تصویر دیوار خالی رو نشون میده و صداهایی میاد که زیاد مشخص نیست بعد از چند ثانیه از دیوار یک روح وارد میشه دوربین بر میگرده و فضای اتاق رو نشون میده بارون سریع از پستو میاد بیرون و خودشو جمع و جور میکنه
بارون : کی شما رو راه داده ؟ چطوری داخل شدی ؟
روح : من از دیوار وارد شدم خودت که روحی میدونی راحت داخل میشیم کلا
بارون : خوب امرتون رو بفرمائید
روح : من بینز هستم اومدم تو شرکتتون استخدام بشم آخه حقوق هاگوارتز کفاف نمیده (اینم تیریپ هری پاتری )
بارون : خوب باید با شما مصاحبه بشه آماده اید
بینز جا به جا میشه و آماده میشه برا پاسخگوئی و بارون میره پشت میز میشینه و بینز رو هم دعوت میکنه تا روبروش بشینه تا مصاحبه رو شروع کنه در این هنگام یک ساحره اهل اضافه کاری از پستو میاد بیرون و میشینه کنار میز تا بتونه مصاحبه رو ثبت کنه
بارون : خوب مصاحبه رو شروع میکنیم اول خودتو بیشتر معرفی کن بینز
بینز : من پروفسور بینز استاد درس تاریخ جادوگری هاگوارتز هستم و اومدم تو این شرکت استخدام رسمی بشم پیمانی و این حرفا رو هم قبول ندارم
بارون : خوب شما چه توانایی جادوئی دارین ؟
بینز : من توانایی های زیادی دارم مثلا میتونم غیب بشم
بارون متعجب میشه
بارون : ایول مگه روحا هم میتونن غیب بشن ؟
بینز : بله میشه باید کمی تمرین کنی
بارون : خوب دیگه ؟
بینز : من میتونم جادو بکنم و میتونم حرف بزنم و میتونم پرواز کنم و میتونم از دیوار رد بشم و میتونم جارو بزنم و میتونم کله معلق بزنم و میتونم خدمات ارائه بدم و خیلی کارای دیگه بکنم
بارون : خوبه از این لحاظ مشکلی نیست بریم سراغ مصاحبه اعتقادی خوب شما به چی معتقدی ؟
بینز : خوب من معتقدم
بارون : خوب به چی معتقدی؟
بینز : من به خیلی چیزا معتقدم مثلا به بیناموسی معتقدم
بارون : به بودن بیناموسی معتقدی یا به بیناموس بودن معتقدی یا معتقدی بیناموسی هست یا معتقدی ....
بینز : من کلا معتقدم به بیناموسی
بارون : خوب دیگه به چی معتقدی ؟
بینز : من به حذب هم معتقدم به روح معتقدم و به منکرات معتقدم و کلا آدم معتقدی هستم
باون : خوب چند سئوال میپرسم شما جواب بده مثلا ما میخواهیم شما رو تو آبدارخونه استخدام کنیم قبول میکنین ؟
بینز : خوب بستگی داره
بارون : به چی ؟
بینز : خوب به خیلی چیزا مثلا اینکه آبدارخونه کجاست تو این شرکت
بارون : انتهای سالن سمت چپ داخل راهرو
بینز یه نگاهی به مکان مورد نظر میندازه
بینز : خوب مثلا جاش خوبه به اندازه کافی دنج هست خوب حالا باید ببینیم از لحاظ صدا آگوستیک هست یا نه از آبدارخونه اصلا نباید صدایی بیرون بیاد این نکته ضروریه باید کلا مکان باشه
بارون : حالا چرا میخوای صدا بیرون نیاد
بینز یکم فکر میکنه
بینز : خوب آخه چایی میریزم نباید صداش بیاد بیرون آبرو ریزی میشه
بارون : آهان از اون لحاظ خوبه اونجا رو هم آگوستیک میکنیم در ضمن اگر شما واردی یه فکری برا پستوی ما بکن اونجا هم باید آگوستیک بشه صدایی بیرون نیاد چون اونجا موش داره صداش هی میاد بیرون
منشی هنوز داره تمام این صحبت ها رو مینویسه و در این هنگام لبخند میزنه
بینز : مشکلی نیست خیلی راحت حل میشه
بارون : خوب از لحاظ حقوق مشکلی که ندارین
بینز : نه جاش مهم تر بود از لحاظ حقوق هم به توافق میرسیم
بارون : خوب شما اهل اضافه کاری هستین یا نه ؟
بینز : از اون نظر هم مشکلی نیست من معتقدم به اضافه کاری
بارون : خوبه پس شما بفرمائین با شما تماس میگیریم
بینز بلند میشه از به دیوار فرو میره .......
قسمت های بسیار زیادی از این پست توسط ناظر پاک شد یکم بیشتر دقت کن