جلسه اول تاریخ جادوگری
دانش آموزان پشت در بسته اتاق تدریس مرلین ایستاده بودند و نمیدانستند که استادشان باز کجاست! البته اگر از دانش آموزان قدیمی خبر میگرفتند، می دانستند که عادت مرلین، تاخیر در کلاس است. و البته مرلین عادت های بسیار دیگری نیز داشت.
- پس این استاد کجاست؟!
- چرا دیر کرده؟
- کلا عادتشه! همیشه وقتی از وقت کلاس میگذره، میاد!
- از کجا میدونی؟
- سومین بارمه این درس رو باهاش برمیدارم! وقتی شما هم دو بار افتادین و بار سوم بر داشتین، دیگه اخلاقش دستتون میاد.
- یعنی در این حد؟
- کل مدرسه از دستش شاکی ان! اصلا دستش به نمره دادن نمیره!
- در مورد ما حرف میزدید؟
- س... س... سلام استاد
مرلین با لبخند، دستش را بر روی شانه پیر دانش آموز کلاسش گذاشت. همزمان با این کار، صدایی درون سر دانش آموز مذکور پیچید:
- برای بار چهارم هم آماده باش پسرم.
-
- خیلی خب، بفرمایید داخل کلاس.
مرلین در اتاقش را باز کرد و به سمت صندلی خودش رفت. دانش آموزان نیز پشت سر وی وارد کلاس شدند و هر یک در یکی از صندلی ها نشستند و کاغذ پوستی و قلم پر خود را در آوردند. کلاس پر بود از دانش آموزان سال اولی و تازه واردی که هیچ کدام از اخلاق استاد تاریخ جادوگری اطلاعی نداشتند. هیچ کس بجز آن دانش آموزی که قرار بود سال دیگر نیز در معیت مرلین کبیر، این درس را بگذراند.
مرلین روی صندلی خودش نشست و گفت:
- موضوع جلسه اول ما، حضور جادوگران در دربار پادشاهان است. از قدیم الایام، بعد از اینکه حضور جادوگران در جوامع انسانی تثبیت شد و توانستند در بین انسان ها زندگی کنند، بعضی از جادوگران با نفوذ در دربار پادشاهان، سعی در بهبود وضعیت جادوگران داشتند. این جادوگران در کنار حفاظت از هم قطاران خود، در جنگ ها و مسائل مهم دیگری نیز به پادشاهان مشورت می رساندند.
مرلین از صندلی خود بلند شد و جلوی کلاس شروع به قدم زدن کرد و گفت:
- بعضی از جادوگرانی که می توانستند ذهن خوانی و کنترل ذهن داشته باشند، میتوانستند با کنترل پادشاه، به تمام اهداف مورد نظر خود برسند. همچنین بعضی از جادوگران مستقیما به عنوان پادشاه انتخاب می شدند، دوران حکومت این دو گروه همواره به کام جادوگران مخفی شده در بین جمعیت انسان ها بود.
مرلین ادامه داد:
- ما، بزرگترین نمونه جادوگرانی هستیم که در دربار پادشاهان بوده. ما در کنار شاه آرتور دوران بسیار خوشی داشتیم و عشق و حال فراوانی میکردیم و هر جنگی که می رفتیم، با خوشی و شادی می بردیم و می آمدیم. حتی آن مورگانا نیز بعد از اغفال آرتور و به دنیا آوردن مردرد، نتوانست جلوی ما را بگیرد و باز پیروز شدیم! خلاصه که بسیار دوران خفنزی داشتیم.
مرلین تکانی به چوبدستی خود داد و تکالیف بر روی تخته سیاه نوشته شدند:
1. مرلین که بود و چه کرد؟ ( هرگونه اطلاعات قابل جمع آوری. حداقل 5 سطر. از ویکی پدیا فارسی کپی نشود! در صورت کپی شدن از ویکی پدیا فارسی هیچ نمره ای تعلق نمیگیرد.) 10 نمره
2. یک فضاسازی از حضور یک جادوگر با تجربه و با قدرت جادویی بالا در میدان جنگ و تاثیر وی در آن جنگ را بنویسید. 10 نمره
3. یک نمونه دیگر از جادوگرانی که در کنار پادشاهان بودند را با توضیح مختصر در مورد آنها، بنویسید. ( انتخاب از کل دنیای فانتزی، از هر کتاب و فیلم و سریال و تاریخ واقعی و ...) 5 نمره
4. آن دانش آموز که سومین سال حضورش در کلاس مرلین را میگذراند، که بود؟ چرا؟ 2 نمره
5. موضوعات پیشنهادی خود را برای این دوره از کلاس های تاریخ جادوگری بنویسید. 3 نمره
6. ( برای دانش آموزان رسمی) تریس مریگولد که بود؟ 5 نمره