حالا ارتباط آبرفوروث با شنل :
دامبلدور در کتاب اول گفته که به شنل احتیاجی نداره چون همینجوری هم میتونه نامرئی بشه . پس این نتیجه رو صددرصد میشه گرفت که دامبلدورم از اون شنل استفاده نکرده . اگر دامبلدور از اون شنل استفاده نکرده و اونو میخواسته آیا این به این معنی نیست که اونو به شخصه دیگری میداده تا ازش استفاده کنه ؟
من اینطور نتیجه میگیرم که آبرفوروث یک جاسوس حرفه ای از سوی دامبلدوره . جاسوسی که هویتش برای همه مخفیه اما همیشه برای دامبلدور کار میکرده . برعکس حرف مودی که میگه همون یه بار دیدمش شاید همون یه بار نباشه و آبرفورث زیاد به محفل سر میزده اما با شنل نامرئی !( یادتون باشه مودی همیشه اون چشمشو نداشته ) . همچنین آبرفوروث خیلی امکان داشته که از این شنل برای جاسوسی استفاده کنه .
مثلا استفاده در خود کافه اش ، خبر چینی و حتی به دام انداختن اسنیپ ! اگر در جمله های بالا دقت کنید میبینید که واقعا آبرفوروث یک کسیه که هنوز هیچ کس هویت واقعیه اونو نمیشناسه . با توجه به کتاب من در حال حاضر هیچ کس رو نمیبینم که به اندازه آبرفوروث به شنل نامرئی احتیاج داشته باشه و به این مسئله هم توجه داشته باشید که رولینگ هم در اون خبر در حقیقت میخواست توجه ما رو به این موضوع جلب کنه که دامبلدور احتیاجی به استفاده از این شنل نداشته اما این شنل پیشش بوده پس قاعدتا ما باید به فکر یک شخص سوم هم باشیم .
خلاصه من فکر میکنم برادر دامبلدور در این موضوع دخیله و جریان شنل هم به احتمال زیاد به اون ربط داره . اگر در ادامه نکته دیگه ای به فکرم رسید اضافه میکنم