(پست نتیجه توسط لرد ولدمورت نوشته شده.)
نتیجه دوئل رکسان ویزلی و رودولف لسترنج:امتیازهای داور اول:
رکسان ویزلی: 27 امتیاز – رودولف لسترنج: 26 امتیاز
امتیازهای داور دوم:
رکسان ویزلی: 26.5 امتیاز – رودولف لسترنج: 27.5 امتیاز
امتیاز های داور سوم:
رکسان ویزلی: 26 امتیاز – رودولف لسترنج: 27.5 امتیاز
امتیازهای نهایی:
رکسان ویزلی: 26.5 امتیاز – رودولف لسترنج: 27 امتیاز
برنده دوئل:
رودولف لسترنج!..............................................................
-به فریادم برسین!
صدای بلند رکسان، بخش اورژانس سنت مانگو را به لرزه در آورد.
پرستاری با بدخلقی به او نزدیک شد.
-چه خبره این جا رو گذاشتی رو سرت؟ نمی بینی چقدر بیمار داریم؟ برو اون گوشه برای خودت تشکیل پرونده بده تا بیام ببینم چته.
رکسان افتان و خیزان و لنگان و لرزان، به بخش تشکیل پرونده رفت.
-نام؟
-رکسان!
-نام خانوادگی؟
-خالی!
مامور نگاهی به چهره رکسان که نام خانوادگی اش را فریاد می زد، انداخت.
-دلیل مراجعه؟ معجون؟...طلسم؟...حمله؟...
-همینه آقا، همینه...بنویس مورد حمله واقع شدم. نیش خوردم. نیشی کشنده! زنگ بزنین کل ویزلی ها رو خبر کنین. دقایق پایانی عمرمه.
ظاهر رکسان مشکل خاصی نداشت.
ولی برای احتیاط به بخش حملات جادویی منتقل شد.
شفادهنده جوانی بالای سرش آمد.
-خب...که نیش خوردی...شکایتی هم از لینی وارنر داری؟
رکسان که هنوز آرامشش را به دست نیاورده بود جواب داد:
-این نبود! این دفعه، این یکی نبود. البته به محض ورودم به خانه ریدل ها حمله کرد که نیش خوش آمد گویی بزنه، ولی از قبل آماده شده بودم. زره پوشیده بودم. نیشش زیگزاگی شد.
-خب پس از چی نیش خوردی؟
رکسان به سختی قوطی کبریتی از جیبش در آورد.
-انداختمش این تو. حشره ای عضلانی و نیمه عریان!
شفادهنده، چوب دستی اش را روی قوطی گذاشت و طلسم شفاف کننده اجرا کرد.
حق با رکسان بود. حشره ای نیمه عریان و بسیار عضلانی داخل قوطی بود که داشت تمرین می کرد به زبان اشاره، وضعیت تاهل ملت را سوال کند.
رکسان ادامه داد:
-اولش جن بود...همینجوری داشت دور خودش می چرخید و می پرسید که مگه همون یه تیکه لباسی که جن ها دارن رو صاحبشون بهشون نداده؟ پس کل اجنه در واقع از همون اول، آزادن! تا ما اومدیم توضیح بدیم که نخیر...اون لباس ها رو شخصی بجز صاحبشون بهشون می ده یهو حشره شد و در اولین اقدام، بازوی منو نیش زد! به دادم برسین...تب کردم. ضعف کردم. الان غش هم می کنم. حالم بده! تونل نورانی می بینم...جد پدریم از اون ورش داره اشاره می کنه که بیا....
شفادهنده، کمی سرو ته حشره را بررسی کرد.
-شلوغش نکن ببینم...این که نیش نداره...فقط دو تا قمه ریز تو دستشه. فکر می کنم همونا رو کمی فرو کرده تو بازوت.حتی خراش هم ایجاد نشده. برو پی کارت خب. دو ساعته وقت ما رو گرفتی!