هرى و هاگريد در كوچه دياگون
________
هرى در حالى كه به زيورآلات دستفروش كه گهگاهى ميلرزند و بالا پايين ميشوند نزديك ميشود ميگويد : هاگريد!اينا چين؟
هاگريد : اه!هرى تو واقعاً پسر كنجكاوى هستى!فقط مراقب باش كار دست خودت ندى(هاهاها)
اينا گردنبند هاى طلسم شدن!بايد حواست باشه بهشون دست نزنى وگرنه خشكت ميزنه!
هفته پيش يكى از سال دومى ها همينطورى خشكش زد!البته فكر كنم مادام پامفرى يه چيزايي داشت كه از خشكى درش بياره(ميخنده)
هرى با چشمانى درشت در حالى كه تصور خشك شدن هم براش سخته آب دهنش رو قورت ميده و سعى ميكنه حواسش رو به ليست خريدش پرت كنه!
درود بر تو فرزندم.
بذار اول در مورد نمایشنامه یه توضیحی بدم من.
نمایشنامه (رول) یه متنی هستش که شما با خلاقیتت مینویسی و شامل توصیف صحنه (فضاسازی)، دیالوگ و انتقال احساسات و اون فضا به خواننده هستش.
در حال حاضر این متنی که نوشتی حالتی داره که مشخصه سریع و با عجله نوشتی. ازت میخوام که دوباره بنویسی، با توصیفات بیشتر از صحنه و حالات شخصیت ها.
در مورد دیالوگ نویسی هم یک نکته بگم بهت.
هاگريد در حالی که میخندید گفت:
- اه! هرى تو واقعاً پسر كنجكاوى هستى! فقط مراقب باش كار دست خودت ندى.
متوجه شدی چه کردم دیگه؟
پس برو و با یه نمایشنامه قوی تر و بهتر بگرد.
فعلا تایید نشد!
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۶/۳/۲۹ ۱۶:۳۰:۵۹