هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۳۳ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۴
#1
نام:جینی ویزلی
جنسیت: مونث
رنگ مو: قرمز
گروه: گریفیندور
نژاد: اصیل‌زاده
عضویت در: ارتش دامبلدور
مشخصات:

جینی فرزند آرتور و مالی ویزلی و خواهر رونالد، فرد، جورج، بیل، چارلی و پرسی ویزلی و همسر هری پاتر و خواهر شوهر هرمیون گرنجر می باشد.

او دختری است با مو های قرمز همچون سایر ویزلی ها که بعد ها به عنوان همسر هری پاتر انتخاب می شود و فرزندانش هوگو ویزلی و رز ویزلی نام دارند.


درخواست دارم شخصیتم تغییر پیدا کنند.
همچنین گروهم. مایلم به گروه گریفیندور بپیوندم.

برای تغییر شخصیت از این لینک یک بلیت ارسال کنید تا شناستون بسته بشه و بعد با شناسه جدید شخصیت جینی ویزلی رو معرفی کنید. در پایان پست معرفی شخصیت جدید هم لینک این شناسه رو قرار بدید.


ویرایش شده توسط آرسینوس جیگر در تاریخ ۱۳۹۴/۵/۲۴ ۱۶:۲۳:۳۳


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۳۰ سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳
#2
نام:
جینی ویزلی
جنسیت:مونث

ویژگی ظاهری: موهای قرمز رنگ

خانواده:
همسر:هری پاتر
فرزند:البوس سوروس پاتر و جیمز سیریوس پاتر

گروه :اسلیترین
مدرسه:هاگواتر


شناسه قبلی:
گرگوری گویل



پاسخ به: چطور ولدمورت به زنده ماندن کریچر شک نکرده بود؟
پیام زده شده در: ۲۲:۱۳ یکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۳
#3
ارباب شک کرده بودند اما به رو نمی اوردند تا رولینگ ضایع نشه



پاسخ به: آیا ممکنه که اسنیپ یک جانور نمای ثبت نشده باشه؟
پیام زده شده در: ۲۲:۰۳ یکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۳
#4
اگر اسنیپ جانونما بود از چشم اربابمون دور می ماند؟



پاسخ به: تالار عمومی اسلیترين
پیام زده شده در: ۱۵:۴۴ شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۳
#5
لرد دستی به سرش کشید و در فکر فرو رفت.مرگخواران که همچنان ایستاده بودند تا نظر اربابشان را بدانند.هیچ کس جرئت جابه جا شدن از جایش نداشت زیرا عاقبت مرگخوارانی را که تفکر اربابشان را به هم زده بودند را دیده بودند.

پس از مدتی ولدمورت از فکر بیرون امدوبافرمت به مرگخواران نگاه کرد .مرگخواران نیز به لرد نگاه می کردند بعد از مدتی که نگاه در نگاه شد لرد این نگاه تو نگاه شدن ها را شکست و لقب نگاه شکن را به خود اختصاص داد .

بلا با ترس جلو رفت و در مقابل یگانه اربابش عاشقانه تعظیم کرد و گفت:

-ارباب فکری به ذهن مبارکتان خطور کرده است؟

-اری فکری خطور کرده اما مغز شما گنجایش چنین فکر عظیمی را ندارد.روونا تو فکری نداری؟


-ارباب گمان نکنم مغز کوچک روونا بتواند فکر کند....

-چرا دارم ارباب

اکنون زمین و زمان هم نمی توانست بلاتریکس خشمگین را ارام کند.

-------
نقد شود لطفا ارباب



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۵۹ پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۳
#6
نام:گرگوری گویل

جنسیت : مذکر

گروه:اسلیترین

نژاد: خون خالص

طرفدار : جوخه بازجویی

ویژگی ها:

گرگوری گویل که پسر یکی از مرگخواران است از طرفداران و دوستان دراکو است و همیشه از او حرف شنوی داشت،او که همسن دراکوست در اسلایترین درس میخواند و همیشه با هری و دوستانش دشمنی داشت.او هم از طرفدارن ولدمورت بود و در شبی که هری و دوستانش به اتاق ضروریات رفتند تا تاج ریونکلا را نابود کنند به همراه دراکو و کراب به آنجا رفت ولی کار خاصی انجام نداد .

ویژگی های ظاهری:او قدی بلند و دست هایی دراز و هیکلی چاق دارد و موهایش زبر و کوتاه بودند.





تایید شد!
به ایفای نقش خوش اومدی.


ویرایش شده توسط سيريوس بلك در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۲ ۲۲:۱۶:۱۴


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۲۱:۲۶ چهارشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۳
#7
سلام کلاه
من یه دختر 14-15ساله هستم
عصبی
جدی
معتقد به خون اصیل
مشنگ زاده ها حقی برای زندگی ندارند
و عاشق اسلیترین

چی بگم دیگه؟
فعلا خداحافظ



پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۸:۵۰ دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۳
#8
سلام
سریع می رم سر اصل مطلب
من خشن .دنبال دعوا .عاشق ارباب و مرگخواران و عاشق اسلیترین

راستی 14 ساله



پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۲:۲۷ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۳
#9
مردی بلند قامت وارد اتاقی شد .ردایش بر روی زمین کشیده می شد و گویی زمین را جارو می کرد.ارام ارام و با وقارت تمام به سمت اینه ی زیبا و با شکوهی که در انتهای اتاق قرار داشت رفت و در مقابل ان ایستاد.ناگهان صفحه ی اینه تغییر کرد و زوجیرا نشان میدادکه عاشقانه یک دیگر را می پرستیدند و بغل می کردند.
زوجی که بدون دغدغه ای با عشق به یکدیگر می نگرند. مرد مو های قرمز رنگ همسرش را نوازش می کرو و زن همچنان با لبخند همیشگی اش اور ا نگاه می کرد و حتی یک لحظه را هم از دست نمی داد.


اشک های مرد مقابل اینه مانند نم نم بارون بر زمین می ریخت و علاوه بر گونه هایش زمین را نیز تر می کرد.
کمی عقب رفت تا دیگر صحنه های اینه را نبیند .نمی توانست ...نه...دیگر نمی توانست ...اشکهایش را کنترل کند
ارام و بی صدا اشک می ریخت .عشقش ،تمام وجودش،روحش و همه چیزش ،لیلی دیگر نیست.

اری ان مرد سیوروس اسنیپ بود که سالها به عشق لیلی با زندگی مبارزه میکرد.


تایید شد!
فقط وقتی رولت رو می نویسی، یک بار هم با دقت از روش بخون تا غلط های املایی احتمالیش رو اصلاح کنی.


سال اولیا از این طرف (گروه بندی)


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۲۹ ۱۷:۴۱:۴۷






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.