هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: نیروی خاص هری پاتر
پیام زده شده در: ۹:۴۹ دوشنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۴
#1
حرف آرتيكوس در مورد از بين رفتن مصونيت هري درست.
اما اين فقط عشق مادرش نبوده... اين نيروي دوست داشتن خود هري بوده... علاقه هري به دوستاش، به سيريوس، به افرادي كه براش اهميت دارن و والده مورت اين قدرت رو نداره و هيچ وقت هم نخواهد داشت.
يه علت ديگري هم كه هري رو از بقيه متمايز مي كنه همون ارتباطيه كه ناخواسته بين او و والده مورت بوجود اومده و يك سري قدرت هاي والده مورت رو به اون انتقال داده.

به هر حال يه كتاب ديگه هنوز مونده، صبر كنين تا ببينيم بالاخره چي ميشه!



Re: مقایسه معادل ها در ترجمه های مختلف
پیام زده شده در: ۱۶:۰۱ پنجشنبه ۳ آذر ۱۳۸۴
#2
من طرف هيچ كدوم از مترجم ها رو نمي گيرم و با هيچ كدوم هم دشمني ندارم. چه اسلاميه، چه اشراق و چه گنجي يا هر كس ديگه اي. واقعاً ولي با اينكه خانم اسلاميه يد طولاني در معادل ساز ي داره موافقم! چون ايشون در اين كار ديگه به افراط رسيده. فقط اميدوارم يه روز شايد بعد از كتاب هفت يه نفر مترجم واقعاً حرفه اي و هري پاتر شناس ( يا رولينگ شناس) بشينه كتاب ها رو ترجمه كنه اونم ترجمه اي كه در خور دنياي جادويي و رو به رشد هري پاتر باشه.



Re: مقایسه معادل ها در ترجمه های مختلف
پیام زده شده در: ۲۱:۲۲ چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۸۴
#3
من با ترجمه لغت به لغت مخالفم. كلماتي كه ابداعيه رولينگ هستن به نظر من بايد بهشون وفادار موند، مثل اورور چون همونقدر براي ما عجيب غريبه كه براي يك انگليسي زبان و بعد با خوندن كتاب مي فهميم به جويندگان مرگ خواران اطلاق ميشه. همين توضيح رو به هوركراكس هم ارجاع ميشه داد!

اسمشو نبر معادلي كه اكثر مترجمين استفاده كردن و درسته چون غير از You-Know-Who گاهي به لرد سياه با عنوان He who must not be named ياد ميشه كه دقيقاً يعني اسمشو نبر و اصلاً لفظ بچگانه اي نيست چون وحشت از يك شخص رو حتي تا حد بردن اسمش نشون ميده.

اينفري كه دوستان اشاره كردن ميتونه اينفري بمونه چون اين موجودات دوزخي نيستن. حتماً شما مي دونين زامبي چيه؟! اينفري در واقع يك نوع زامبيه كه با تحت فرمان جادوي سياه قرار گرفته باشه.

اسكروت يا دم انفجاري خانم اسلاميه درواقع اصلش اسكروت دم انفجاريه يا مثل ترجمه خانم اشراق اسكروت مقعد آتشين. دم انفجاري صفت اين موجودات كه خانم اسلاميه به عنوان اسم اصلي استفاده كردن.

The secret Riddle هم فكر نمي كردم اينقدر بعد ترجمه شده باشه چون اين كلمه معني مخفي هم ميده و در واقع يعني ريدل مخفي كه منطقي هم هست چون در واقع ريدل در اختفا و ناشناخته است و نه معناي راز ميده اينجا و نه معما.

Will and Won't هم بايد و نبايد خانم گنجي منطقي تره. درسته كه خانوم اسلاميه در واقع چون ايهام كلمه Will در فارسي وجود نداره موضوع فصل رو تبديل به عنوان كردن ولي خانم گنجي به اصل كلمه وقادارتر موندن. ضمناً من معادل خانم اژشراق رو هم دوست دارم كه از مي شود و نمي شود استفاده كردن و. بهترين معادل بوده.

توضيحات the great hill واقعاً جالب ولي خب مغرضانه از جهت علاقه مشخص ايشون به ترجمه خانم اسلاميه هست. اما خدمت بانوي چاق عرض كنم نميشه به كلمه لوشس ايراد گرفت چون انگليسي زبان هات Lucious رو لوشس ميگن ( دقيقاً اين لفظ در فيلم 2 هم استفاده ميشه) و تلفظ لاتينش ميشه لوسيوس ( كه براي من جالب بود در فيلم 4 والده مورت مالفوي را لوسيوس صدا مي كنه). پس هر دو درسته و زياد سر اينموضوع جوش نزنيد!



Re: اگر هرمیون معجون خوش شانسی خورده بود پس چطوری اینقدر راحت سرکار موند؟
پیام زده شده در: ۱۱:۳۹ سه شنبه ۵ مهر ۱۳۸۴
#4
نقل قول:

پس اگه خوردن چطوری اسنیپ انقدر راحت با گفتن اینکه فلیت ویک بیهوش شده اونها رو سر کار گذشت و اونها نه اینکه خوش شانسی آوردند بلکه بد شانسی هم آوردند!!! اینجا به نظر من اسنیپ بد نسیت و این شانس اونها بود که گذاشتند اسنیپ بره و دامبلدور رو بکشه!!!



ببينين، معجون شانس فقط براي خود كسي كه اونو خورده شانس مياره..قرار نبوده كه با خوش شانسيش جون يكي ديگه رو نجات بده... وقتي جيني هم داره هري رو ميبره درمانگاه به اون ميگه اگه كه اگه به خاطر اين معجون نبود همه كشته شده بوديم چون به نظرم مي رسيد همه هدف گيري هاي مرگخواران بطور اتفاقي از كنار ما رد مي شد و به ما نمي خورد!
اين موضوع هيچ ربطي به نقشه اسنيپ يا دامبلدور يا هر كس ديگه اي نداره... چون اگه هم چيزي بين اين دو باشه فقط خودشون خبر دارن و حتي هري هم از اون بي خبره...بچه ها معجون رو خوردن كه در تعقيب دار و دسته مالفوي به مشكلي بر نخورن و فكرشم نمي كردن مجبور به دوئل يا فرار از دست مرگخواران بشن... ولي اين معجون در اونجا به كمكشون اومده.



Re: آینه سیریوس
پیام زده شده در: ۸:۲۵ سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۴
#5
نمي خوام از بحث دور شم ولي لونا رو كه همه ميشناسيم و ميدونيم كه چقدر رويايي فكر ميكنه...پس با شنيدن اون صداها فكر كرده كه شايد راهي باشه.

و اما در مورد آينه سيريوس...اگه آينه هايي باشن فكر كنم نه براي ارتباط با سيريوس بلكه به صورت ديگري هري از اين آينه براي ارتباط با شخص ديگه اي استفاده كنه.



Re: به نظر شما R.A.Bه جوری جاودانه ساز رو برداشته که این همه بلا سرش نیومده؟
پیام زده شده در: ۲۲:۰۸ چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۸۴
#6
بابا مرگ خواران از جاودانه سازها يا حداقل اينكه والده مورت ار مرزهاي مرگ گذشته خبر داشتن و فقط اونا به والده مورت مي گن لرد سياه... بعد هم سيريوس ميگه فكر نكنم اونقدر مهم باشه كه والده مورت كشته باشدش پس ممكنه كه اون هم طي از بين بردن جاودانه سازها اونقدر ضعيف شده باشه كه در نهايت از بين رفته!



Re: آیا دامبلدور مرحوم شده؟یا همش یه کلکه؟
پیام زده شده در: ۱۴:۵۵ شنبه ۱۹ شهریور ۱۳۸۴
#7
[quote]
James Potter نوشته:
ظاهراً رولینگ این بخش از متن رو در نسخه‌ی انگلیسی حذف کرده شاید چون فکر می‌کرده خیلی مشخص و واضح گفته شده. اما در نسخه‌ی آمریکایی کتاب حالا به هر دلیلی، این بخش حذفی چاپ شده. از کجا معلوم که دامبلدور نمی‌خواسته ولدمورت فکر کنه اون مرده؟ اصلاً عجیب نیست.[quote/]


علتش اينه كه رولينگ دو تا ويراستار مختلف داره... اين حذف هم اشتباه ويراستاري مي تونه باشه... اين اصلاً دليل قابل قبولي نيست...دامبلدور تنها پيشنهاد حفاظت از دراكو رو ميده.


اما نحوه‌ی مردن دامبلدور. این موضوع هم همونطور که چو و بقیه‌ی دوستان اشاره کردن به شدت مشکوکه. من برخی دلایل رو به صورت خلاصه همینجا می‌گم چرا دامبلدور با وجود این که هری شنل‌نامرئی پوشیده بود و از دید مهاجمان پنهان بود، اونو همون جا طلسم کرد که هیچ حرکتی نتونه بکنه؟ آیا غیر از این بود که می‌دونست هری ممکنه مانع از انجام نقشه‌ی از پیش‌تعیین شده‌ش باشه؟

واسه اين بود كه هري جون خودش رو به خطر نندازه.. واسه اينكه ممكن بود واسه نجات وامبلدور با دراكو و بعد هم مرگخواران درگير بشه... دامبلدور نمي خواست هري رو درگير كنه... قبل از سفر به اون غار هم به هري اينو گوشزد مي كنه....

چرا فوکس که همیشه در نجات جان دامبلدور می‌کوشید، این‌بار دست به هیچ کاری نزد و سعی نکرد دامبلدور رو نجات بده؟

چون هيچ چيزي در دنياي جادوگري وجود نداره كه بتونه جلوي مرگ رو بگيره.

همون‌طور که چو هم گفت، آوادا کداورا وقتی روی کسی اجرا می‌شه خیلی ساده میفته زمین. دیگه پرت نمیشه بره هوا که! در کتاب ششم طلسم‌های non-verbal (حالا نمی‌دونم معادلشو چی می‌ذارین! بدون صدا!<img alt=" " src="http://www.jadoogaran.org/uploads/smil3dbd4e5e7563a.gif" /> ) خیلی مورد تأکید بود. از کجا معلوم که اسنیپ یه طلسم دیگه به کار نبرده باشه و چیزی که از چوبدستی خارج شده یه نور سبز خالی نبوده؟

برگردونشون ميشه طلسم هاي غير لفظي... ضمناً دامبلدور يه آدم معمولي نبود كه مرگش هم اينطوري باشه... فكر مي كنم توضيح مرگش فقط واسه تراژيك تر كردن صحنه بوده.

جسد دامبلدور هیچ وقت دیده نشد! آخرین باری که جسدشو دیدیم همون صحنه‌ی مرگش بود. بعد از اون هیچ گاه جسداونو به طور مستقیم ندیدم. همون طور که چوبدستیشم غیب شد! معلوم نشد کجا رفت. آیا چوبدستی دامبلدور این قدر بی‌اهمیت بود که دیگه هیچ صحبتی ازش نشه؟

جسدش رو هاگريد ميبره... ما كل داستان رو از زاويه ديد هري داريم
و اونم در فاصله اي نيست كه بتونه جسد دامبلدور رو اونقدر كامل ببينه كه واسه ما تشريحش كنه!


شاید یکی از مشکوک‌ترین موضوعات مورد بحث همین آتیش‌گرفتن جسد دامبلدور باشه! جسد دامبلدور یهو بلند می‌شه، خود‌به‌خود آتیش می‌گیره بعدشم توی یه قبر سفید پنهان می‌شه!! این شما رو یاد چی می‌ندازه؟ آتش گرفتن ققنوس پیر و تولد ققنوسی تازه! و در یه آن هری تصویر یه ققنوسو می‌بینه که در آسمان آبی به پرواز درمیاد. از همه‌ی این مسائل می‌شنه نتیجه گرفت که دامبلدور این قابلیت رو داره که اگر هم واقعاً هم مرده باشه، حالا یا با قدرت خودش یا با استفاده از قدرت ققنوس،‌ دوباره به زندگی برگرده>مدتی طولانی بعد از مرگ دامبلدور صدای آواز غمناک ققنوس شنیده می شه. همه‌ی ما می‌دونیم که اشک ققنوس خاصیت شفابخش داره. فوکس در تمام این مدت چیکار می‌کرده؟ آیا فقط اشک خالی می‌ریخته؟

درسته كه ققنوس و دامبلدور نزديكي و شباهت هاي زيادي دارن...
درسته كه اشك ققنوس خاصيت شفا بخش داره اما فقط واسه زخم... نمي تونه دوباره روح رو به كالبد كسي بدمه!! فاوكيس بعد از مرگ دامبلدور مرثيه ميخونه... و روح دامبلدور هم بعد از مرگش به شكل ققنوس پرواز ميكنه..همونطور كه سپر محافظش شكل يك ققنوسه و درست مثل ققنوس تنهاست چون با شكوه ترين و قدرتمند ترينه....!


همه ما دوست داريم فكر كنيم دامبلدور نمرده و زنده است...ولي خود رولينگ به صراحت گفته كه به تدريج هري رو تنها تر كرده.. يادتونه چطور همه منتظر بودن سيريوس يه جايي توي كتاب شش نقش داشته باشه؟! چطور فكر ميكردن كه از پشت اون طاق نما ميپره بيرون و به هري كمك ميكنه؟؟! اينم مثل همونه...بايد مرگ دامبلدور رو بپذيريم... اون در آخرين سال زندگيش به هري ياد داد كه براي نابودي والده مورت چه مسيري رو بايد پيش بگيره و در آخرين كتاب هري و دوستانش اين مسير رو طي خواهند كرد..بدون دامبلدور و بدون هر شخصي كه قبلاً مرده!



Re: آیا گذاشتن کتاب روی نت به صورت ebook و مجانی به فروش آن لطمه میزند؟
پیام زده شده در: ۱۷:۲۵ جمعه ۱۸ شهریور ۱۳۸۴
#8
به نظر من اين كار به فروش ميليوني كتاب لطمه اي نميزنه... و واقعاً اگه قيمت كتاب اصلي اينقدر گرون نبود حتماً به جاي اينكه چشام پاي مانيتور در بياد مي رفتم كتاب رو مي خريدم.
ولي در كل اين كار نوعي احترام به افراديه كه شايد هرگز قدرت خريد كتاب اصلي رو پيدا نكنن...مثلاً خودمون رو در نظر بگيرين...فقط در مورد كتاب شش كتاب هم زمان به ايران اومد... واقعاً ميتونستين دو ماه صبر كنين تا ترجمه بدستتون برسه؟! واقعاً سخت بود... ولي e-book ها كمك كردن كه همزمان با كل دنيا كتابها رو بخونيم.



Re: دفتر حمایت از حیوانات جادویی!
پیام زده شده در: ۱۷:۱۱ جمعه ۱۸ شهریور ۱۳۸۴
#9
من به عنوان معدود موجودات جادويي با شعور حمايت كامل خودم از حقوق كليه موجودات جادويي كه به وسيله بعضي جادوگران بد نهاد شكنجه ميشن اعلام مي كنم...
به اميد روزي كه جادوگران و موجودات جادويي دنياي خوب و بدون دردسر ي رو با رعايت حقوق متقابل ايجاد كنند.



Re: به نظر شما R.A.B کیه؟
پیام زده شده در: ۱۶:۵۵ جمعه ۱۸ شهریور ۱۳۸۴
#10
نقل قول:

مادام رزمرتا نوشته:
در ضمن فايرنز دامبلدور گفت كه حتي مرگخوار ها هم اين ماجرا رو نمي دونن توي نامه هم نوشته كه "من به راز تو پي بردم" پس اين يك راز بوده و من احساس مي كنم كه برادر سيريوس نبوده و احساس مي كنم 1 فرد سفيد بوده


رزمارتا جان...من اصلاً يادم به اين مسئله نبود ولي اينو يادمه كه توي كتاب چهار والده مورت در حلقه مرگخوارانش به اونا ميگه كه : كسي بودم كه بيش از ديگران مي خواستم به جاودانگي برسم...شما هدف مرا خوب مي دانيد...مي خواستم مرگ را شكست دهم و بر او پيروز شوم...آزمايضشهايي كردم و حالا يقين دارم كه چندي از تجربيات من كارگر افتاده

به نظر من اين دقيقاً اشاره ميكنه كه مرگخواران ميدونستن اون كارهايي براي عبور از مرگ كرده...همونطور كه دفترچه خاطرات به عنوان يه جاودانه ساز دست مالفوي بوده و اونم مي دونسته...!







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.