اوه من از هر جى تنفس مصنوعيه اونم سر غذا حالم بهم مىخوره آخه كى با دهن بور اونم سره ميزه غذا تنفس مصنوعى مىده؟
تذكر (من فقط تنفس منوعى با بيل مىدم)
اها حالا ادامه
سفيدا بلند مىشن مىرن اون ور مىشينن و بلا و دارو دستش همون جا جا خش مىكنن
ولى يكدفعه بدعنق از راه مىرسه و يه سيب به طرف سياه ها برت مىكنه و يك كيكم به طرف سفيدا سفيدا بر مىكردن طرف بلا و دارو دستش و سياها هم بر مىكردن طرف سفيدا
آرتور كه طرف سفيداس مىكه كاره خودشونه و بلا هم مىكه كاره اوناست و اوه
ديشب دنك كونك دينك دانك ديش بينك باينك و............
يه دعوايه حسابى
يكدفعه كيلدورى با افرادش و طرفدارش بالا يه سالن ظاهر مىشن اينجورى مىشه
دريرينك دريرينك تنفس مصنوعيه كيلدورى از نوع جديد به بازار امد تنفس مصنوعيه كيلدورى در خدمت همه تنفس برايه همه تنفس مصنوعيه كيلدورى در خدمت جامعييه جادوكرى با تعمهايه مختلف آلبالويى توت فرنكى ليمويى و هر طعمى كه شما بخواييد
ملت: ها
و افراد مىريزن سر جنك جويانه جوان كه هميشيه خدا در حاله دعوان (بعد بعضى ها مىكن اصلا دعوا نمىشه
)
يكى خونى يكى مرده يكى ساحب مرده و هر كى تو اون جنك بوده يه بلايى سرش امده بوده
افراد كيلدورى مىرن به اخرين نفس هايه ملت مىرسن تا نجات بدن ولى به جايه نجات قوت مىدن
فلور وارد مىشه:
اينجا جه خبره
اوه جه صحنيه واقعا تماشايى بيشتر ادم حالش بهم مىخوره تا حالش جا بياد
فلور داد مىزنه بسه ديكه
كيلدورى:
دلتم بخواد تازه تنفس مصنوعييه جديد امده همه مىخوان بهره ببرن برو مزاحم نشو جانم برو
فلور: سر ميزه نهار اخه اينم كاريه برو بساتت رو جاييه ديكه راه بنداز تو حالت بهم نمىخوره با دهن بور تنفس مصنوعى مىدى؟
كيلدورى: خب طعمش بيشتره دختر جان
فلور:
واى از دسته تو سره ميزه غذا هم ول نمىكنى؟
كيلدورى: نه اينجورى حالش بيشتره حالا بزار به كارمون برسيم
و كيلدورى دستور مىده
كيلدورى : بشتابيد اينها جان دادند بشتابيد اوه ارتور جشم مالى رو دور ديدى
آرتور: نه آخه اين تنفس مصنوعى جديدات با طمع هايه مختلفيه بيشتر مزه مىده
كيلدورى :نوش جان اكر خواستى هميشه هست در خدمتتم
آرتور: حتما منتظرم باش
كيلدورى : با كماله ميل حالا بخور كه اين طمعش كميابه
و همه مشغول مىشن
حالا ادامه اش با شما.....................