خوب من مي خوام يه تاپيك بزنم در باره (احتمال هوركراكس بودن خوده هري پاتر)دلايلم هم خيليه ولي چندتاشو مينويسم 1.اسنيپ در كتابه شش ميتونست هري رو بكشه اما اين كار رو نكرد 2.هري زبان ريدلها رو ميدونه چون در كتابه يك با مار حرف زد 3.سومين و محكم ترين دليل اينكه هري ارطباتهايي با ولدمورت به وسيله مغزش داره كه هر وقت خوشحال يا ناراحت ميشه متوجه ميشه و شايد بخواطر اين باشه كه قسمتي از روح ولد مورت درونه بدن هري باشه يعني همون جاودانه ساز و دلايله ديگه.............


پ.کوییرل:چند وقته عضو سایتی؟هنوز نمیدونی تو این انجمن بحث نمیکنن بلکه داستان مینویسن.باید این درخواستت رو در انجمن تالار اسرار بدی و چون خودم ناظر اونجام هستم مجوزشو بهت نمیدم چون کاملا سوال تکراریه ایه و الان داره در موردش بحث میشه.

با سلام خدمت پرفسور كوییرل
اگه بخوايم تايپيك بزنيم چي


پ.کوییرل:تاپیک بزنیم چی؟خب شما درخواست بده اگه لازم دونستم مجوزشو میدم.شما که چیزی نگفتی اصلا

ببخشید یه سوال داشتم
برای اینکه تو مطالب اشتراکی پست بزنیم باید جزو ایفای نقش هم باشیم؟

پ.کوییرل:نه اینکار لازم نیست شما میتونید تو انجمنهای غیر ایفای نقش پست بزنید

با سلام خدمت جناب پروفسور
ببخشید که دیر جواب میدم
خوب راستش من میخواستم داستان بنویسم
موضوع داستان هم آخر کتاب هفت هستش
یعنی بچه ها اون طور که دلشون میخواد کتاب رو تموم کردن البته منظورم مبرزه ی نهایی هری و ولدمورت هستش واز اونجا به بعد رو هم مینویسن
هرچی که دلشون میخواد فقط باید اخرین کلمه ی اون جای زخم باشه

پ.کوییرل:مونتاگ عزیز تاپیک رو بزن ببینیم چی میشه اگه فعال بود که میمونه وگرنه شرمندتم.موفق باشی

خوب راستش چون من خیلی به زخم و جاش علاقه دارم
و با توجه به این نکته که رولینگ گفته آخرین کلمه ی کتاب جای زخمه من می خواستم یه مجوز بگیرم تا یه تاپیک بزن
که در اون بچه ها هر کدوم اخرین جمله ی کتاب رو از نظر خودشون بنویسند
حالا ممکن یه جمله بنویسن یا یه متن یا ...
و احتمالا بیشتر پست ها هم یک یا دو خطی هست
البتاه من میدونم که در زبان انگلیسی اگه کلمه ای در اخر جمله قرار بگیره در زبان فارسی ممکنه در جای دیگری قرار بگیره و ...
باتشکر

پ.کوییرل:اولا که اینجا انجمن داستان نویسیه نه قسمت سوالات و نظرات و بحث در مورد کتاب.دوما که اگه میخوای بصورت داستان بنویسی این یه بحث دیگس میشه بیشتر توضیح بدی میخوای چیکار کنی؟

با سلام
تاپیکی با نام"جاپاهای مرموز"باز کنم.در این تاپیک نمایشنامه نویسی میشه و البته همه باید در باره ی این که یک جاپای مرموز متعلق به ولدمورت بوده و این طوری میشه و این طوری میشه و این طوری!بنویسن.به مدیران خبر ندی ها؟نمی دونم خوبه یا نه؟

پ.کوییرل:دو هفته فرصت بهت میدم تا این تاپیک رو فعال کنی فقط همونطور که به بقیم گفتم نباید داستانت از ده خط کمتر باشه و اگه خودت توش فعال نباشی تاپیک رو پاک میکنم.موفق باشی

سلام
من مجوز تاپيكي به نام "شخصيت دادن به موجودات جادويي" ميخواستم.
توضيح:در اين تاپيك من يه موجود جادويي رو ميگم و دوستان بايد با يه داستان شخصيتي براي اون موجود بوجود بيارن.اين تاپيك باعث ميشه كه شخصيت سازي به هر شكل تقويت بشه مخصوصا براي موجوداتي كه برايشون شخصيت ميذاريم.
مرسي و اميدوارم كه موافقت كنيد.
آرتيكوس دامبلدور

پ.کوییرل:میتونی بزنی اما نه اینکه تاپیک رو فقط بزنی بقیشم به امان خدا.اگه ببینم خودت فعالیتی توش نمیکنی حتی اگه روزی بیست تا هم توش پست بخوره پاک میشه.موفق باشی

ها!!من كه فعاليتم اخيرا اونم براي رول نوشتن در غير رول كم شده بود!!ولي چشم ميزم و فعاليت ميكنم توش زيبا!!
مرسي از شما هم براي اجازه!!
آرتيكوس

اقای پروفسور کوییرل من میخواستم ببینم اخر اون داستان های سه کلمه ای برای من خوب بود یا برای یکی دیگرو فرستادین یا اصلا نفرستادین

پ.کوییرل:شرمنده هنوز فرصت نکردم ویرایشش کنم و بخونمش ولی حتما هفته دیگه میتونین ببینینش.انشالله

كوييرل جان ميخوام اين داستانو به 10 بخش تقسيم كنم .
هر بخش هم .....پست كافيه.
تعداد پستها رو خودت مشخص كن
بخشها:
1= سفر به ايران= تهران :يك سري مقدماتي بايد انجام بشه و داستان طوري پيش بره كه هري مجبور بشه بياد ايران. مثلا ولمورت فرار كنه و بياد ايران و هري هم براي كشتنش بياد ايران.
2= مدرسه جادوگري سورك=تهران: هري بعد از ورودش به ايران ميره به مدرسه جادوگري ايران و در اونجا با جادوگراي ايراني آشنا ميشه و براي پيدا كردن ولدمورت و كشتن اون نقشه ميكشه.
3=در جستجوي ولدمورت=سورك: هري سرنخهايي بدست مياره كه ولدمورت به محلزندگي موسس مدرسه جادوگري سورك رفته. هري به اونجا ميره و با ولدمورت به مبارزه ميپردازه. اون(ولدمورت) فرار ميكنه.
4=پلهاي ويران=اصفهان: دراكو پشيمون ميشه و به سمت هري برميگرده و به هري ميگه كه ولمورت تو اصفهانه. هري و افرادش به اصفهان ميرن و با مرگخورها مبارزه ميكنن،ولي ولدمورت بازم فرار ميكنه .
5=نابودي آثتر باستاني=شيراز: با شكنجه كردن يكي از مرگخورها ميفهمن كه ولدمورت به شيراز رفته .اونها هم به شيراز ميرن و با ولد مورت و مرگخورانش مبارزه ميكنن.در اين مبارزه هري شكست ميخوره و به ناچاربه همراه باقيمانده افراد از شيراز به بم ميره
6=زلزله بم=بم: تو بم هري به تجديد قوا ميپردازه. ولدمورت با غلاماي وفادارش به بم ميان و با اونها مبارزه ميكنه.تو بم شلوغه و بخاطر همين ولدمورت با يك طلسم قوي همه رو به جاي ديگه اي (تبريز) منتقل ميكنه و توي بم جايي كه داشتن مبارزه ميكردن انفجار مهيبي رخ ميده و بسياري از ماگلها ميميرن.
7=بازگشت يك دوست=تبريز:تو تبريز هري و ولمورت به مبارزه ميپردازند كه يك دفعه سرو كله؟!!!!!! دامبلدور پيدا ميشه. هري و دامبلدور با ولدمورت ميجنگند و تا آستانه پيروزي پيش ميرن كه بازم ولدمورت فرار ميكنه.
8=تجديد قوا=تهران: هري و دامبلدور به تهران ميان.توي تهران هري و اعضاي محفل سوالات زيادي از دامبلدور ميپرسن،دامبلدور هم به همه اون سوالات جواب ميده و دوباره فرماندهي محفل رو بدست ميگيره.
9=شب خونين(آخرين نبرد)=سورك:دامبلدور از طريق جاسوساش متوجه ميشه كه ولدمورت به سورك برگشته.اونا از جادوگراي ايران كمك ميگيرن و به سورك ميرن.در اونجا جنگ خونيني انجام ميشه و در اين جنگ هري بسياري از نزديكانش رو از دست ميده.در نهايت هري ولدمورت رو ميكشه و به اين جنگ خونين پايان ميده.
10=پرواز به سوي هاگوارتز:هري به همراه تعدادي از بازماندگان به سمت هاگوارتز حزكت ميكنن.
چطوره؟اگه مشكلي داره راهنمايي كن.

پ.کوییرل:از نظر من خوبه.فقط همونطور که گفتم هرکس باید حداقل ده خط بنویسه و لا غیر.در مورد تعداد پستها:خب هر فصل حداقل ده تا صفحه داره و اگه فرض رو بر این بزاریم که هر کس ده خط مینویسه حالا یکمم بیشتر من فکر میکنم برای هر فصل سی پست کافیه باشه البته ممکنه کمتر یا بیشتر بشه این مربوط به پیشرفت داستان داره.فقط باید حواست باشه که داستان در جهت خواسته تو پیش بره و با موضوعات دیگه قاطی نشه.در مورد نوبتی بودن بنظر نمیرسه که عملی بشه چون هر کس میتونه تو داستان شرکت کنه و هیچ محدودیتی نمیتونیم قائل شیم.بعد از پایان هر فصل ویرایش و در تاپیک نگه داشته میشه تا بعد از آماده شده تمام فصلها به قسمت مقالات فرستاده بشه.فقط اینم اضافه کنم که میتونی داستان رو به شهرهای بیشتری بکشی مثلا توی دریای جنوب یا در جنگل شمال.خیلی از این موارد میشه استفاده کرد.بجای بم میتونی از قزوین استفاده کنی.کلا منظورم اینه که از روی نقشه جلو بری یهمو از شمال نری چنوب بعد بیای شرق.اگه باز سوالی داشتی خوشحال میشم کمک کنم فقط اینجا دیگه نفرست .به پیام شخصیم بفرست تا بهش جواب بدم.در اولین تاپیکی که میزنی فصلهای داستان و هدف داستان رو هم عنوان کن.موفق باشی.

كوييرل جان
ده خطي كه نميشه.
ده خطي زياده ،بچه ها زده ميشن.

پ.کوییرل:اولا که زیاد نیست رو هم رفته پنج دقیقه هم وقت نمیگیره.دوما این مشکل بچه هاست اگه خوشت نمیاد میتونی درخواستت رو پس بگیری.