هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: اگه یه روز براتون یک نامه از یک مدرسه جادوگری بیاد چی کار می کنید ؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۳:۴۵ پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۸
#1
فکر کنم سکته ی مغزی و قلبی و باهم بزنم.
البته بعداز اون بلند میشم میرم دنبال وسایلم و باروبندیلم و میبندم میرم هاگوارتز.



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۱۳ یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۸
#2
نام:کوین آنتویستل

گروه:ریونکلاو

چوبدستی:چوب درخت افرا-مغز پرققنوس-طول 18سانتی متر-انعطاف پذیر

پاترونوس:یوزپلنگ

جارو:نیمبوس 3000

گروه خونی:دورگه

ویژگی های ظاهری:قدمتوسط-پوست نیمه روشن-موهای مجعد مشکی

ویژگی های اخلاقی:بسیارصمیمی-خوش قلب ومهربون-شجاع-ناسیونالیست نسبت به گروه وهم گروهی ها

علایق:تحقیق وپژوهش-مطالعه ی کتاب-نویسندگی-کوییدیچ-دوئل

زندگی نامه

کوین آنتویستل جز کسانی بود که شانس تنها یک باردر زندگی به آنها رو می کند شاید بپرسیدچرا؟ به خاطر اینکه:
کوین پسربچه ای پرجنب وجوش اما بامحبتی بود که در روستای کوچکی نزدیک گرینلند انگلیس به دنیا امد ولی دوران کودکی خودرا درتنهایی کامل سپری کرد زیرا نه برادری داشت نه خواهری پدرش هم که یک ماگل بود تصمیم گرفته بود تا کوین را از دنیای جذاب جادوگری دورنگه دارداما مادرش منکر این قضیه بود به خاطر همین هم بود که روحیه اورا با خواندن داستان های بیدل قصه گو پرورش دادو کوین هم به همین واسطه ازهمان دوران ها فکر جادوگرشدن را درسر می پروراندوهمین طورهم شد.
کوین پس ازاینکه دعوتنامه ی هاگوارتز رادریافت کردبه همراه عشق وعلاقه ی فراوان به گروه ریونکلاو (به خاطراینکه مادرش هم در ریونکلاو بود)راهی هاگوارتز شد ودرطول سالیان تحصیلش یکی از بهترین دانش اموزان این گروه به حساب می امد واین به واسطه ی طبع خوب و والای نویسندگی اش به همراه صمیمی بودن وشوخ بودنش بود.

اوپس از اتمام تحصیلاتش به تحقیق درباره ی وردهای قدیمی وسنتی مشغول شد ونهایتا با فراگیری دنیایی از وردها وارد وزارت سحر وجادوشد ودرحال حاضر به عنوان یکی ازجوانترین کارمندان این وزارت خانه همیشه خوش می درخشد ودرقسمت عملیاتی وزارتخانه مشغول به کار است.
لازم به ذکر است روحیه ی لطیف صمیمی وشوخ او تحت تاثیر فضای خشک کاری اش دروزارتخانه قرار نگرفته است وهمچنان همان پسر محبوب همیشگی است.


با سلام منظور من اصلا (انتونیوس)نبود یعنی اسم اشتباهی نوشتم این اسمی که انتخاب کردم برای یکی از اعضای ریونکلاو هستش امیدوارم مورد قبولتون باشه متشکرم اگه میشه لطفا تایید بشم چون واقعا مطمعنم سربلندتون میکنم


تایید شد.
فقط لطفا دیگه روی ویرایشی که مدیر یا ناظر کرده ویرایش نزن و پاکش نکن.


ویرایش شده توسط m.g در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۲۵ ۲۰:۴۸:۱۰
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۲۶ ۱۶:۲۵:۵۵
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۲۶ ۱۶:۲۸:۰۷
ویرایش شده توسط m.g در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۲۶ ۱۷:۲۸:۲۸
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۲۶ ۲۲:۴۴:۱۸


سلام به کلاه گروه بندی عزیز
پیام زده شده در: ۱۴:۱۹ شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۸
#3
کلاه گروه بندی عزیز ازتوضیحاتت و راهنمایی هات ممنونم نظرم عوض شد ممنون میشم اگه توی ریونکلاو باشم ممنون ایا امکانش هست لطفا این یکیو دیگه توروخدانگو پرشده عزیز دل .میشه ریونکلاو برم؟


ویرایش شده توسط m.g در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۲۴ ۱۸:۱۷:۰۷
ویرایش شده توسط m.g در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۲۴ ۲۱:۱۸:۴۲


سلام به کلاه گروه بندی عزیز
پیام زده شده در: ۱۴:۵۹ جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۹۸
#4
سلام کلاه عزیز من 17 سالمه وبسیار ادم احساساتی و صمیمی هستم وشجاعت خاصی توخودم میبینم یعنی درقبال گروهم هرکاری میکنم توی داستان نویسی هم وعظ خوبی دارم وعلاقه ی خیلی زیادی بیش ازحدبه گروه گریفندور ازنظرخودم تمام خصوصیاتم با گریفندور تطابق داره واز موقعیم که با دنیای جادوگری اشنا شدم همیشه میخواستم توی گریفندور باشم .ازت خواهش میکنم من وتوی گریفندور قرار بده چون صادقانه میگم اگه توی گریفندور باشم مطمعنن به رده های بالای اون راه پیدا میکنم قول میدم ازت ممنونم البته نظرتوهم مهمه میشه لطفا نظرت رو بگی ممنونم ولی فقط توروخدا سعیتو بکن که بیفتم گریفندور ممنونم


ویرایش شده توسط m.g در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۲۳ ۲۰:۱۵:۵۵
ویرایش شده توسط m.g در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۲۴ ۵:۲۵:۰۱


تصویرشماره 4 (جینی ویزلی ودراکو مالفوی درکتابخانه)
پیام زده شده در: ۲۰:۴۶ چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۸
#5
تصویر شماره 4(جینی ویزلی ودراکومالفوی درکتابخانه)
فضای کتابخانه مانند هر روز بسیار شلوغ و مملو از جمعیت بود.بوی تند کاغذهای چندصد ساله تمام افراد حاضردرکتاب خانه را مست خود کرده بود.
درهمین میان جینی درکنار قفسه ی کتب مربوط به معجونهای عشق درحال بررسی کتاب (عشق بی پایان فقط بایک ورد)وقت فراغت خودرا می گذراند.
مشغول همین کار بود که ناگهان دراکو به ارامی از کنار میز محل اقامت او با سه کتاب دردست رد شد جینی که اصلا حواسش به اتفاقات اطرافش نبود زمانی متوجه دراکو شد که بالای سرش به او خیره شده بود.مثل اینکه دراکو نتوانست حس غرور خودرا دربرابر یک ویزلی کنترل کند.

جینی که هیچ توجهی به دراکو نکرد کتاب دردستش را به صورتش نزدیک تر کرد تا چشمان خیره دراکو را دیگر نبیند.
-دراکو:هی جینی البته فکرنکنم شما ویزلیا لیاقت صداکردن اسم هم داشته باشید .میشه بگی فلسفه ی این موهای قرمز چیه ادمو یاد جورابای بابانوئل میندازه.
همچنان که این حرف را می زد دستش را به سمت موهای جینی برد اما جینی دست اورا محکم پس کشید واز جایش بلند شد وکتاب های دراکو را ازدستش گرفت وبه سمت صورتش پرت کرد وگفت:برو به درک .
اما ناگهان صدایی امد وکتابها روبه روی صورت دراکو به پرواز درامدندوبه ارامی روی میز قرار گرفتند.
-پروفسور مکگونگال:وینگاردیوم نیوی اوسا.
-هردو باهم:پروفسور!
-پروفسورمکگونگال:خانوم ویزلی گمون نکنم که ازقصد این کار رو انجام دادین درسته .
-جینی:اما پروفسور!!
-پروفسورمکگونگال:به هرحال میخواستم مطمعن شم.
سپس نگاهی به مالفوی انداخت وگفت:اقای مالفوی فکرکنم پروفسور اسنیپ ناراحت بشه اگه به کلاس معجون ها دیر برسید ؟پس سریع تر برید چرا من و نگاه می کنید؟
دراکو که بهتش زده بود نگاهی ازروی خشم به جینی کرد وبه ارامی از راهروی شماره سوم کتاب خانه خارج شد وجینی هم پس از رفتن پروفسورمکگونگال بر سرمیزش نشست وشروع به خواندن فصل هشتم که مربوط به ورد( آمینس: زاینده ی عشق)بود شد.http://www.jadoogaran.org/modules/new ... wtopic.php?post_id=312367


جالب بود و دلیلی برای متوقف کردنت تو این مرحله نمی‌بینم.

تایید شد.

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط m.g در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۲۱ ۲۰:۵۹:۱۱
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۸/۱/۲۲ ۱۹:۱۲:۴۶






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.