سلام بر همه من چارلی ویزلی هستم برادر بزرگ رون
خوب البته کار اصلی من تربیت موجودات شگفت انگیزه و بیشتر وقتمو در رومانی در حاله سر و کله زدن با اژدها بسر می برم،روی سر و صورت و بدنم جای سوختگیه چون به همین راحتی نمیشه از دست شعله های آتش فرار کرد من بیشتر به موسیقی راک مخصوصا متالیکا علاقه دارم در زمان مدرسه جزء بهترین جستوجوگر بودم الانم عضو محفلم و گروهم در هاگوارتز گریفیندور بود امیدوارم که بیشتر با هم آشنا بشیم در ضمن از پیازم خیلی بدم می یاد

دوست عزیز چرا هی پستت رو ویرایش می کنی برای هر معرفی یه پست جدید بزن تا ما اونو ببینیم.شرمنده این شخصیت هم گرفته شده.لطف کن به لیست شخصیتهای گرفته نشده یه نگاهی بنداز

نام :پدر نویل (متاسفانه اسمش فعلا در خاطرم نیست)
سن:45
چوب :بید مجنون7/27س م پر ققنوس
گروه:راونکلا
رنگ چشم :مشکی
شغل:گاراگاه خوبی بودم اما حالا در سنتماگو هستم
رنگمو:قهوهای بوده اما دارد سفید می شود


دوست من با این معرفی ضعیف نمیتوین وارد ایفای نقش بشی بهتره بری و اطلاعاتت رو کامل کنی بعد بیای شخصیت رو برداری

نام:ميلي سنت بالسترود
سال هفتم اگه هاگوارتز باز بشه
گروه اسليترين
هرميون به جاي موي من موي گربه ام رو تو معجون تغيير شكل ريخت
چوب:27سانتيمتر درخت بيد مركز موي تك شاخ
رنگ مو:قهوه اي
رنگ چشم:قهوه اي
جارو: نيمبوس2006
طلسم مورد علاقه: اكسپكتو پاترونوم
اولين حضور:تالار اسرار
ظاهر:لاغر و قد بلند
اخلاق و خصوصيات:بد اخلاق عبوس به خون گريفيندوري ها تشنه
از يكي از دارو دسته هاي دراكو


این شخصیت قبلا گرفته شده اگه خیلی به این شخصیت علاقه داری میتونی یک هفته ی دیگه دوباره پست بزنی شاید تا اون موقع خالی شده باشه

سلام
من مری پاتر دختر عموی هری پاتر هستم
همسن هری
هم مامانم و هم بابام اصیل زادن
هری گریفندوریه. عمومم گریفندوری بود منم گریفندوریم
ولی توی مدرسه ی خودمون توی یه گروه دیگم که اسمش محرمانس
عاشق اینم که یه روزی هری رو ببینم تا بدونه که دختر عمویی هم داره و تنها خویشاوندش خاله پتونیا نیست
آخه من به مدرسه ی جادو گری .......... در یه کشور دیگه میرم(اسم مدرسه محرمانس)
خیلی از مرگ عمو و زن عمو ناراحت شدم و دلم می خواد توی کشتن ولدمورت به پسرعموم هری کمک کنم ولی نمی دونم که تا اون روز رفتم پیشش یا نه
برام دعا کنین تا هرجه زودتر هری رو از این تنهایی نجات بدم!!

دوست عزیز اولا گروهت رو بنویس دوما این شخصیتهایی رو که تو کتاب نداریم تایید نمیکنیم.

سلام من
رومیلدا وین
15 سالمه
یه گریفندوری تمام عیار
دارم میرم سال پنجم اگه هاگوآرتز سال دیگه باز باشه
هر کاری میکنم این هری نمیاد دو دقیقه پیش من
مجبور شدم معجون عشق بریزم توی شکلات آتشین ولی مثل اینکه نخوردش!!
نمی دونم کی بهش گفته
ولی یادم باشه که دیگه توی دستشویی با کسی حرف نزنم!!!
رفته شده دوست اون جینی ویزلی بد ترکیب
لیاقتش همونه که بشه شوهر خواهر اون رون ویزلی دیوونه!
حیف من!!!!!

گروهت رو حتما بنویس تا بدونیم باید تو چه گروهی قرارت بدیم.

نام : رونالد ویزلی
سن : 16 سال
گروه : گریفیندور
تحصیلات : تا سال ششم
چوب دستی : درخت بلوط ، 31 cm موی تک شاخ
اصل نصب : ژن ضعیف
جارو : پاک جارو
رنگ چشم : قهوه ای
رنگ مو : قرمز
ترس : عنکبوت
دوستان نزدیک : هری پاتر ، هرمیون گرنجر


توضیحات : رونالد بیلیوس ویزلی یکی از دوستان نزدیک هری پاتر است او اکنون در تیم کوییدیچ گریفیندور بازی میکند /( دروازه بان ) او در یک خانواده ی پر جمعیت زندگی می کند که تشکیل دهنده ی انها ارنولد ، مالی ، بیل ، چارلی ، فرد ، جرج، خود رون و جینی .

او از عنکبوت بسیار میترسد .

این شخصیت گرفته شده!

نام:مینروا
نام خانوادگی:مک گونگال
سن:70 به بالا
گروه:گریفیندور
سال:فاغ التحصیل هاگوارتز
چوبدستی:درخت زبان گنجشک با موی دم تکشاخ در وسط آن
اخلاقیات:بسیار قانون مند ووظیفه شناس وجدی
ظاهر کلی:بلند قد با صورتی لاغر وچروک خورده وبینی دراز
جارو:ندارم
شغل:استاد درس تغییر چهره در هاگوارتز وسرپرستی شاگردان گریفیندور
اولین حضور:در سنگ جادو

توضیحات:مینروا مک گونگال در هاگوارتز در گروه گریفیندور بود و پس از فارغ التحصیل شدنش به شغل شریف استادی در درس تغییر چهره در هاگوارتز روی آورد اکنون عضو محفل ققنوس نیز می باشد

اگر مشکلی داشت ویا تایید شد لطفا برایم پی ام بزنید
متشکرم

این شخصیت به افراد تازه وارد داده نمیشه لطفا از لیست شخصیتها یه شخصیت دیگه رو انتخاب کن

اخه چرا خوب نيست؟
من دوستش دارم.
در ضمن شخصيت هاي زيادي توي اين سايت هستن كه اصلا اسمشون ربطي به هري پاتر نداره

خب این تصمیم رو جدیدا گرفتیم که فعلا شخصیتهای جدید رو تایید نکنیم.اون افرادی هم که شناسه های غیر هری پاتری دارن کسایی هستند که خیلی وقته عضون و شخصیتشون تو نمایشنامه بچه ها جا افتاده.لطف کن از لیست شخصیتها یه شخصیت دیگه رو انتخاب کن.موفق باشی.

نام:تام
نام خانوادگی:ریدل
لقب: لرد ولدمورت
علایق: یاد گرفتن ساز دهنی و همینطور
کوییدیچ: از این بچه بازی ها اصلا خوشم نمیاد...
نققطه ضعف: کسی منو ولدی جون صدا کنه...در ضمن یکی مدام جلوم سوت بزنه
طلسم مورد علاقه:آواد...( نمی دونم چیچی) ، ولی بیشتر از اون از وین گاردیم لوی اوسا خوشم میاد..آخه خیلی باحاله ، هی تو هوا می چرخی اون وقت آدم یه جوریش میشه...
مقصود نهایی: موفقیت یاران وفادارم و همینطورپیروزیه تاریکی ها..
البته خیلی دوست دارم که بتونم موخ هرمیون رو بزنم که با من قرار بزاره(date)



خوشتیپ این شخصیت قبلا گرفته شده

نام:سارا یان
نام مادر:آن ماری یان
نام:سیریوس بلک
گروه:گریفندور
سن:17
تحصیلات:فعلا سال ششم را تمام کردم ولی سال هفتم را نمیرم. هر جا برادرم هری بره من هم میرم.
چوب دستی:21 سانتی از چوب درخت راش با موی سگ سیاه پشمالو
سپر مدافع:سگ بزرگ پشمالو
جارو:آذرخش چون بابام لنگه ی همونی رو که واسه ی هری خریده واسه من هم خریده.
توضیحات:پدرم معرف حضور همه هست.اما مادرم فشفشه ی بسیار زیبای فرانسوی از نوادگان شمشیرزن معروفی به نام دارتن یان است.پدرو مادرم به طور پنهانی از همه ی فامیل ازدواج کردند.فقط دوستان پدرم یعنی جیمز پاتر و لوپین خبر داشتند.وقتی من خیلی کوچک بودم پدرم را به جرم قتل عام عمومی مشنگها به زندان آزکابان بردند. مادرم از غم او بیمار شد.بعد از ترس این که من را دست بدهد نام فامیل من را از بلک به یان تبدیل کردتا مرگ خوار ها به دنبال من نیایند.ولی مدتی بعد او هم فوت کرد.من که آن موقع 1.5 سالم بود به نوانخانه بردند چون هیچ کس حتی لوپین و جیمز از تولد من خبر نداشتند. وقتی به هاگوارتز آمدم به هری هم کلاس شدم. در سال سوم وقتی پروفسور لوپین من را دید شناخت چون کاملا شبیه مادرم بودم و آن وقت من از همه چیز مطلع شدم و فهمیدم هری یک جورهایه بردرم میشود چون پدرم پدر خوانده ی او میشود.در سال پنجم متاسفانه پدرم را ازدست دادم و حالا فقط هری را دارم.

این شخصیت گرفته شده!