هیپوگریفش یاد باغچه کدوحلوایی هگرید افتاده
ناظر که دو تا شد انجمن می ریزه به هم
چوب های خشک دسته جاروی پیشکشی رو نمی شمارند
دوستانش وقتی میدیدنش بهش می خندیدند،
نه به خاطر اینکه کارش رو درست انجام نمی داد،
چون خوب می دونستند که در کارش مهارت کافی داره،
نه به خاطر اینکه صاحبش یک جادوگر اصیل نیست
چون کسی جرأت اینکار رو نداشت،
راستش فقط به خاطر لباسش بهش می خندیدند،
آخه تو دار و دستۀ اونا لباس پوشیدن رسم نبود،
ولی اون اصلاً به این چیزها اهمیت نمی داد،
چوبدستی جادوئی هگرید بودن ارزش این رو داشت
که لباس صورتی تنش کنه و بشکل یک چتر در بیاد.
=============================
کاش میشد امروز منو به صورتت نزنی،
کاش لااقل میشد یک ساعت منو از روی صورتت برداری،
چرا، آخه چرا همیشه پشت من قایم می شی؟
چرا می ترسی از اینکه کسی اون نگاه پر از محبت رو ببینه؟
چرا بچه ها نباید بدونند که چقدر دوستشون داری؟
چرا نباید بدونند که چقدر نگرانشون هستی؟
خواهش می کنم منو از روی صورتت بردار...
عینک شیشه چهار گوش پروفسور مینروا مک گانگال باز هم داشت به اون اصرار می کرد.
پشت سر هم حرام است!!..آسلامی گشت!
ویرایش شده توسط برادر حمید در تاریخ ۱۳۸۴/۶/۲۶ ۱۹:۴۲:۵۷
سلام،
میشه یک تاپیک با این عنوان باز کرد؟
"هری پاتر در دنیای سیاست امروز"
توی این تاپیک میشه درباره درس هایی که سیاستمداران و دولتمردان جهان امروز می تونند از کتاب های هری پاتر بگیرند صحبت کرد. چون به نظر من هری پاتر کتابی که هر سیاستمداری باید حتماً اون رو بخونه.
ايول! چه جالب! ميتوني باز كني باحاله!
چو چانگ
ناظر خفن جادو و جادوگري
ویرایش شده توسط چو چانگ در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۱۸ ۲۳:۳۶:۳۲
پروفسور اسنیپ در حالیکه یک کدو حلوایی گنده و چند تا ماهی مرکب رو توی یک بقچه شطرنجی می بست که برای هگرید تعارف ببره، داشت از پنجره قلعه جغدی رو که نامه انتخابات رو به طرف کلبه می برد نگاه می کرد و با خودش فکر می کرد که آیا هگرید سگ سه سرش رو برای شرکت در امتحان دوئل به اون قرض می ده یا نه.
من گرمم، به گرمی قلب یک مادر
من نرمم، به نرمی دست یک مادر
من قشنگم، به قشنگی لبخند یک مادر
هری جان، باور نمی کنی؟
منو بپوش، تا همه این ها روخوب حس کنی
چون من بلوز دستباف خانم ویزلی هستم.
نام:Crookshanks
نام خانوادگی: چه عرض کنم.
سن: زیاد
جنس: پیشی از جنس مذکر (در واقع یک نیزل هستم). اگر نمی دونید نیزل چیه به کتاب جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آن ها مراجعه کنید. ولی قبلش کلی خجالت بکشید که نمی دونید نیزل چیه.
رنگ چشم: زرد
رنگ مو: حنایی
ظاهر کلی: پشمالو با دست و پاهای یه خورده کج و صورتی که انگار مستقیماً با دیوار روبرو تصادف کردم و یک دمب خوشگل مثل شیشه شور
خصوصیات اخلاقی: باهوش مستقل و گاهی وحشی اما اگر با کسی انس بگیرم خیلی اخلاقم خوب میشه.
علاقه مندی ها: رو پای هرماینی بخوابم. هری پشت گوشم رو بخارونه. موش هم دوست دارم.
تحصیلات: چه عرض کنم.
توانایی ها: توانایی عجیبی در پیدا کردن افراد نادرست و امور مشکوک دارم. اگه یه وقتی صاحبم گم بشه اون رو صحیح و سالم به خونه می رسونم.
محل زندگی: برج گریفندور
عضو: چون هرماینی عضو گریفندوره منم دوست دارم همون باشم.
تایید شد! (مک گونگال)
ویرایش شده توسط پروفسور مينروا مک گونگال در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۸ ۱۶:۴۹:۵۴