یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود, یه مدرسه غیر انتفاعی بود, به نام هاگوارتز .
توی این مدرسه پنج دانش آموز بودند که سرشون توی کار خودشون بود و رابطشون با هم درحد سلام و علیک بود. تا این که یه نویسنده کلاهبردار ,به اسم رولینگ پیدا شد, که برای رسیدن به پول و ثروت زندگی این طفلان معصوم رو جعل کرد ,و ازشون داستان های عاشقانه و جنایی ساخت .
ما نیز صرفا جهت تائید شدن مجبوریم داستان را به شکل جعلی روایت کنیم .باشد که آیندگان مارا ببخشند و بر ما خرده نگیرند.
####################################################
همه از قطار درب و داغون هاگوارتز پیاده شدند.يه هو صداي هاگريد اومد كه گفت:" کلاس اولیا از این طرف " همون موقع ریموس که با هیکل خرسی اش داشت به سمت هاگرید رفت که به اشتباه پای جیمز را لگد کرد.
مگه کوری؟
کور تویی گوزن!
میزنم لهت میکنما
ناگهان صدای رولینگ به گوش میرسه که میگه: بوقیاااااااا شما مثلا باید باهم دوست باشین
همون موقع سیریوس هم به طرز فوقالعاده خفنزی توسط لیلی زیر پایی میشه و میخوره زمین
گرووووووومب (افکت زمین خوردن)
سیریوس هم از جا پاشد که با دختر مردم دس به یخه(یقه؟یغه؟) شه که دوباره صدای رولینگ میاد :ای بابااااااااا چن بار بگم شما باید باهم دوست باشین یه بار دیگه از این کارا بکنین شخصا پس کله همتون میزنما
خلاصه همه با کلی مکافات سوار قایق موتوری های هاگوارتز میشن و هاگرید استارت میزنه
هیهیهیههی (افکت استارت)
هیهیهیهیههیهیهیهیهیهی (افکت استارت)
هیهیهیهیهیهیهیهیهیهیهیهیهیهی(افکت استارت)
هاگرید :شرمنده بنزین تموم شده باید پیاده بریم
سه ربع بعد سالن اصلیدامبلدور همون طور كه انتظار مي رفت روي صندلي نشسته بود و بعدشم مگی وفيلت و هاگريد و اسلاگهورن و ... ديده مي شدند. بعد از اينكه همه آمدند دامبلدور جلو آمد و چند تا دست زد اما ضايع شد چون هنوز سالن ساكت نشده بود. بعد شروع به سخنراني كرد.
:اهم اهم با سلام به همه ی دانش اموزان گرامی بهتره از همین اول سال بگم که هرکس....
صدای رولینگ : بوقی این حرفای جدی چیه میزنی تو الان باید مث یه آدم دیوونه و خل حرف بزنی کشتی منو
-:ای بابا مگه زوره اصن ذلم نمیخوادحرف بزنم حالا هم اون کلاه مسخره رو بیارین که کار داریم
.
كلاه شعر جديدي ساخته بود كه اين جوري بود:
اسلی ها شیرن مث شمشیرن گریفا بادکنکن دس بزنی میترکن
بعد هم مک گونگال خواست اسمارو بخونه که کلاه خودش اسمارو خوند و مگی خیلی خیلی ضایع شد .
جیمز پاتر ! جیمز با آن هیکل ضایعش به سمت کلاه رفت وآن را روی سرش گذاشت.
کلاه: اسلیترین
بعد هم به نوبت لیلی و سیریوس و ریموس رسید که همه به اسلیترین رفتند, بعد از گروه بندی هم موقع غذا خوردن رسید
بچه ها كه همشون داشتند از گشنگي مي مردند شروع كردند مثل خرس قطبي غذا خوردن. رولینگ هم وسط تالار ظاهر شد و جیغی کشید که مگی سکته ناقص زد :" آخه من از دست شما چي كار كنم؟ چقدر منه پير زن رو زجر ميدين. بدبختم كردين."
بعد نشست رو زمين و زد تو سرش و گفت: ديگه ذلم كردين. من چي كار كنم؟ اصن من غلط بکنم داستان بنویسم منو چه به......با لگد دامبلدور بقیه حرف های رولینگ ناتمام ماند و مثل گونی سیب زمینی پرت شد روی میز ریونکلاو و بچه ها هم به زندگیشون ادامه دادن و بزرگ شدن و رفتن تو صف دیپلمه های بیکار
###########################################
همچنین در پاسخ به سوال خوانندگان که چرا پیتر نقشی تو داستان نداشت باید بگم :شما فضولی؟؟؟
گاهی با خودم فکر می کنم وقتی که برای اینجا می ذارم، ویرایش هایی که زیر پست ها می نویسم، نقد های نکته به نکته، مو از ماست کشیدن ... همه ش بی فایده ست.
گاهی فکر می کنم بیشتر از مسئول تأید معلم دیکته هستم، شایدم معلم زبان فارسی دبیرستان؛ اما باور کنید اینا مهمه! به کی قسم بخورم که اینا مهمه!!
دوست خوبم شلیره، تا حالا پیش اومده یکی از ویرایش های من توی این تاپیک رو بخونی؟
حدس می زنم قبلاً عضو ایفای نقش بودی. و این حقیقت ویرایش پستت رو برام دردناک تر می کنه. امیدوارم از نکاتی که می گم ناراحت نشی و بعد از این وقت بیشتری برای نگارش و ویرایش نوشته هات صرف کنی.
از ابتدای متن شروع می کنم. نیازی به ذره بینی و گیر دادن زیادی نیست. فقط چیزهایی که بیش از حد واضح هست رو یادآوری می کنم:
- یهو درسته نه یه هو.
-وقتی یه دیالوگ رو بدون نوشتن اسم شخص گوینده میاری باید قبل از دیالوگ از علامت «-» استفاده کنی.
- روی کیبورد یه چیزایی وجود داره به اسم علائم نگارشی و پاراگراف اول پستی که نوشتی، بهشت مخالفین علائم نگارشیه! محض رضای خدا یه دونه علامت هم استفاده نکردی. آخر جمله ها یه چیزی می خواد! باور کن تایپ کردن یه نقطه، یه علامت سؤال یا یه علامت تعجب یک صدم ثانیه هم وقت نمی گیره. آما خواننده ی بیچاره باید یکی دو دقیقه وقت بذاره و فکر کنه تا بفهمه یه جمله ی بدون علامت چه معنایی داره؟
- به جای این علامت "" باید از این استفاده کنی: «»
- خواهش می کنم خودت یه بار این جمله رو بخون :«همون موقع ریموس که با هیکل خرسی اش داشت به سمت هاگرید رفت که به اشتباه پای جیمز را لگد کرد.» انگار یه آدم خارجی سعی داره ناشیانه فارسی صحبت کنه. دو تا حرف ربط یکسان و یه فعل نادرست باعث شده شکل و مفهوم جمله کاملاً به هم بریزه.
- فوقالعاده اینجوری نوشته می شه : فوق العاده.
- این یعنی چی: «مگی وفيلت». یعنی «مگی و فیلت»؟ یعنی «مگی، وفیلت»؟ نذاشتن یه فاصله می تونه همه چیز رو تغییر بده. مخصوصاً اگه خواننده ندونه «فیلت» اسم خاصه یا «وفیلت»؟
- «همه آمدند دامبلدور جلو آمد » جای نقطه یا ویرگول خالیه ی و این تنها نمونه توی پستت نیست که این مشکل رو داره.
سوژه خوب بود، طنز خوب بود، سبک خوب بود، فضا خوب بود، ایده خوب بود. اما مطالب بالا هیچ راهی برای تأیید باقی نمی ذاره.
لطفاً یه ویرایش اساسی روی پست انجام بده.
تأیید نشد.
موفق باشی.