من فقط یه سوال میکنم، اونم اینکه به نظر شما دامبلدور، قدرتمندترین جادوگر دنیا، کسی که میتونست کارهایی رو بکنه که هیچ کس دیگه بلد نبود، کسی که می گفت من برای نامریی شدن احتیاجی به شنل ندارم، کسی که کم و بیش از اتفاقاتی که می افتاد مطلع بود (فصل های آخر سنگ جادو که وسط راه، برگشت به هاگوارتز تا هری رو نجات بده)، کسی که با ذهن خود انواع جادوها رو انجام میداد، برای مقابله با دراکو مالفویه جوجه احتیاجی به چوبدستی داشت تا مثلا منجمدش کنه؟ به نظرتون مسخره نیست که ده دقیقه باهاش هرف بزنه تا بقیه مرگ خوارا برسن و بکشنش؟
دامبلدور در واقع واسش بیشتر مهم بود مالفوی زنده بمونه تا خودش کشته بشه، هم تو سال، هم آخر سال. بلکه بتونه نظر مالفوی رو عوض کنه. در صورتی که راحت می تونست کارشو تموم کنه، ولی نگفت شک کرده تا ولدمورت نکشتش. آخرش هم مالفوی داشت تصمیمشو عوض می کرد که مرگ خوارا ریختن و نقشه دامبلدور توسط اسنیپ اجرا شد.
You see, we have never been able to keep a Defense Against the Dark Arts teacher for longer than a year since I refused the post to Lord Voldemort
ورد Sectumsempra که هری تو کتاب ۶ روی ... اجرا کرد! جدا چیزه شاهکاری بود. تو مایه های بیل را بکش!
You see, we have never been able to keep a Defense Against the Dark Arts teacher for longer than a year since I refused the post to Lord Voldemort