نكته كنكوري: من رون و جيني رو در سنين بزرگسالي در نظر گرفتم ، يعني زماني كه صاحب بچه شده اند .
____
_من امسال مچ پاپا نوئل رو ميگيرم .. من امسال مچ پاپا نوئل رو ميگيرم .
رز ويزلي در حالي كه چوب كبريت لاي پلك چشمهاي خود قرار داده بود تا به خواب نرود روي پله هاي ته راه رو نشسته بود و به قصد گرفتن مچ پاپانوئل در هنگام پخش هدايا به شومينه رو به رويش كه با انوع و اقسام جوراب ها تزيين شده بود خيره نگاه ميكرد.
ناگهان سايه اي در سياهي حركت كرد ، رز با كنجكاوي از محل اختفايش بيرون امد و به محلي كه چشمانش حركت را تشخيص داده بودند نزديك تر شد ، سايه به سمت شومينه حركت كرد و جعبه هايي را كه در دست داشت كنار درخت سرو كريسمس گذاشت و بعضي از انها را نيز داخل جوراب هاي متصل به شومينه انداخت.
رز خوشحال از اينكه مچ پاپانوئل را گرفته با سرعت به سمت او شيرجه رفت و خود را روي اون انداخت ، شدت اين ضربه به حدي بود كه هر دو انها نقش بر زمين شدند ، رز سريع چوبدستي اش را بالا اورد و نفرين لوموس را اجرا كرد و نور ان را روي صورت پاپانوئل انداخت .
رز ويزلي:
اين كه باباي خودمه !! پس پاپانوئل تو بودي بابا !!؟
رون در حال كه از خجالت سرخ شده بود گفت : دخترم اروم تر حرف بزن بقيه بيدار نشن ، اين قضيه بايد مثل يه راز بين خودمون بمونه ، كسي نبايد بفهمه من پاپانوئلم ، تو نبايد به كسي هيچ حرفي بزني .
رز:بابا من از اولشم ميدونستم تو پاپانوئلي من بهت افتخار ميكنم
و بهت قول ميدم اين مسئله بين خودمون بمونه !!
رون:پس حالا بهتره بري بخوابي عزيزم ، فردا صبح اين كادو هاي خوشگل رو باز ميكنيم.
رز با خوشحالي به سمت اتاق خوابش حركت كرد و رون از فرط اسودگي نفس عميقي كشيد .
صبح روز بعدرون چند تا جعبه كادو در دستش گرفته بود و با خوشحالي به سمت ميز صبحونه كه همه افراد خانواده نظير هري ، جيني ، هرميون ، جيمز سيريوس ، البوس سورس و رز حاضر و اماده پشتش نشسته بودند حركت ميكرد كه ناگهان زنگ در به صدا در امد.
جيني:من درو باز ميكنم ، تو بهتره كادوي بچه ها رو بدي .
جيني به سمت در رفت و بعد از باز كردن ان با ديدن صحنه روبروش ناگهان دچار شوك شد.
جيني : رون بهتره بياي يه نگاهي به اينجا بندازي !!
رون در حالي كه هنوز جعبه كادو ها توي دستش بود تغيير مسير ميدهد و به سمت در ميرود و وقتي منظره پشت در را ميبيند او هم مثل جيني شوكه ميشود .
صف طويلي از بچه هاي جادوگر پشت در تشكيل شده و همگي با شعار پاپانوئل ما كادو ميخوايم ، پاپا نوئل ما كادو ميخوايم رون را صدا ميزنند.
بچه ها با ديدن جعبه هاي كادو در دست رون اختيار از كف ميدهند و به سمت او شيرجه ميزنند.
رون در حالي كه زير وزن بچه ها در حال له شدن است ، ميگويد : رز !!! تو چطوري به اين سرعت اين خبرو همه جا پخش كردي ؟!!! انگار قرار بود بين خودمون بمونه.
رز:اخه نتونستم جلوي خودمو بگيرم و به بچه ها نگم كه باباي به اين معروفي دارم
عالي بود دوست عزيز! شما تاييد شديد. لطف كنيد اگه شناسه ديگه اي داشتيد، اعلام كنيد! موفق باشيد!