شخصیت ها: رون ویزلی - هرماینی گرنجر - فنریر گری بک(گرگینه و مرگخوار)
محیط: جنگل
اشیا: چادر - طناب - ظرف غذا یا آب سگی با نام Fido - بسته غذای سگ(استخوان)
چهره ها: رون ویزلی= سرخورده و نگران / هرماینی گرنجر= عصبانی / فنریر گری بک= موذیانه
شب بود و هوا كم كم داشت سرد ميشد اما رون و هرمايني معلوم نبود كجا بودند؟؟؟؟
هرمايني:رون،چت شده،چرا تو خودت رفتي؟؟؟
رون اول تعجب ميكنه و بعد جواب ميده:خوب به نظر تو الان من بايد چيكار كنم،يعني اصلا چيكار ميتونم بكنم!!!
رون سعي ميكنه دستش رو ازاد كنه ولي نميشه.
هرمايني با عصبانيت ميگه:داري چيكار ميكني رون،دستم داره ميشكنه.
رون هم در جواب ميگه:فكر ميكني دارم چيكار ميكنم،دارم براي ازاديمون تلاش ميكنم.
بعد فنرير گري بك از داخل چادري كه در ان استراحت ميكرد بيرون امد و گفت:چقدر وز وز ميكنيد،تا چند دقيقه ي ديگه هري و لئوناردو رو هم پيدا ميكنيم،اون وقت هر چقدر با هم خواستيد فك بزنيد!!!
رون هم ارام گفت:كور خوندي،نميتونيد پيداشون كنيد.
فنرير گري بك هم گفت:انگار سرت به تنت نمي أرزه،حيف كه نميتونم بكشمت اما غذاي امشبتون همين بسته ي غذاي سگه؟؟؟،بخوريد كه شام اخر عمرتون هست!!!
رون هم گفت:شب دراز است و قلندر بيدار!!!
------
سعی کنید بیشتر روی نمایشنامه خودتون کار کنید. بد نیست. اما چیز خاصی نداره. اون جذابیت و خلاقیتی که باید داشته باشه رو نداره. یعنی شما باید برای افزایش جذابیت روی سوژه و داستان مورد نظر، چه در جهت طنز و چه در جهت جدیت و وحشت، کار کنید. بهتر بگم- با داستان و سوژه بیشتر بازی کنید. نه اینکه اون رو پیچیده کنید. یعنی در حداقل حالت ممکن، هیجانی به آن اضافه کنید که خواننده رو جذب کنه که تا آخر نمایشنامه رو خوب بخونه. با این وجود نیمه بیشتر انتظار رو بر آورده کردین.
برید یک شخصیت انتخاب نشده و آزاد از لیست شخصیت ها بردارید و اون رو در تاپیک معرفی شخصیت، معرفی کنید.
تایید شد !
قانون دوم نيوتن ميگه:اگه تو خيابون راه ميرين يه دفعه يه چيز گرمو نرم رو سرتون احساس كردين...مطمئن باشين ك از اون بالا كفتر ميايه.
شيطان هر كاري كرد آدم سيب نخورد!رو كرد ب حوا گفت:بخور واسه پوستت خوبه!!
لعنت به دمنتور!!!!