر شماره دو هستم. واسه چی فحش دادی؟
اولی: تو اول فحش دادی! حیف که زیرمی دستم بهت نمیرسه وگرنه بهت می‌گفتم!
از بالا سومی، اسکور: الان شما دقیقا چی دارید میگید؟ اسمتون چیه؟
اولی: ما چون قرار بوده فحش بدیم نویسنده تشخیص داده اسممون وارد نشه تا خدای نکرده آبرومون نره.
اسکور: کینگزلی کجاست؟
از بالا چهارمی نه، پنجمی: کینگز اونور داشت زار میزد اما دیگه صداش نمیاد ... آی کمرم. یه چیز تیز و محکم داره به کمرم فشار میاره. کی بالای منه؟
چهارمی: منم گلرت.
رز: ماااااااااع ... اون تنه‌ی بیناموست رو بده اونور بی‌تربیت ... واقعا خجالت نمی‌کشی؟ با ناظر تالار هم آره؟ مگه دامبلدورم من؟
گلرت: چی میگی تو؟ کلنگی که دستم بود الان بینمونه تیغه‌ش رفته تو کمرت!
رز: دروغگو!
گلرت: به هلگا قسم دروغ نمیگم... ببین.

و یه فشار به پایین میده و کلنگ تا دسته میره تو کمر رز!

رز: مامااااااااااااااااااااان ...
از بالا ششمی، اون ته ته دیگه صداش به زور در میومده: ناممدا ... اول کِ دوئان ِ نظاعتم رو زیِ ساعال بدید ... آلا هم کمن بنتید منو بکشید ....

رز همچنان در حال هوار کشیدن!

گلرت: چی میگی ریتا؟ صدات نمیرسه ... کاربر شماره یک و دو بلند بشید از رومون!
کاربر شماره دو: ما نمیتونیم دیگه. اگه بلند بشیم معلوم میشه کی هستیم لو میریم و خیلی بد میشه، آبرومون میره!
رز عربده میکشه: پااااااااااااااااشید کمرم داره از درد آتیش میگیره ...من با همین کلنگ سرت رو قطع می‌کنم گلرت!

کاربر شماره یک و دو شروع میکنن به مذاکره کردن که برای مراعات حال رز بلند بشن ولی دیگه صبر رز به سر میرسه و چوبدستیش رو از رداش به زور بیرون میکشه، وردی رو زیر لب زمزمه میکنه و همه جا منفجر میشه!



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۳:۱۷ شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۰
#12
نام: برتی بات

گروه: هافلپاف

معرفی: برتی بات یکی از مخترعان دنیای جادوگری بود که با درست کردن دانه‌های همه‌مزه در بین جادوگران شهرت یافت. در واقع این اختراع او تنها بر اثر یک اشتباه بود. برتی وقتی که داشت راه های درست کردن آبنبات‌های مزه دار را از غذاهای مختلف آزمایش می‌کرد به طور اتفاقی یک جفت از جوراب‌‌هایش را به مواد آزمایشش اضافه کرد و اولین مزه از دانه‌ها را خلق کرد. دانه‌های همه مزه‌ی برتی بات از محبوب‌ترین شیرینی‌ها در بین دانش آموزان هاگوارتز به شمار می‌رود.

----------
من پژمانم. شناسه قبلیم عضو ایفای نقش نیست. تو رو خدا بلاکش نکنید.


آسپ آیا؟

تایید شد!

آسپ آری!


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ ۱۴:۰۴:۰۹
ویرایش شده توسط برتی بات در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ ۱۴:۱۳:۵۴


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۲:۲۳ شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۰
#13
هیچ ردپایی در جنگل به جا نمانده بود. اگر چه ردپاهای کوچک‌تر در زیر انوار خورشیدِ در حال غروب پنهان شده بودند. با این حال همه چیز به کلبه ختم می‌شد. باید از همان اول متوجه می‌شدم. خستگی دیگر برایم معنی نداشت و جز هدف به چیز دیگری نمی‌اندیشیدم. حتی خش خش برگ‌های خشک در زیر پاهایم حواسم را پرت نمی‌کرد. باران ملایمی شروع به باریدن کرد و باعث شد عطر گل‌ها و گیاهان اطرافم بیش از قبل به مشام برسد. به کلبه رسیدم. چوبدستیم را بالا آوردم و در با صدای پاق خفیفی باز شد. طلسم روشنایی را اجرا کردم و نور خیره کننده‌ای همه جا را فرا گرفت... چشمانم به سرعت همه‌جا را جست‌وجو کرد اما کلبه باز هم خالی بود، خالی تر از همیشه...


تایید شد!
متن زیبایی بود.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ ۱۳:۱۵:۵۶






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.