استااااد بیل ویزلی درسش رو تموم کرد و دم ودستگاهش رو جمع کرد ولی در این لحظه ریگولس بلک که که تا بحال ساکت بود از ته کلاس اومد جلو.
_میگم استادی؟ استاد جونی؟ حالت خوبه؟
بیل یه نگاه از بالا به پایین به ریگول انداخت و گفت:
_ برو بینم بچه ! برو بگو بزرگترت بیاد! کبیرتون بیاد اصن!
ریگولس ولی رو به کلاس کرد و گفت:
_ای همکلاسی های عزیز من، من نمیدونم استااااد بیل ویزلی مدرک تاریخ جادوگری شون رو از کجا و چطور گرفتن ولی در تدریس ایشون موشکلات و اشتباهاتی بود که باید رفع بشه وگرنه آیندگان ما رو نخواهند بخشید!
ملت سر کلاس:
ریگولس دستگاه مورد نظر استاد رو با چوبدست نشونه رفت و گفت:
_مثلا اینجا که عنوان شد:
نقل قول:
سالازار وقتی که هاگوارتز رو ترک کرد، برای خودش یلی بود از انگلستان، تصویری از سالازار در اون موقع رو میتونید توی تخته سیاه ببینید!
تصویر روی تخته سیاه!
خب این عکس اشتباهه! این عکس بابا اورتون هست که بعدا معرفی میکنیم. به اون علامت روی کلاه که با رنگ قرمز مشخص کردم دقت کنید! حالا با عکس سالازار کبیر اسلیترین مقایسه کنید:
خب این یه اشتباهه تاریخیه!
لی جردن از ردیف اول گفت: خب حالا استاد اینهمه زحمت کشیده یک ساعت پست نوشته یه غلط توشه از تکالیف دو دیقه ای شما که خیلی بهتره!
ریگولس لی رو به آرامش دعوت کرد و ادامه داد:
_و در ادامه استااااد بیل میفرماین:
نقل قول:
سالازار اسلیترین کبیر بعد از قهرمانی های زیادی که در مسابقات مختلف کسب کرد، مورد رشک یکی از رقیبانش به نام بابا اورتون قرار گرفت.
خب این عکس هم اشتباهه! عکس درست رو ببیند:
سوروس از سرجایش گفت: استاد شما که هنو
سالازار کبیر رو نمیشناسید چرا درموردش درس میدید؟
بیل ویزلی دست پاچه شد و سعی کرد کلاس رو ساکت کنه.
_ساکت ساکت! ریگول اگه تو کلاس بخوای اغتشاش ایجاد کنی شونصد امتیاز از اسلیترین کم میکنم!
ریگولی ولی بی توجه به تهدید استااااد بیل ادامه داد و درس استااااد رو خوند:
نقل قول:
این رقیب نا رفیق سالازار کبیر، وی را به می و معشوق و لهو و لعب کشاند و در انتهای آن فصل چیزی جز این از آن شیر دلیر میدان نبرد باقی نماند.
_خب اینم اشتباهه. دقت کنید:
بین ساحره های کلاس همهمه ای شکل گرفت. ریگولس به میز نزدیکش زد و ادامه داد:
_به اونجاش هم میرسیم که چرا بابا اورتون با این هیبت عکس گرفته. و در نهایت اینم بگم و بعدش تکالیف...
نقل قول:
موفقیت وی در نقش هایش به گونه ای بود که حتی جملاتش در فیلم ها وارد زندگی روزمره ی مردم شد و با آنها انس گرفت!
ریگولس ضربه ای به دستگاه استااااد زد و گفت:
_خب این یارو بابا اورتونه! چرا منو تو این موقعیت قرار میدی استااااد!
ریگولس با نمایش آخرین عکس دستگاه رو بست و با لبخند خودپسندانه ای به سمت میزش رفت تا تکالیف رو نوشته و تحویل دهد.
و آما
تکالـــــیف:
1 - سالازار اسلیترین چرا این همه عمر دارد؟ ( 5 امتیاز)مورخان برای این سوال چند نظریه مطرح کردند؛
سالازار اسلیترین بزرگترین جادوگر زمان خودش بود. بعد این گودریک گریفندور اومد باهاش طرح رفاقت ریخت و اومد کلی جادوجات ازش یاد گرفت ولی خب سالازار هیچوقت فوت کوزه گری ها رو بهش یاد نمیداد. اونها در ظاهر دوستهای بسیار صمیمی ای بودند ولی این باعث شد که در گودریک حس تنفر و حسادتی به وجود بیاد تا جایی که از شدت دپرسی ، به رفتارهای عجیب و غریب برای جلب توجه روی آورد (مثلا به تقلید از سالازار رفت بادی فیلدینگ و فرت و فرت عکس انداخت ولی وقتی دید فایده ای نداره و سالازار کمربند قدرت رو برنده شد، به کارهای عجیب تری روی آورد مثل اون عکس با لباس ساحرگی) خلاصه گودریک با یه توطئه ای سالازار رو از دو موسس دیگه جدا کنه.
سالازار هم که عمق ناراحتی گودریک و خطر رو احساس کرده بود، به فکر راهی افتاد تا بتونه خطر گودریک رو دفع کنه. هرچند گفته شده که فرد دیگه ای مخترع هورکراکس بوده، ولی اخیرا شواهدی به دست رسیده که نشون میده سالازار اسلیترین اولین کسی بوده که هورکراکس ساخته چون میدونسته که گودریک به رفتنش از هاگ قانع نمیشه و قصد جونش رو میکنه. بعضی ها گفتن که سالازار ، شمشیر گودریک گریفندور رو به هورکراکس تبدیل کرده بود که اینطوری دشمن قسم خورده اش هیچ وقت شک نکنه و نتونه سالازار رو نابود کنه. بعضی ها هم گفتن که سالازار به تعداد بچه های ویزلی اینا هورکراکس داره.
بعضی مورخان هم مطرح کردند به خاطر احترام و بزرگیش در بین عموم اسلیترینی ها مشمول دعای خیرشون شده و مرلین همیشه پشت و پناهشه. در این باره میگند که سالازار فردی بود که همیشه از زمان خودش جلوتر بوده و این باعث شده بوده خطر
تهاجم ماگلی رو به خوبی درک کنه... و ملت جادوگر در قرنهای بعدی متوجه بزرگی فکر اون میشند و اونها هم به جمع تحسین کنندگان و دعاگویان سالازار میپیوندند. بعدها سالازار که میبینه ملت جادوگر به راه راست هدایت شدند، از مرلین میخواد که دیگه این حصار تن رو ازش برداره و به سمت مرلین میشتابه.
بعد از اون، ملت جادوگر، سالازار رو با این عنوان یاد میکردند
"مرلین، سالازار رو بیامرزه! اگه اون به فکر ما نبود معلوم نبود چی به سرمون میومد"2 - سالازار اسلیترین چرا به بازیگری روی آورد؟ ( 10 امتیاز)سالازار ، بعد از مرگ گودریک خیالش از دست کینه جویی این فرد راحت میشه ولی خب هیچ وقت نمیشد از شجاعت کله تسترالی ملت گریفندوری آسوده بود. گریفندوری ها که مانند اغلب ملت جادوگر زمان خودشون ، تاریخ تحریف شده ی هاگوارتز رو خونده بودند ، به شدت از سالازار و افکار خیرخواهانه و دور اندیشانه اش، فاصله گرفتند و هرچند وقت یه بار به شکل کله تسترالی و انتحاری به سالازار حمله میکردند.
سالازار اما راه مقابله رو در فرهنگ پیش گرفت. با خودش گفت که مبارزه ی من یک مبارزه ی فرهنگیه. این شد که وارد صنعت فیلم شد اغلب فیلم هایی که بازی کرد دارنده ی پیامهای والای انسانی بود. (سالازار در زمان حیات گودریک و به همراهش در چند فیلم بازی کرده بود که جایزه هایی هم دریافت کرد...ولی همین باعث حسادت بیشتر گودریک شد و سالازار بزرگ، به این خاطر، مدتی عرصه ی بازیگری رو ترک کرده بود) در زیر چند عکس که در همه ی اونها یه قوم و ملتی رو در نهایت نجات میده میبینید. وی همینطور بعدا به عنوان
"سفیر فرهنگی جامعه ی جادوگری" معرفی شد و به کمک ملت مشنگ رفت تا به جهانیان ثابت کنه با مشنگها مشکل نداره بلکه با مداخله ی مشنگ ها در دنیای جادوگری مورد داره. تلاش سالازار کبیر برای از بین برد تصویر ساختگی و مجعولی که گریفندور ازش ارائه داد نهایتا نتیجه داد.
3 - به نظر شما رقیب نا رفیق وی از چه کسی دستور میگرفته؟ هدف وی از این کار ها چه بوده است؟ ( 8 امتیاز) جواب به این سوال به صورت روشنی ریشه در توضیحات بالا داره... همونطور که مطرح شد ، چند دسته هستند که با سالازار مشکل دارند:
_گودریک گریفندور
_کسایی که گودریک گریفندور تونسته فریبشون بده و نسبت به ذات بسیار کبیر سالازار بدبین کنه.
در این راستا به طور دقیقتر اکثر مورخان مطرح کردند که بابا اورتون ، در ابتدا نام مستعار همین خود گودریک بوده! و همه ی این اتفاقات نتیجه ی ازدواج گودریک با سلنا گومز بوده! حالا حتما میپرسید سلنا گومز چه کاره بود این وسط؟ نقل شده که سلنا به سالازار علاقه مند میشه ولی خب سالازار دل در گروی همسر شرعی و قانونی ش داشته و حاضر نمیشه که به زنش خیانت کنه! واسه همین سلنا میره سراغ دشمن قسم خورده ی سالازار و اون رو اغفال میکنه و ازش میخواد که تا جون در بدن داره انتقامش رو از سالازار بگیره و بچه هاشون رو هم طوری تربیت میکنه که دشمنی با سالازار رو وظیفه ی خودشون بدونن.
4 - آیا امیدی به بهبودی سالازار کبیر می باشد؟ ( 7 امتیاز) ( با توضیحات کامل!)به این قسمت از تکالیف که رسیدم مورفین اومد بالا سر ریگولس:
_ببینم اینا که نشون دادی ، نشون دادی؟ یا من تو فزانوردی م دیدم؟ :hyp:
_نشون دادم!
_ای بابا من نمیدونم کی به این بیل ویزلی چیژای من رو فروخته... به سالازار قول داده بودم تو مدرسه توژیع نداشته باشیم...وای اگه بفهمه استاد مدرسه اش...وای بدبخت شدم رفت!
و مورفین از کادر خارج شد ... هوم خب کجا بودیم؟ آها آره دیگه ، همانطور که اشاره شد به دعای ملت اسلیترین، ایشون در سلامت به سر میبره و خواهد برد.