آلبوس سوروس پاتر و سوروس اسنیپ(مسلما اسنیپ خیلی بهتر بوده.)

-دنبال من بیا لعنتی.
این صدای سرد و بیروح کسی بود که نامش پیتر پتی کرو یا به قول دوست های قدیمی اش دم باریک بود.
بلاتریکس از این حرف او ناراحت می شودوچوبدستی اش را بیرون کشید تا او را طلسم کند که اربابش گفت:
بلا بس کن او آن قدر ضعیف است که برای مقابله در مقاب بلک یک پل را خراب کرد.دم باریک بگو غلط کردم.
-خانوم.متاسفم.غلط کردم.از گناهم بگذرید.
دراین هنگام سوروس اسنیپ با نگاه های سرد آمد.اوازدم باریک متنفر بود.در واقع دم باریک در میان مرگخواران خیلی محبوب نبود.
لرد بزرگوار مرگخواران در پی یافتن باارزش ترین چیز دنیا بود.

در محفل:
سیریوس:
ماباید افراد بیشتری تحت خدمت بگیریم.اون...(به خاطر ارادت به لرد بزرگوار مرگخوران- یه طلسم ممنوعه بفرست-از حرف بد بلک استفاده نکردم.)داره غول ها و دیوانه سازها را جمع می کند.ما باید دست به کار شویم.
مالی ویزلی:
سیریوس.مردم باور دارند که او برنگشته و هرگز هم بر نمی گردد.ما باید اول وزارت خانه را تحت اختیار داشته باشیم .بعد مردم را و بعد نوبت کار تو می رسد.
-مالی اینجوری اون حتی قاره ی آمریکا را هم زیر سلطه می بره.

اما این انسان های کند ذهن نمی دانند که ارباب بزرگ مرگخواران بفرست طلسم ممنوعه را همیشه به اهداف بزرگ خود دست می یابد.

من به ارباب بزرگ مرگخواران می گویم که این پست را فقط از روی علاقه به شما و گروهتان می زنم.

باشد که لرد و مرگخوران پیروز شوند.

مرگ بر محفل ققنوس.

مرگ بر الف دال.

مرگ بر گریفیندور.

درودبر اسلیترین.

درود بر مرگخوران.

درود بر لرد بزرگ مرگخوران(بفرست طلسم ممنوعه را)

جانم فدای لردم.

جانم فدای اسلیترین بزرگ جدم.

اول یک نیمبوس1000مرخم که در زمان خودم مد بود.
بعد چوبدستی و بعد نوشیدنی کره ای و بعد خرید کلی چیز از دوک های عسلی.

خانه ریدل ها:
لرد با عصبانیت به اسنیپ نگاه می کرد.هرگز فکر نمی کرد که کسی قدرت مقابله با او را داشته باشد.ایشان از اسنیپ می پرسند:
واقعا آن زن همین را گفت.
-بله سرورم.فقط چون من کمی دیر رسیدم اول حرف اورانشنیدم.
لرد خشمگینانه شنل را روی خودش می کشد و از خانه بیرون می رود.

یک هفته بعد
خانه ی پاترها:
جیمز پاتر و لیلی اونز و پسر یک سالهشان وارد خانه می شوند.پاتر لم می دهد.اونز هری را بهطبقه ی بالا می برد که صدای باز شدن در را می شنود.
-لیلی.هری را بردار و فرار کن.
در طبقه ی پایین لرد با پاتر دویل می کنند که لرد مقتدرانه پیروز می شود.
لرد به طبقه ی بالا می رود در را منفجر می کند.اونز مقاومت میکنند.
-آوادا کداورا.
نور خیره کننده ی سبزی از چوبدستی لرد خارج می شود واونز می میرد.هری منتظر است که پدرش از زیر شنل بیرون بیاید ومادرش بلند شود و به او لبخند بزنند.ولی وقتی صورت لرد بزرگوار را می بیند به گریه و التماس می افتد.لرد چوب دستی را بالا می آورد و می فرماید:
آوادا کداورا.
چند روز بعد:
ولی افسوس که یک گندزاده با عشق توانست جلوی بهترین و بزرگترین لرد خوشتیپ دنیا مقابله کند.
نور به خود لرد بر می گردد و او می رود.
تمام دنیا(مرگخوران)از این واقعه ی تلخ ناراحت می باشندولی برخی منافقین مثل مالفوی و اسنیپ و پتی کرو خود را سفید معرفی می کنند.ولی چند قهرمان مانند لسترنجر ها و کراوچ شجاعانه دست به قتل لانگ باتم ها می زنندو به آزکابان می روند .

به دلیل این که پست با پستهای قبلی رابطه ای نداره،از پست قبلی ادامه بدین

جادوی واقعی آن است که سیاه باشد و درد ورنج به بار بیاوردو در راه کسب شهرت و پول و ثروت باشد جناب آقای سوروس پاتر.

جناب سالازار
جد بزرگ خانواده ی گونت
خواهشا نام مرا درلیستتان ثبت بفرمایید.

به به ، نوه ی خوش گیل موش گیل ما
اسم شما در لیست مربوطه به ثبت رسید.
موفق باشید.

]چرا جواب مارا نمی دهید.


چقدر عجله دارین!
تاریخ درخواست شما مال همین دیروزه!
قرار نیست هر درخواستی دادین بلافاصله جواب داده بشه.
به هرحال جواب داده شد.

سابقه ی عضویت در مرگخوران؟

زمان ما از این قرطی بازیا نبود.

سابقه ی عضویت در محفل ققنوس؟

شامل این هم میشه.

مهم ترین تفاوت میان دو جبه ی سیاه؟

اول به من بگو محفل ققنوس و مرگخوران کی هستند بعد
تفاوتشان را بپرس.

آیا حاظر به اطاعت کامل از ارباب هستیدآیا حاظرید جان خود را در راه ایشان فدا کنید؟

اولا من بابا بزرگ بلند مرتبش هستم.افتخارش منم.اون باید از من اطاعت کنه.دوما:بی حیا من مردم.اون باید از جان پیچ هایش را بده به من.نه من روحمو بدم بهش.ناسلامتی خودش 7تا جون داره(عین خر جون داره.فقط تو زندگیش جون داره)

نظر شما درباره ی کچلی و جادوگر کچل چیست؟

والا زمان ما گیس های اندازه باسیلیسک مد بود.

بهترین و مناسب ترین راه واسه نابودی یک محفلی؟

جلوش بگو:
لرد ولدمورت(البته این رو من نمی دونم.اصلا نمی دونم محفلی کیه؟محفل کجاست؟اگه جای خوبیه منم ثبت نام کنم)

در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب)خواهیدداشت؟

اون موقع ها تو خونمون مار های گنده تر از باسیلیسک داشتیم.حالا نوه ی نوه ی نوه ی سالازار اسلیترین بزرگ با یه مار دو متری می گرده؟واقعا براش متاسفم.



یک نمونه از کارهای بیرهمانه و سنگدلانه خود را شرح دهید.

دخترم نوه ی نوه ی سالازار اسلیترین بزرگو زدم با مارها حرف می زنم(آخر جادوی سیاهه)از همه بد تر بابا بزرگ ولدمورتو نوه ی نوه ی نوه ی سالازار اسلیترینم.

نظر خود را به طور خلاصه درباره ی کلمات زیر بنویسید.

ریش:آخرِ مده
طلسم های ممنوعه:زمان ما ازاین قرطی بازیا نبود.همه آزاد بودن.
الف دال:من بهت می گم نمی دونم محفل مرگخوار کیه تو می گی الف دال.من تو همی نشم موندم.

ببین ولدیمن بابا بزرگتم.آخر جادوی سیاهم.منو قبول کن.


شما حتی یک پست ایفای نقش هم ندارین.من از کجا بفهمم قدرت نویسندگی و ایفای نقشتون در چه حدیه؟
برای عضویت در گروه هاعجله نکنین.پست بخونین و پست بزنین.برای عضو شدن در گروهی مثل مرگخواران تجربه لازمه.

تایید نشد.

نام ماروولو

نام خانوادگی گونت

جنس مرد

سن 100سالی میشه

گروه اسلیترین

درجه خون اصیل اصیل

ظاهر خوشتیپ موهای بلند چشم سبز قد بلند

چوبدستی 32سانتر ریسه قلب اژدها چوب گنجشک

سازنده اسم خوبی داشت...ولی یادم نمیاد

جارو پرنده نیمبوس 1880

زبان مارهاوآدما

جد سالازار اسلیترین

فرزند 1دختر (مایه ی شرمندگی(پسرش مایه ی افتخار))1پسر(مایه ی افتخار)

نوه همون یارو اسمش چی بود. ...آهان ولدمورت

علاقه س.اسلیترین با مارها حرف زدن و خود مارها آدمای
خون اصیل گروه اسلیترین کشتن مشنگها

شغل آزاد

تخصص کشتن مشنگا زدن دخترم به زبان مارها حرف زدن

توضیحات پدر بزرگ ولدمورتم.از حرص دخترم دغ کردم و مردم.بلد نیستم بچه تربیت کنم.

تایید شد!

نام سالازار

فامیلی اسلیترین
جنس مرد
نام کامل سالازار اسلیترین

گروه اسلیترین

کوییدیج جوینده

شغل مدیر مدرسه ی هاگوارتز

علاقه مرگخواری و باسیلیسک و خون اصیل و تالار اسرار و...

سن 1000 سالی میشه

زبان مار و آدم

چوبدستی 23 سانتی متر ریسه اژدهادرخت ارکیده

چوب جارو نیمبوس 999

ظاهر قدبلند خون اصیل موی مشکی خوشتیپ

مهارت حرف زدن با مارها به کار بردن طلسم های نا بخشودنی از بین بردن گندزاده ها اذیت دیگران

توضیحات از بنیان گذاران هاگوارتز است.عقیده داردکه فقط خون اصیل ها توانایی فراگرفتن علم جادو رادارند.اما دیگر بنیان گذاران با او مخالف هستند.او محلی در زیر یکی از دستشویی ها تالار اسرار رادرست میکندودر آن یک باسیلیسک قرارمیدهد تا گندزاده هارابکشد.او موفق
نمی شود واین کار را به نوه ی واقعی خود میسپارد(که همانندخود اومار زبان است)ونوه ی اوکسی نیست جز لرد سیاه.

اگه راست میگی تایید نکن .نوم خفت میکنه


این شخصیت گرفته شده!