هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: منکرات جادو!
پیام زده شده در: ۱۲:۴۳ پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۶

هرميون  گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۹ شنبه ۳ آذر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۰:۳۷ سه شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۷
از کلاس ریاضیات جادوویی!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 215
آفلاین
استر : خواهش می کنم ...بله بله بفرمایید ..این هم امضای شما ...بله ...شما هم ..یک خودکار لطف کنید اخه خودکار من نمی نویسد نمی توانم امضا بدهم ..بله بله ...این هم امضای شما تمام شد ؟ بله اقای پادامور حتما امروز برای مصاحبه می ایم..اخه من وزیر سحر و جادو هستم و ....مهم هستم!

سه ساعت قبل جلسه ی وزارت سحر و جادو :
کرواج : اقای استر شما مطمئن هستید که یک ماهه ی اقای کالین کروی پیداش نیست ؟ مطمئن هستید که خودتون دیدید در چاه پر عمق نزدیک دریاچه مردگان افتاده ؟

استر :بله اقای کرواج ان روز بعد از ظهر ما رفته بودیم تا کمی خوش بگزرونیم که یک گرگ وحشی به او حمله کرد ما با سرعت تمام به سمت چادر دویدیم ولی گرگ دقیقا روی سینه ی کالین بود و من از بس انسان شجاع و فداکاری هستمگرگ را فراری دادم و کالین از وحشت عقب عقب رفت ولی افتاد درون چاه

کراوچ : من می گویم شما خیلی شجاعانه عمل کردید اقای استر اگر بقیه اعضای شورا مووافق باشن شما یک مدت ازمابشی وزیر وزارت سحر و جادوو باشید !

همه ی ملت :
و بدین تریب بنده اقای استر را وزیر جدید وزارت سحر و جادو اعلام می دارم

استر :

شب هنگام خواب :

کالین در حالی که سعی داره در دستشویی روزنامه اش را از سیفون بیرون بکشه من با سرهم کردن یک داستان وزیر شدم این عالیه و وقتی اون احمق بیرون بی اید و داستان مسخره ای را که واقعیت است تعریف کند من ان قدر مردمی شده ام که همه فکر می کنند او دیوانه است و دیگر او نمی تواند وزیر باشد

در همین لحظه

دیییییییینگ دییییییییییینگ { زنگ در }


[b][color=FF6600]!و هرمیون گرنجر رفت و همه چیز را به هپزیبا اسمیت سپرد .

و فقط چند نفر را با


Re: منکرات جادو!
پیام زده شده در: ۲۰:۵۷ چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۶

باب آگدنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۸ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۳۹ جمعه ۱۳ آبان ۱۳۹۰
از گروه همیشه پیروز گریفیندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 527
آفلاین
موضوع جدید:

من کلا خیلی حال میکنم که اسم خود را در روزنامه تماشا میکنم.کلا بسیار خوش میباشد.این عکس من را اگر در قزوین ببینند بسیار خوشحال میشوند.میگویم استر.تو نظرت در مورد این عکس چیست؟
_ چی بگم والا.بنظر من این عکس رو باید در قزوین نشان داد.

_ آدم از دیدن این همه چیزهای خوب و قشنگ نیاز شدیدی به رفتن به مرلینگاه پیدا میکند. من میرم یکم با مرلین دردودل کنم.تو هم میای؟

_ :no:

باشه پس خودم تنها میرم.البته سلام تو رو هم به مرلین میرسونم.

از روی صتدلی بلند شد و یک نگاه دیگر به روزنامه کرد.عنوانش رو برای صدمین بار خواند:
کالین کروی،وزیر مردمی.


دوباره نگاهی به عکس انداخت.اشک شادی در چشمانش جمع شد.و به سمت مرلینگاه راه افتاد ولی بعد دوباره برگشت
_ این روزنامه رو هم باخودم میبرم.فکر کنم عاشق شدم استر.

استر: باشه کالین.ببر.هر کار میکنی فقط این رو از جلو چشم من ببر.

در راه روهای وزارت خانه پرواز کنان به سوی مرلینگاه میرفت.روزنامه را در جلوی چشمانش قرار داده و هر دقیقه هزاران بوسه بر روزنامه میزد.

_ روزنامه جان.ما رسیدیم.به مرلینگاه.الاهی که صدسال باهم اون تو بمونیم.
روزنامه: ( )

سه ساعت بعد

استر که با زره بین به دنبال کالین میگشت به در مرلینگاه رسید.
تق تق تق
_ اهمممم
_ کالین اون تویی؟
_ اهمممم
_هوششش اون تویی
آره این توم.
_ چرا بیرون نمیای؟؟اون تو گیر کردی؟
_ من گیر نکردم...روزنامم گیر کرده
استر خب حالا بیا بیرون.
_ من تا روزنامم بیرون نیاد بیرون نمیام.
______________________فردای آن روز پیام امروز:HAMMER:______

وزیر گم شد




Re: منکرات جادو!
پیام زده شده در: ۲۲:۰۷ سه شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۶

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
اسلام عليک علي فنگ که سگي سوپر و بسيار سوپر است و بود و خواهد بود(که البته لازم به ذکر است که سوپر هموني بود که در پست قبلي گفته شد و هر کس برداشت کند جايش در قعر ته اونجايي که نور نمي تابد خواهد بود و اين اصلا خوب نيست)...همانا من مذاکره و گفتگوي تمدنها را دوست مي دارم و وضعيت منکراتي جامعه آنجايش نوري دارد که مرا به سوي آنجا رهنمود مي نمايد...و نور بر آنجاي شما هم با پرژکتور بتابد...
آن عده گمراه هستند و بايد بدانند که چنين بي جامه پارتي هايي توطئه آستکبار است و بس و حتي در اين بيجامه پارتي ها گناهي هست که هيچ گناهي با آن برابري نمي کند جز نبردن ريش و آفتابه با خود به دابليو سي که خود گناهي است کبيره و غير قابل اغماض و نيز ما نيز شنيده ايم که مي گويند...اين رسم کار نميشه ...وزير بايد عوض شه...ما نيز مي گوييم ما به انها پشت ميکنيم به شرطي که قزويني نباشند و از آنجا که به اين عده اعتمادي نيست ما پشتمان را به انها نميکنيم و بلکه پشتشان مي رويم و آنها را حمايت ميکنيم تا نور هاي آنجيشان کم نشود...و حرکات موزن باگومبايي را ما در بين آنها رواج داده ايم که سرشان به همين چيزها گرم باشد و جوانان گمراه وقتي کار خواستند نور به آنجايشان دوباره باز خواهد گشت...از اين به بعد که به آن مناطق ميروي ما را نيز با خود ببر که ما نيز درجه سوپريتمان بالا است و باهم رقص باگومبايي و موزي ميکنيم...
البته محله آنسوي شهر از ابتکارات آن مردي که از قزوين آمده مي باشد و همانا مي داني که ريشش بس بلند و بسي گولاخ و خطر ناک است و همانا حتي به پرهاي ققي هم رحم نمي کند چه برسد به آن پسرک کله زخمي پاتر که شش سال شاگردش بود و به او نظر داشت و در زيبايي وي در قزوين غزل ها سرود ه اند که بيا و بيبن و نميدانم چرا وي از زندان قزوين گريخت.
و ما به شما امر به معروف مي کنيم که از وي دوري کنيد ونهي از منکر ميکنيم که جوانان را به آن قسمت نفرستيد و بدون گردانهاي جاسم نشان به آنجا نرويد...که هيچ نوري از انجايش نمي تابد
و در شمال نيز همه مي دانند که دست خوابگاه در کار است و عله اين ها را رهبري مي کند که خود هر روز با منقلي طلايي بر ايوان مي نشيند ودست ما به وي نمي رسد ياد آن روزها به خير که از وي چه عکسها مي گرفتيم و دوربينمان نور زياد داشت و مرتب به انجاي عله مي تابيد و بين من و آن مرد خطر ناک دامبل رقابتي تنگاتنگ بر سر عله جريان داشت که داستان آن در کتاب خواجه اي به نام نظامي به نام عله و کالين(شيرين و فرهاد نام مستعار ميباشد و توطئه آستکبار اجنبي است) و نيز دامبل و عله(خسرو و شيرين که همون آستکبار دستش در کار است) آمده است و زبان زد خاص و عام ...وجادوگر و ساحره و ماگل و حتي جامعه بس گولاخ دستمال فروشان و سگان است...و فعلا عله همانند آن وقتهاي کيريچ منوي مديريتي در مکان هاي نورانيش گذاشته و هيچ راه ارشاد نيست و خداوند مرلين بايد به آنجاهايمان نيرو بدهد و همانا در راه اين آستکبار به فکريم که لشکري از نميد بسازيم که بروند و هري را که جيني از من و دامبل گرفت آزاد نمايند تا هم بساط جيني در بي جامه پارتي ها و هم بساط دامبل در آنسوي شهر و هم بساط عله در شمال شهر و خونه خاله جمع شود و نيزدر جنوب شهر که ما هستيم آسلام شايع تر گرددو همانا ما بسي مردمي و بي خانمان مي باشيم...پس بنا به تقاضاي شما ما لشکري از خوبان به نام نميد در اختيار شما خواهيم گذاشت همانا که يورشي سوپر گونه بر خوابگاه مديران بريد و عمامه به سر ها از آن بيرون بيافکنيد و منقل ها خاموش کنيد که دامبل به هري دست يابد و بر سر ديار خود برود و جيني به دنبال عشقش سر خورده شده وبساط اين بي جامه پارتي ها را بر چيند و چنان آمده که گر چنين شود جامعه به سوي گيلدي موعود خواهد رفت و همانا در تمام اقصي نقاط شهر سوراخ هايي بر پا خواهد گشت که هر يک به جاي هاي خوب خوب که نورش به سان پرژکتوري است باز مي شود...در پناه ريش مرلين و سايه بلند گراپ باشيد و از هاگر تا اطلاع ثانوي دوري نماييد که به جامعه سگان بس چشم دوخته و دوستان از جنس موافق را به آنها دعوت ميکند...نور آفتابه مرلين بر آنجايتان باد در پناه آسلام باشيد.


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re: منکرات جادو!
پیام زده شده در: ۲۰:۴۵ یکشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۶

فنگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۸ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۴۴ شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۰
از ساختمان مركزي حذب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 147
آفلاین
با سلام و عرض خسته نباشيد خدمت وزير بس مردمي و بس گولاخ سايت وزين جادوگران...از اونجايي كه من سوپر سگ نامي فنگولي ميباشم و ديدم شما نيز به مسائل سوپر(سوپر در اينجا معني برتر داده و هرگونه معني بيناموسي كه به آن نسبت داده شود غلط بوده و پيگرد قانوني دارد و انشالله مرلين او را نفرين نموده و به قعر مرلينگاه تبعيد نمايد) علاقه مند ميباشيد گفتم با شما تا حدودي وارد مذاكره شده و بس در مورد وضعيت منكراتي جوامع جادوگري سخن گفته و اندكي فلاش دوربين شما را روشن نموده انشالله كه نور بر آنجايتان ببارد.

وضعيت منكراتي جامعه بسيار اشفته ميباشد تا جايي كه عده اي از ساحران و ساحره ها بدون اطلاع شخص وزير دست به بي جامه پارتيهاي وسيع و گسترده اي در سراسر لندن و حومه زده و با شعار وزير ما مشنگه چشات چقدر قشنگه سعي در تخريب شخصيت وزير كرده و سپس بيجامه وار شروع به رقص موزون و عوام فريبانه ي "باگومبا باگومب" ا كرده و چندين جواب بي گناه را در آن ميان به انحراف ميكشانند كه اين موضوع بسي جاي نگراني دارد.
من طي سفري كه به مناطق بي جامه پارتي خيز شهر داشتم و از ويوي هوايي اين صحنه را مشاهده مينمودم بسي درجه ي سوپريتم بالا رفته و به سمت ماجرا جذب نموده شدم و چيزي از ادامه ي آن شب در ذهنم باقي نمانده است زيرا چندين نوع سگ مونث از نژادهاي بسيار بسيار گولاخ فرانسوي نيز در ان پايين مشغول رقص باگومبا بودند.

در آنسوي شهر كه خبري از بيجامه پارتي نميباشد ماجراي ديگري در حال وقوع ميباشد كلوب هاي مختلفي به نامهاي عوام فريبانه ي "جيگرتو بخورم اي دوست خوب از جنس موافق" و "من باهات كاري ندارم گوگولولي مگولي همگن" و "بپا نيافتي تو بغلم" به سركردگي فردي ريش بلند و پسر دوست كه اذعان ميدارد من فقط به جنس موافق عشق ميورزم و كاري باهاشون ندارم سرپرستي اين كلوبها را برعهده گرفته و عده اي از كودكان بينوا را به جاي رفتن به مدرسه به اين كلوبها كشانده و سعي ميكند آنها به راههاي بس منكراتي كشانده و به قولي از راه به در كند حتي من با وجود اينكه خود به شخصه فراوان سوپر هستم از سوپرتر بودن همچين مكاني بسيار وحشتزده شدم و پشت هاگريد مخفي شدم اما از قضا هاگريد نيز كه عضو اين كلوبها شده است برداشت ديگري كرد و به گرمي از من استقبال نمود كه من به شخصه هنوز هم به سختي مشغول امرار معاش ميباشم.

در شمال شهر كه ميگويند مردمان مرفه بي دردي در آنجا سكني گزيده اند وضع از اينها بدتر ميباشد جادوگران و ساحران جوان همه به تقليد از شخصيت محبوبشان هري پاتر منقل به دست از اينسو به انسو رفته و شعارهاي" شوشكمو گله ميبرم شوپون دارم نميژارم" سر ميدهند و سعي در مختل كردن نظم عمومي را دارا ميباشند.
ديگر سخن را كوتاه ميكنم و سره شما وزير بس مردمي را به درد نمياورم.

در باقي لازم است به اعلام رسانم بنده به عنوان يك سوپر سگ متكلف و يه شهروند نمونه از اين همه بيداد خسته شده و خواهشمند ميباشم تا يگاني را تحت سرپرستي من به عنوان يگان گشت ارشاد ويجه به مناطق مختلف شهر فرستاده تا بر اينهمه بيناموسي و اعمال خارج از چارچوب قوانين خاتمه داده تا همگي جميعا رستگار شويم.
باشد كه مرلين در تمام مراحل زندگي علي الخصوص در مرلينگه همراهتان باشد.


روزی از من پرسید : بزرگترین آرزویت چیست ؟
گفتم : تحقق یافتن آرزوی تو ….
اما افسوس …. هرگز ندانستم آرزوی او جدایی از من بود !


Re: منکرات جادو!
پیام زده شده در: ۲:۱۲ یکشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۶

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
در راستاي طرح منکرات برگذاز مي نمايد...
قوانين طرح سوپر جديد...
1- برگزاري هرگونه بي جامه پارتي با حضور اعضاي وزارت خانه حلال و در غير اين صورت حرام و داراي حد مي باشد....
2-پوشيدن هرگونه رداي کوتاه و چکمه هاي بلند فقط در صورت تاييد گيلدروي حلال مي باشد
3-رفتن به دابليو سي بدون ريش مرلين حرام است و متخلف تحت پي گرد قاوني قرار خواهد گرفت و نهياز منکر خواهد شد
4-نزديک شدن افراد شبيه به دامبلدور به افراد شبيه به هري پاتر حلال مي باشد و بايد در اينگونه موارد هميشه امر به معروف کنيد
5-به نيت پنج تن نميگم
6-اگر روزي ديديد که جادوگري به ساحره اي نظري دارد به شما هيچگونه ربطي ندارد آنها را امر به معروف يعني دعوت به بي جامه پارتي و نهي از منکر يعني خاله بازي کنيد
7-چون کتاب هري پاتر شماره آخرش هفت بود به احترامش دو دقيقه سکوت کنيد و سپس چشمها را بسته دهانتان را باز کنيد و هر چه ميخواهيد به رولينگ بگوييد


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۷:۲۱ پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۶

محفل ققنوس

تد ریموس لوپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۰ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۵ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶
از دور شبیه مهتابی‌ام.
گروه:
محفل ققنوس
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1495
آفلاین
در راستای آسلامی شدن ماگل های بیچاره همی بر آن شدیم به خیابان های شهر رفته و در میان آنها قدم بزنیم و نکاتی دیدیم که بس ما را به فکر فرو برد و در دل به ساحره ها و جادوگران غیر آسلامی خود رحمت فرستادیم که ردایی بر تن دارند و خود را محفوظ می دارند از جانب شیطان. اما این ماگل های بی آسلام هرگونه میخواستند می گشتند و می پوشیدند و با نامحارم صحبت می کردند و من هی خواستم بروم از آنها بپرسم آیا صیغه ای فی ما بین خوانده شده اما دیدم زبان آنها نمی فهمم و خواستمم چوبدستی بکشم اما از مقام خویش در وزارت ترسیدم و به خاطر خاسگ دست از این عمل نیز کشیدم. کوتاه سخن آنکه این موگل ها طوری بیرون می آیند که انگار هر روز هالووین پارتی است و آنچنان می پوشند و آنپنان مو و چهره خویش آرایش می کنند. همی خواستم این پست در وزارت آرشاد آسلامی زنم تا با هم این غافلان از خواب بیدار کنیم اما گفتم اول در محفل آسلام مطرح شود و بعد به ستاد مربوطه ارجاع!

عمر وزیر به درازای ریش مرلین باد همی!

تدی لوپین


تصویر کوچک شده


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۲:۱۵ پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۸۶

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۱ شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۱۷ چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۶
از fozool sanj
گروه:
کاربران عضو
پیام: 280
آفلاین
نامه ای به جناب آیت المرلین. رئیس کل قوا و نیروهای مسلح و غیره.
با عرض سلام خدمت وزیر محترم..
واسه ارادت خالص میشمرم فرصت مغتنم.
تو که پستارو میدی به هر شناسه اس
میشه یکی هم به من بدی چند ماهه ای؟..(قافیه کم اومد)
من نگرانم واسه ستادی که بخواد تحریف بشه.
واسه اون جوونی که بخواد تحریک بشه.
********
به کسانی که راجع به آلبوس میگن :
اگه آلبوس بوده است یک گی...
به ما ربطی نداره فکرشو کنیم هی...
********
و باز هم به وزیر و گراپ:
سوالی من همی دارم خطابت
که دوست دارم دهید حالا جوابم
اگر این آرشام را راه بودی!!!
در آغوشت هم اکنون جا بودی؟؟؟
کجایی تا شوم من چاکرت !!!
بدوزم عبا و عمامه سرت.
اگر راهم دهید من را به آغوش.
شوم چاکر و مخلص تا بنا گوش

همانا اي لي جردن گرامي اگر آن مي شوي در پيام شخصي به ما اعلام دار که پستي براي تو در نظر داريم...که به آن شدن زياد احتياج داردي...راستي همي جاي اين پست ها در ستاد آسلام نيست و در دفتر ارتباطات مردمي با وزير مي باشدي


ویرایش شده توسط کالین کریوی در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۳ ۱۱:۵۲:۱۶

همه ی بدبختیا از اونجایی شروع میشه که فکرای بد به سرت میزنه.
همه ی بدبختیا از اونجایی شروع میشه که فکرای خوب از سرت پر میزنه


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۷:۱۳ چهارشنبه ۲ آبان ۱۳۸۶

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
آعلاميه ستاد آسلام
اي گراپ صحنه را ديدم و بسي محظوظ گشتم بدان که همواره ما در زير سايه آسلاميم و باشد که برادر آرشام به آسلام بازگردد...
همانا پرسي حمايتت ميکنيم ولي از چهارچوب سايت خارج نشو...تا آخر چهارچوب باهاتيم(اونورش هوا سرده...سرما مي خوريم
اي تد همينجا اعلام ميکنيم که تو وزير ارتباط باگرگينه ها...سنتورها...خون آشام ها مي باشي و چنان باشد که صحبت کنيم و برايت برنامه ام را بگويم اگر پستت را قبول نمودي


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۸:۳۶ سه شنبه ۱ آبان ۱۳۸۶

محفل ققنوس

تد ریموس لوپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۰ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۵ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶
از دور شبیه مهتابی‌ام.
گروه:
محفل ققنوس
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1495
آفلاین
ای وزیر سحر و جادو، ای بزرگ مرد آسلام، ای وفادار به ریش مرلین، ای کالین، ای کریوی، ای بزرگمرد، ای... ای دیگه چی؟ همین دیگه!

مقام شایسته وزارت را تبریک همی گوییم، باشد که در پناه آسلام دولتی بس نورانی و ملتی بس در صحنه داشته باشیم.

مرلین نگهدارت باد همی!


تصویر کوچک شده


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۸:۱۶ سه شنبه ۱ آبان ۱۳۸۶

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام

ماندانگاس یه پستی زده بود :
نقل قول:
سلام ای برادر آسلام .... درود بر صورت نورانی تو که با پرژکتور در مکانی نورانی تر روشن است .

همی چندی پیش بیانیه ای مبنی بر لواط کار بودن دامبلدور به دست ما رسید ... حکم چیست ... دامبل باید زنده بماند ؟ ... آیا این شخصیت از دید آسلام گرایان کافر بود و وی را باید از ریش دار بزنیم یا سنگ سار کنیم ؟

و از این مبحث که بگذریم سوالی سنگین و بزرگتر وجود دارد ، آیا از دید شما و نقد شبکه دو سیما ، دامبلدور یک بچـ ... باز بوده ؟ ... هری را مد نظر قرار داده و از وی سوء استفاده کرده ..؟

آیا دامبلدور برای اهداف شیطانی مدیر مدرسه علوم فنون خفنز جادوگری شده ؟

ما و جامعه آسلامی را از زیر این سوالات بیرون آورید ..



خوب این بیانیه ای جالب و بسی ارزشمند برای ما بوده تا از این به بعد ، کارهای بیناموسی خودمون رو راحت تر و صریح تر از قبل بیان کرده و ادامه دهیم ، این لواط کار بودن دامبلدور حکم تائیدی برای ماست ای برادر باناموس ولی خوب از اونجایی که مدت زیادی در این کارهای آسلامی دستی داشتیم ، همی حکمی از خود ول میکنیم ( ) مبنی بر اینکه دامبلدور هیچ گونه خلاف شرع و آسلام و ... مرتکب نشده است ، ما از اوی حمایت میکنیم ، باشد تا به جز علاقه ورزی به پسران به دختران نیز روی بیاورد !


درباره مورد دوم ، تنها گزینه ی مقابله ما بلی است ! او یک بچه باز به تمام معنا بوده و از هری سو استفاده کرده است ! اصلا خودمونی تر بحث کنیم ، باب چه کسی از هری بهتر که 24 ساعته پیشه دامبل بوده ، توی دفتره مدیر و سرسرای اصلی و فرعی و این وری و اون وری و روز و شب و ... ، تازه کی از هری خوش قیافه تر و اینا تر


جواب مورد آخر نیز همین بلیست ! البته مبنی بر گزارشات رولینگ قبلا هاگوارتز مدرسه ای کاملا پسرانه بوده و دامبلدور بدین جهت وارد مدرسه شده و مدیریت آن را به عهده گرفته است ولی بعد با توجه به گفته وزیر زمان دختران نیز به آن وارد شده اند و دامبلدور استعفای خود را از مدیریت آعلام داشته ولی به محض آمدن هری به آنجا آن را پسیده است


باشد تا شما و جامعه آسلامی از زیر این سوالات در آمده باشید و روی آن غوطه ور باشید ، باشد تا سوالات از این زیر و رو شدن شما لذت ببرند


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.