هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: ضرب المثل های هری پاتری
پیام زده شده در: ۱۴:۴۸ یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۸۵
#1
هر چی گالیون بدی معجون میخوری !
همه رو وولدمورت طلسم میکنه ما رو نویل لانگ باتم !


Constantine Gryffindor
drhaddadmpd@gmail.com


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۱:۴۳ سه شنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۴
#2
دامبلدور: هري، سيريوس، این حرفا رو بزارین کنار فعلا کارهای مهم تری داریم که باید بهشون برسیم سیریوس قرار بود تو جای مالفوی رو عوض کنی؛ پس چی شد؟؟
سیریوس خواست چیزی بگوید که صدای انفجاری از پشت سر آنها را ترساند.
همگی به سمت صدا چرخیدند ، فضای اطرافشان پر بود از بوی دود و چوب سوخته. اين دفعه اين حمله مرگخوارها بود آن ها به سرعت خودشان را برای مبارزه آماده کردند. آلبوس و هری آماده مبارزه شدند ،مبارزه ای که ممكن بود اخرين مبارزه ای عمرشون باشه. هری کمی عصبی اما مصمم بود.
اون ميدونست كه بالاخره این اتفاق خواهد افتاد چه دوست داشته باشه و چه نداشته باشد.
در اين زمان بود که سریوس رو كرد به هري و به آرومی گفت :هری آرامش خودت حفظ کن تو قرار نیست اینجا بمونی. دامبولدور از پس اینا برمیاد. تو وظیفه مهمتری بر عهده داری...
هري پرسيد:مهمتر از داغون كردن ولدمورت؟!
سیریوس : خب ... شاید آره !!وظیفه تو زنده موندنه!!!
هری:ولی من این وظیفه رو تا موقعی می خوام که لرد رو بکشم بعد از اون برام اهمیتی نداره
سیریوس:چرا اهمیت داره چون تو باید زنده بمانی تاولدمورت رو بکشی این همون پیشگوییه که انجام شده هری بدون با هرچی بازی کنی با تقدیر نمی تونی.حالا اینا اهمیت نداره منو و دامبلدور سر اونا رو گرم می کنیم تو هم سریع فرار کن و برو.
ناگهان ولدمورت در میان مرگخوارها ظاهر می شود
همه ی افراد درون صحنه نبرد رو كردند به ولدمورت و دامبلدور .
دامبلدور: بالاخره اومدي تام!!من فکر کردم که شجاعتتو از دست دادی!!!
ولد مورت: تا زماني كه تو نمیری من راحت نميشينم.
الانم برای همین دلیل اینجا اومدم.
دامبلدور: از بچگيتم همينطور بودي و هیچ وقت هم موفق نبودی.
ولدمورت: خفه شو تو هنوز قدرت کامل من رو ندیدی.
در اين هنگام ولد مورت چوب دستی شو بلند میکنه و سيلي از نفرين هاي مختلف را به سوی دامبلدور می فرستد ولی دامبلدور در کمال آرامش همه آن ها را دفع می کند
هری هنوز مطمئن نبود چه كار بايد بكند


Constantine Gryffindor
drhaddadmpd@gmail.com


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۱:۳۹ دوشنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۴
#3
دامبلدور: خوبه همه چیز داره همونجور كه ما ميخايم پيش ميره.
ولي تو چطور تونستی الان بياي اينجا بدون اينكه ولد مورت بهت شک کنه کار خطرناکی بود.
نه دامبلدور خطر ناك نبود .
هري با شنيدن اين صدا يكه خورد.اين صداي او بود پس اشتباه نکرده بود.هری فریاد زد: سيريوس تويي؟
دامبلدور: بلك خوبي. كي ؟
هری به شدت یکه خورده بود سیریوس آنجا.
هري: پرفوسور شما ميدونستيد؟ می دانستید که او این جاست؟
دامبولدور: هری این روح سیریوسه نه خودش. یه مرده هیچ وقت برنمی گرده.
هري: براي يك لحظه فكر کردم خودشه که برگشته !
سيريوس: درسته كه من مردم ولي می توانم خودم را به دیگران نشان دهم و به محفل کمک کنم.
هري: پس تا الان چرا خودت رو به من نشون ندادی تو می دونستی که من چقدر دلم می خواست تو رو ببینم و تو در تمام این مدت فکر می کردم دیگر نمی توانم تو را ببینم. چرا خودتو به من نشون ندادی؟
سیریوس: من برگشتم تا تو رو ببینم !!
دامبلدور: هري، سيريوس، این حرفا رو بزارین کنار فعلا کارهای مهم تری داریم که باید بهشون برسیم سیریوس قرار بود تو جای مالفوی رو عوض کنی؛ پس چی شد؟؟
سیریوس خواست چیزی بگوید که صدای انفجاری از پشت سر آنها را ترساند.
همگی به سمت صدا چرخیدند ، فضای اطرافشان پر بود از بوی دود و چوب سوخته. اين دفعه اين حمله مرگخوارها بود آن ها به سرعت خودشان را برای مبارزه آماده کردند. آلبوس و هری آماده مبارزه شدند ،مبارزه ای که ممكن بود اخرين مبارزه


Constantine Gryffindor
drhaddadmpd@gmail.com


Re: و اینک تولد دوسالگی سایت جادوگران!
پیام زده شده در: ۱۱:۲۴ شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۴
#4
من اگر دعوت شم قطعا ميام ! مثل هميشه خودم تنها !
در ضمن من چهار شنبه ساعت ده صبح اولين نفري بودم كه به اين تاپيك جواب مثبت دادم . نميدونم براي چي جواب من پاك شده !!!


Constantine Gryffindor
drhaddadmpd@gmail.com


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۴:۴۵ یکشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۴
#5
هري : خوبه.پرفوسور يعني الان همه ميان اينجا؟
دامبولدور: البته که نه. تعداد ما اینجا کافیه و اونها با مرگ خورها مبارزه ميكنن.
اين ما هستيم كه باید والدمورتو نابود کنیم. البته من و تو . فرد و چارلي هم بايد از هم جدا شیم. فرد و چارلی باید برن به ديگر اعضا كمك كنن. بيا هري.
دامبولدور: فرد و چارلی. برید به هاگزمید و به اعضا كمك كنيد.
هري بريم.
هري با فرد و چارلي خداحافظي كرد و به دنبال هم راه افتادند.
هري گفت: پرو فسور حالا كجا بريم؟
دامبلدور :الان ميريم. یه کم صبر کن. منتظر علامت فاکس هستم.
هری: پروفوسور يعني فاكس بايد راه نشونمون بده؟
دامبولدور: نه هری. اون باید جای والدمورت رو بهمون نشون بده. هري نگاه كن .ايناهاش.
صدای گرم ققنوس تاریکی شب را شکست و امید رو در دل هري پاشيد . فاكس با آواز گرمش روح امید رو زنده می کرد و ترس در دل مرگ خواران می انداخت.
هری: پروفسور صداي ققنوس مياد .
يعني الان ولد مورت كجاست؟
دامبلدور : اون الان ضعیف شده ، برای همین هم فرار كرده به خونه پدريش.
هري: اوه نه . يعني بايد بريم اونجا؟
دامبلدور : ميدونم برات سخته كه دوباره خاطرات گذشتتو به ياد بياري ولي چاره ای نیست!
هری سرش را به نشانه ی قبوله، تکان داد.
ان دو در تاريكي به راه خود ادامه می دادند که ناگهان صدای مهیب


Constantine Gryffindor
drhaddadmpd@gmail.com


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۳:۴۳ یکشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۴
#6


نام : کنستانتین گريفيندور ( نواده گودریک گریفیندور ! )
سن : 25 سال مشنگی
روز تولد : 11 اگوست يا 20 مرداد
گروه : اينم پرسيدن داره ! گريفيندوره ديگه !
رنگ مو و چشم : مشكي
ظاهر كلي : خوش تيپ و خفن ( از لرد ولدمورت كه خيلي خوش تيپ ترم !!!)
تحصيلات : دكتراي علوم جادويي ( به جون اسنيپ دروغ نمي گم )
كوييديچ : مي ميرم براش !!!
جاروي پرواز : يه اذرخش 2006 دارم ( تازه دادم اسپورتش كردن !)
چوبدستي : چوب بلوط با پر ققنوس( همون فوكس خودمون كه دست دامبلدوره ! )
علاقه مندي ها : چزوندن لرد ولدمورت و مرگخوارهاي محترم -مراقبت و درمان حيوانات جادويي - ياري رساني تا اخرين نفس به محفل ققنوس - اخر هفته ها: كوييديچ و شطرنج جادويي با بر و بچز جادوگر
مهارت خاص : جن گیری ( به خصوص انواعی که شخصیت ادم رو تایید نمی کنند !!! ) (شوخی کردم کریچر جان!!! )


ریش مرلین همواره نگهدارتان !



ویرایش شده توسط کریچر در تاریخ ۱۳۸۴/۹/۲۰ ۱۴:۵۴:۴۵

Constantine Gryffindor
drhaddadmpd@gmail.com


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۱۰ سه شنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۴
#7
نام : گدريك گريفيندور
سن : 25 هزار سال ( باور نداري از سالازار اسليترين بپرس !!!)
روز تولد : 11 اگوست يا 20 مرداد
گروه : اينم پرسيدن داره ! گريفيندوره ديگه !
رنگ مو و چشم : مشكي
ظاهر كلي : خوش تيپ و خفن ( از لرد ولدمورت كه خيلي خوش تيپ ترم !!!)
تحصيلات : دكتراي علوم جادويي ( به جون اسنيپ دروغ نمي گم )
كوييديچ : مي ميرم براش !!!
جاروي پرواز : يه اذرخش 2006 دارم ( تازه دادم اسپورتش كردن !)
چوبدستي : چوب بلوط با پر ققنوس( همون فوكس خودمون كه دست دامبلدوره ! )
علاقه مندي ها : چزوندن لرد ولدمورت و مرگخوارهاي محترم -مراقبت و درمان حيوانات جادويي - ياري رساني تا اخرين نفس به فرقه ققنوس - اخر هفته ها: كوييديچ و شطرنج جادويي با بر و بچز جادوگر


ريش مرلين همواره نگهدارتان !


Constantine Gryffindor
drhaddadmpd@gmail.com






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.