هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۴۱:۱۹ جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
#1
نام کامل: گیلدروی لاکهارت
شغل : استاد کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه
گروه : ریونکلاو
ویژگی های ظاهری : موهای گندمی حالت دار - لبخندی که از دلایل محبوبیتشه - لباس کرم رنگ و شنل دار - دندان هایی به رنگ برف
ویژگی های اخلاقی : خودشیفته - علاقه مند به مطالعه و دانش جادو ها - میانگرا
نژاد : دورگه ای هست که میشه اون رو دومین شاهزاده دورگه خطاب کر البته از نظر قدرت و هوشش در جادو. پدرش یه ماگل بود و مادرش یه ساحره.
چوبدستی : از چوب گیلاس و ریسه قلب اژدها با اندازه 9 اینچ که یکی از خاص ترین چوبدستی ها از نظر طراحی هم هست که دو رنگه
و به لطف ریسه قلب اژدها کنترل این چوبدستی با قدرت مرگبارش نیاز به قدرت ذهنی بالایی داره
علاقه مندی ها : گیلدوری از کودکیش نیازمند توجه دیگران بود و همیشه درمورد انواع مختلف جادو مطالعه داشت و حتی در وقت های ازادش به این فکر میکرد که چطور یه وردی رو قویتر اجرا کنه پس از علاقه مندی هاش هم به مطالعه هم به معروف بودن میشه اشاره کرد و البته با توجه به کارهایی که کرده میشه از علاقه مندی هاش به ظاهر جذاب داشتن و علاقش به جادوی حافظه هم اشاره کرد.
زندگینامه : گیلدوری لاکهارت از یه پدر ماگل و مادر ساحره متولد شد. حدسیات میگه پاترونوسش یه گربست.از کودکی غرق در مطالعه و رویا پردازی درمورد قدرتاش بود و فکر میکرد به واسطه قدرت ذهنیش قدرت جادویی خاصی هم داره و در مدرسه قراره تک باشه ولی همه این ها فقط تا زمانی ادامه داشت که گیلدوری نامه هاگوارتز رو دریافت نکرده بود. با شوق و غرور مثل همه وارد سکوی 9 و سه چهارم شد ولی روط=ز اول تدریس متوجه تفاوتی با بقیه نداره و این یه شوک ناجور بهش وارد کرد. با این حال گیلدوری د=موفق شد در مدت تحصیلش شخصیتی خودشیفته و بزرگ رو از خودش به جا بزاره طوری که امضای خودش رو با سایز خیلی بزرگی روی زمین کوییدیچ حک کرد و ...
بعد از فارغ التخصیلیش تموم قدرت خاص ذهنیش رو روی مطالعه گذاشت همونطور که گروهش ریونکلاو بود بخش زیادی از عمرش رو برای مطالعه و دریافت دانش جادوی حافظه گذاشت و سرانجام موفق شد این ورد رو به صورت عجیبی عالی اجرا کنه! به کل جهان سفر میکرد و وقتی فردی یک موجود خطرناک رو شکست میداد گیلدوری همونجا جادوی حافظه رو اجرا میکرد و اونکار رو به اسم خودش در میاورد و کتابی درمورد اون ماجراجویی با استفاده از تخیلش مینوشت. اون از نظر ظاهر هم خودشیفته خودش بود و موفق شده بود 3 دوره برنده جایزه زیباترین لبخند بشه. سرانجام توسط دامبلدور که از قبل میدونست کاسه ای زیر نیم کاسه اونه استخدام شد و این افتخار بزرگی براش بود البته تا قبل اینکه در طی اینکار جادوی حافظه رو روی خودش اجرا کنه.


تایید شد.


ویرایش شده توسط گابریل دلاکور در تاریخ ۱۴۰۳/۱/۳۱ ۲۰:۵۶:۳۸


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۳:۴۰:۴۴ جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
#2
سلام کلاه جان! از مرحله قبلی که رد شدم و حالا با چیزایی که از خودم فهمیدم خدمتت رسیدم. من ادم درونگرایی هستم بیشتر اهل مطالعه و باور دارم با مطالعه درمورد جادو ها میتونم حتی قویترین جادو های سیاه رو شکست بدم و نظرم قویترین جادو دانشه.
خودم دوست دارم برم ریونکلا یا گریفیندور حالا خودت صلاح میدونی چیکار کنی



پاسخ به: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۱:۵۶:۲۹ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
#3
رنگ،جارو،عصبانی،شاخه،دست،رعدوبرق،اژدها،سیاه
جک مثل همیشه پر از انرژی بود و داشت با جاروش تو آسمان آبی و آفتابی اون روز پرواز میکرد و فریاد
میزد. اما تو همین لحظات دوباره کابوس همیشگیش جلوی چشماش ظاهر شد و اونم چیزی نبود جز توهم اژدها.
تقریبا دیگه همه میدونن که بعد از اینکه پدرش توسط یکی از اژدهایان در حین انجام ماموریت کشته شده اون هر روز توهم صحنه حمله اژدها به خودش رو میبینه. اما در همین حین که این توهم رو میدید دستش از ترس عرق کرد و از جارو سر خورد روی یک شاخه افتاد. دوستاش سریعا اون رو به درمانگاه رسوندن و خیلی ترسیده بودن پس تصمیم گرفتن تا زمانی که به هوش بیاد توی درمانگاه بمونن ولی یکی از اهالی که این حادثه رو دیده بود فورا به مادر جک این خبر رو رسوندو اون خیلی عصبانی شده بود و اضطراب داشت سریعا سوار جاروش شد و توی آسمان سیاه و بارانی شب به سمت درمانگاه حرکت کرد. آسمان شروع به زدن رعدوبرق کرده بود که ناگهان جک به هوش اومد. دوستانش با اون صحبت کردن و اتفاقی که افتاده بود رو باش تعریف کردن که در همین حین مادرش به درمانگاه رسید. با لباس خیسش که در اثر باران از اون قطره های آب میچکید جک رو در آغوش گرفت و جک به مادرش و دوستانش قول داد که از این به بعد در زمان جارو سواری بیشتر دقت کنه.



خوب بود! فقط لطفا حواست باشه که جملات رو بدون علائم نگارشی رها نکنی. یا با علائمی مثل نقطه، علامت تعجب، علامت سوال و... بهشون پایان بده، یا با علائمی مثل ویرگول، ؛ و... به جمله بعدی وصلشون کن.

تایید شد.

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط گابریل دلاکور در تاریخ ۱۴۰۳/۱/۳۰ ۲۲:۱۶:۵۲






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.