بورگین صاحب فروشگاه جادوی سیاه ممکنه r.a.b باشه
البته به نظر خودم غیر ممکنه

شایدم شریکش باشه (بورکز)

اصلا شاید این شخصیت تا حالا تو داستان نبوده

نقل قول:

والا من که تاحالا 10 بار کتاب 5 رو خوندم و همشو حفظم یادم نمیاد که سیریوس گفته باشه چون میخواست سر از راز والده مورت در اره....گفته بود چون خیلی زیاده روی کرده و وقتی بهش میگن که باید اینو اونو بکشی میترسه و میخواد که کناره گیری کنه........اون موقغ میکشنش......
ولی به احتماله خیلی زیادی میتونم بگم که طرف مرگخواره چون گفته خطاب به لرد سیاه...و تا اونجایی که ما می دونیم فقط مرگخوارا اونو به این اسم صدا می کنن.......

من فکر میکنم این فقط یه تشابه اسمیه مطمئنا برادر سیریوس یا خود سیریوس نیستن بلکه یه شخصیت جدیده

خب این نظریه من الکی نیست و چیزیه که عین کتاب هستش.
اون به خاطر فضولی در کارهای لرد کشته شد و سیریوس هنگام گفتن این گفت که لرد دوست نداره هیچ کس از کارش سر در بیاره

ولي اينم بايد توجه كرد كه قبلا تو كتاب اومده برادر سيريوس كشته شده نگفته بودنخودكشي كرده

بله به نظرم برادر سیریوس باشه.
البته اگه توجه کرده باشین سیریوس به هری گفت که برادرش به خاطر اینکه میخواست از راز ولدمورت سر در بیاورد کشته شد

در مورد اینکه هر کسی نمی تونسه اونو بگیره شک دارم... چون ممکنه اصلا مانع آخری رو ولدمورت درست نکرده باشه... یعنی اون جام ها رو شاید اصلا ولدمورت نذاشته بوده... ولی شاید برادر سیریوس اینقدر قاطی کرده بوده که واسه از بین بردن ولدمورت دست به هر کاری می زده.... و اینکه از کجا معلوم که پیشگویی رو می دونسته ... شاید قصدش فقط نابودی ولدمورت بوده..

در مورد اینکه هر کسی نمی تونسه اونو بگیره شک دارم... چون ممکنه اصلا مانع آخری رو ولدمورت درست نکرده باشه... یعنی اون جام ها رو شاید اصلا ولدمورت نذاشته بوده... ولی شاید برادر سیریوس اینقدر قاطی کرده بوده که واسه از بین بردن ولدمورت دست به هر کاری می زده.... و اینکه از کجا معلوم که پیشگویی رو می دونسته ... شاید قصدش فقط نابودی ولدمورت بوده..

نقل قول:

رزمارتا جان...من اصلاً يادم به اين مسئله نبود ولي اينو يادمه كه توي كتاب چهار والده مورت در حلقه مرگخوارانش به اونا ميگه كه : كسي بودم كه بيش از ديگران مي خواستم به جاودانگي برسم...شما هدف مرا خوب مي دانيد...مي خواستم مرگ را شكست دهم و بر او پيروز شوم...آزمايضشهايي كردم و حالا يقين دارم كه چندي از تجربيات من كارگر افتاده

به نظر من اين دقيقاً اشاره ميكنه كه مرگخواران ميدونستن اون كارهايي براي عبور از مرگ كرده...همونطور كه دفترچه خاطرات به عنوان يه جاودانه ساز دست مالفوي بوده و اونم مي دونسته...!

حواستون باشه ...................... درسته كه نوشته خطاب به لرد سياه شايد واسه رد گم كردن نوشته ولي هركسي كه بوده از پيشگويي خبر داشته و مي خواسته به هري كمك كنه در ضمن فايرنز دامبلدور گفت كه حتي مرگخوار ها هم اين ماجرا رو نمي دونن توي نامه هم نوشته كه "من به راز تو پي بردم" پس اين يك راز بوده و من احساس مي كنم كه برادر سيريوس نبوده و احساس مي كنم 1 فرد سفيد بوده