چشمان لرد در پشت روزنامه برقی زد و گفت:
- برو سریعتر بیارش اینجا!
روفس دوان دوان به سمت جغد رفت و بسته نسبتا" سنگین را از پای او باز کرد.
- بفرمایید پدر.
لرد نگاهی به بسته کرد و گفت:
- باز دوباره گفتی پدر؟ بدهم پدرت را در بیاورند پدر سوخته؟
دفعه آخرت باشد. کروشیو!
پرتو سبز رنگ به بین دو ابروی او اصابت کرد و نقش بر زمین شد.
-
پیش مرگان ارباب!با این فریاد لرد، ناگهان از در و پنجره و لوله بخاری و انواع سوراخ و سمبه های خانه ریدل مرگخوار بیرون ریخت.
جمیع مرگخواران که رو به روی صندلی به خط شده بودند:
- آماده ایم ارباب.
لرد که همچنان صورتش را پشت روزنامه قایم کرده بود گفت:
- یکی این بسته رو بازش کنه. این روفس رو هم ببرید بیرون. فکر می کنیم مخش ترکیده است!
لودو از میان جمعیت بیرون آمد و رخصت گرفت تا بسته را باز کند. خششش خششششش خـــــــــش (افکت باز کردن کاغذ کادو!!
)
لرد که لبخندی حاکی از رضایت بر روی چهره اش نمایان شده بود، با دیدن موجود داخل بسته به خشم تبدیل شد و گفت:
- این گورخر زشت را هر چه سریعتر دوباره بسته بندی کنید و برای اون پیر خرفت پس بفرستید. تازه رو صورتش تف هم نداره!
آنتونین که از این جمله آخر لرد کنجکاو شده بود گفت:
- ارباب تف برای چی؟ شما تف اون پیر خرفت رو میخوای؟
- ا... برای اینکه... اصلا" به تو چه ربطی داره؟ کروشیو! همین که گفتم! سریع تر این بسته رو با یادداشت من بفرستید برای اون پیری!
آن طرف - افکار دامبلدور - درون مرلینگاه... یعنی تام لعاب دهان ما را برای چه می خواست؟ این قدر دیر نامه اش رسید که من اصلا" فرصت انداختن آب دهان نداشتم. فکر کنم می خواهد به عنوان یادگاری از استاد بزرگش نگه دارد...البته ممکنه...
- جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــغ!
عمو میشه زود تر بیای بیرون از اون تو؟ شماره 5 دارم! جیــــــــــــــــــــــغ...
مالی: باو آلبوس راس میگه دیگه! نیم ساعته رفتی اون تو چیکار؟
دامبلدور با شنیدن صدای جیغ ناگهانی جیمز با عجله و بدون توجه به اینکه تنبان خویش را بالا نکشیده پرید بیرون!
- اوا خاک عالم بر سرم! آلبوس حیا کن! جلوی بچه؟
- جیــــــــغ! راس میگه عمو! این کارا چیه؟ نمیگی دو روز دیگه سر من چه بلایی میاد؟
در همین حین نیز سیریوس دوان دوان به سمت آنها آمد و گفت:
یک بسته از خونه ریدل اومده...
------------------
آیا دامبلدور تنبان خود را بالا کشید و برای گرفتن بسته به طبقه بالا رفت؟ ایا جیمز با دیدن دامبلدور دیگه شماره پنجش از بین رفت؟ آیا دامبلدور تنبان خود را رها کرده و برای گرفتن بسته رفت؟ اصلا" آیا واقعا" بسته اومده یا سر کاریه؟ آیا من الکی سوژه رو نپیچوندم؟