م.مكگونگال نوشت
يكي همين صميمي شدن هري و چو مشكل بود
يكي هم اون قسمت در يال بل جشن كريسمس در كتاب چهارم
دانش اموزا با معلما همه توي سرسراي بزرگ دارند مي
رقصند اون وقت خانم اسلاميه ترجمه ميكنه كه اونا
دارند با هم حرف ميزنند.كه واقعا بي معني ميشه وقتي
بعدا ميگه كه مودي با اون يكي پروفسوري كه باهاش
ميرقصيده الان يادم نيست دقيقا با هم ديگه به صورت
عجيبي با هم ""حرف ميزدند"" و همه از انها دوري ميكردند
كه لت و پار نشن
فكر كنم براي كسي كه كتابها را به انگليسي نخوانده
واقعا بي معنا و مضحك است
ميتوان به جاي "صميمي شدن هري و چو" ترجمه حقيقي
كلمات را به كار برد!!!