خب همه میدونیم که تنها کسانی این زبون رو بلد بودن که از خانواده اصیل اسلایترین باشن بس دامبولدر نمیتونسته یک مار زبان باشه
از کوچه های خاطرم امشب عبور می کنم این خاطرات کهنه را با تو مرور می کنم از عشق
میتونه اسنیپ باشه ولی همه میدونیم که اسنیپ از نگاه کردن تو چشای مودی پرهیز داشت،مگه نه
لطفا فینگیلیش ننویس
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۱۳ ۲۲:۰۲:۲۴
نام:دین توماس
جنسیت :فرقی میکنه مگه/؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بابا مذکرم
گروه:گريفيندور!
کلاس:بابا من هنوز موندم بابا اب داد یا نوشابه اخه رنگش سیاه بود
رنگ مو:بنفش
رنگ چشم:مال من معلوم نیست یکی میگه سیا یکی میگه قهوه ای
غذای مورد علاقه :نخود برره
چوب جادو:من مال خود هری دزدیدم
زنگ مورد علاقه:استراحت
حيوان مورد علاقه:دایناسورا
آرزوها:تو درسا تقلب کنم من نگیرن
توضيحات اضافي:من جای غول ها رو میدونم ولی به هیچ کس نمی گم اونارو بیرون شیراز دیدم
سن داشت یادم می رفت:3تا 4 سال از هری تو سال دوم بزرگترم
قوانین ایفای نقش رو بخون.
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۱۲ ۱۷:۳۳:۱۹
از کوچه های خاطرم امشب عبور می کنم این خاطرات کهنه را با تو مرور می کنم از عشق