هوم نظرات جالب من یکم دیر به جمع دوستان همیشه در بحث پیوستم
اونم وضعیت بد من بود که نتونستم این کتابو زود گیر بیارم چون منتظر ترجمه ی اسلامیه و خانم گنجی بودمبه هر حال
جاودانه ساز! وحشت به آدم می ندازه
خب می خوام بگم دامبلدور از کجا اینقدر مطمعنه اسمشونبر روحشو به هفت قسمت تقسیم کرده؟من زیاد قانع نشدم آخه با یک سوال نمی شه اینجور مطمعن شد
مگر اینکه دامبلدور اطلاعات بیشتری داشته که دیگه هیچ وقت در دسترس نیست
ولی اگر فرض بگیریم که هفت جاودانه ساز از خودش ساخته و حالا دوتا از بین رفته می مونه 5 تا که یکیش در وجود خود اسمشونبره پس می مونه چهارتا!
خب من احتمال زیادی می دم اینا تو هاگوارتز باشن چون اسمشونبر همیشه خواهان هاگوارتز بوده و این دلبستگی الکی نیست! و مطمعنم اسمشونبر همیشه راهایی داشته که یکی از جاودانه سازهارو وارد هاگوارتز کنه اولا هیچکی به هاگوارتز شک نمی کنه و به قول دامبلدور هاگوارتز مرموزه! و خیلی چیزا داره که حتی خود دامبلدور هم اونارو نمی دونه
پس حتما یک جایی تو این مدرسه ی بزرگ هست که بشه یک جاودانه ساز کوچیک رو در خودش جا بده
دامبلدور گفت اسمشونبر از یادگاری خوشش می یاد و اولین جاودانه ساز دفترچه خاطرات که مثل یک یادگاری قدیمیه و دومی یک جام که اونم یک چیز قدیمی و باارزشه سومی هم همون انگشتر نشان اسلایترین هنوز یکی دیگه هست حالا مکانها: اولی خونه ی مالفوی که یک اسلایترینی بوده که بعد جاودانه ساز راه پیدا کرد به هاگوارتز / دومی خونه ی قدیمی پدربزرگ اسمشونبر /سومی غاری که دوران کودکیش در اونجا دو نفر رو طلسم کرده!/چهارمی ....../پنجمی....
خونه ی مرگخوار/خونه ی قدیمی/غار/فکر کنم این یکی تو هاگوارتز باشه چون دامبلدور رو نابود کرد که بیاد هاگوارتز تا از آخرین جادوانه ساز محافظت کنه شاید تو دریاچه باشه
اگر ببنیم می بینیم تقریبا ولدمورت معکوس عمل کرده مرگخوارا آخرین مرحله بعدش خونه ی پدربزرگش که بر می گرده به زمان سال ششم/ غار که بر می گرده به دوران بچگی / ولی باز می بینم نمی شه بیاد هاگوارتز
باید قبل از تولدش باشه جایی قبل از تولدش و آخرین فکر کنم یک مکان که سالازار اسلیترین اونجا بوده
(حدسه ها)/ بعدشم که خودشه که از کوچیکی تا حالا همین بوده
و در مورد اینکه فکر کرده سه تا بچه می تونن شکستش بدن البته که فکر نمی کنه اونا بتونن شکستش بدن اونارو دستکم می گیره و در آخر غافل گیر می شه و طعم فانی بودن رو می چشه
در مورد اینکه هری یک جاودانه ساز باشه به نظرم با عقل جور در نمی یاد چون اون نمی خواسته روحش وارد جسم هری بشه و 13 سال دربه در بشه بر حسب اتفاق به دلیل عشق مادر به فرزند طلسم نتونست هری رو بکشه و فقط جایه زخم موند که تنها و تنها جایه زخم باعث ارتباط شده و نه چیز دیگه البته ممکنه برای نابودی ولدمورت هری مجبور بشه خودشو فدا کنه
به نظر من رولینگ یک جای جدید رو ممکنه برای جاودانه ساز انتخاب کنه! دلیل دارم همونطور که وزیر رو یک شخص جدید گذاشت که ما حدس نزنیم جایه جاودانه سازو یک جای جدید می زاره که بازم ما حدس نزنیم چون من یکجا خوندم اگر کسی بتونه حدس بزنه و داستان رو بگه من از نوشتن دست برمی دارم
و من تبریک می گم که چقدر حدسامون در مورد کتاب شش درست در امد
تنها حدسم که درست بود ازدواج فلور و بیل بود که اونم تابلو بود