هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۲۱:۲۱ دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۷

آلفرد بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۷ پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۴۰ جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۱
از دیروز تا حالا چشم روی هم نذاشتم ... نمی ذارم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
كلاس تغیير شكل

امتحان میان ترم

1- تغییر شکل را به طور کلی تعریف کنید ! (3 امتیاز)

تغییرشکل به طور کلی یعنی شیوه هایی برای تبدیل کردن صورت ظاهری جادوگر به شکل دلخواه !

2- مورد توجه ترین ، جذاب ترین و ساده ترین روش تغییر شکل چیست ؟ (1 امتیاز)

تغییر شکل با استفاده از معجون و چوبدستیه !

3- تغییر شکل در چه مواقعی فایده داره ؟ (2 مورد)(2 امتیاز)

تغییر شکل در مواقع خطر خیلی به درد می خوره ! , همچنین برای کلک ها و در واقع گول زدن مردم هم به درد میخوره و همینطور گاهی از آن سوئ استفاده می شود
!
4- مهمترین چیز در یادگیری تغییر شکل چیست ؟ (2 امیتیاز)

مهمترین چیز در مورد تغییر شکل اینه که بدونید چطور و چه موقع باید از اون استفاده کرد.

5- تغییر شکل برای چه کسانی مضره ؟ (1 امتیاز)

برای کسانی که تغییر شکل را برای سرگرمی و برای اطلاعات عمومی مطالعه می کنند !

6- کدام یک از موارد تغییر شکل ابتدایی نیست ؟(1 امتیاز)
1) استتار با خاک و برگ
2) رنگ کردن صورت
3) شبیه کردن انسان به میمون توسط معجون رویش مو*
4) سر بالا کردن دماغ توسط ورد های تغییر دهنده

7- کدام روش تغییر شکل اولین بار به وسیله ماگل ها ابداع شد ؟ (1 امتیاز)

تغییر شکل ابتدایی
8- آیا تغییر شکل کار ساده ایه یا یک عطیه ذاتیه ؟ (3 امتیاز)

خیر تغییر شکل کار ساده ای نیست بلکه یک چیز ذاتی است مانند سایر رشته ها ی جادویی و همینطور یک سری مسائل فوق پیشرفته هست که باید در خون جادویی ما باشه !

9- جادوگران چگونه از تغییر شکل ابتدایی استفاده می کردند ؟(1 امتیاز)

جادوگران اولیه چیزی به اسم تغییر شکل نداشتن ، این مربوط به زمانیه که جادوگران فقط دو هنر دوئل و معجون سازی رو بلد بودن ، در واقع جادوگران بدوی !اونها کم کم به این روش ماگل ها علاقه مند شدند و اون رو با ورد هایی که بلد بودند تطابق دادند !

10- تغییر شکل ابتدایی را تعریف کنید ! (3 امتیاز)
تغییر شکل ابتدایی نزدیک ترین مرز دنیای جادوگری و ماگلیه که بدون استفاده از روش های تغییر شکل و با کمک ورد های ابتدایی انجام میشه ! این روش رو گاها تحریف شکل میگن !


11- آیا می شود ورد های تغییر شکل را بدون چوبدستی انجام داد ؟ (1امتیاز)

بله جادوگران ماهر می توانند این کار را با دست انجام دهند

12- تغییر شکل با چوبدستی به چه چیز هایی نیاز دارد ؟ (2 امتیاز)

فقط به یک چوبدستی و اطلاعات لازم در مورد ورد ها نیاز دار

13- با توجه به اینکه استفاده از چوبدستی راحت ترین و جذاب ترین روش تغییر شکله چرا روش های دیگه ای مانند معجون و انرژی طراحی و استفاده میشه ؟ (4 امتیاز)

در واقع دو دلیل داره ! دلیل اول ولی کم اهمیت تر اینه که روش هایی مثل معجون و تغییر شکل های ابتدایی قبل از اختراع چوبدستی ساخته و استفاده میشدند. اما دلیل دوم ولی مهم تر اینه که شما با چوبدستی بعضی کار ها رو نمی تونید انجام بدین !

14- یک مثال از تغییراتی که نمیتوان با چوبدستی انجام داد بزنید ! (2 امتیاز)

شما نمی تونین خودتون رو عینا مثل یک نفر دیگه بوسیله چوب دستی تغییر شکل بدین !

15- در تغییر شکل با چوبدستی رعایت چه نکاتی ضروری است ؟ (2 امتیاز)

چگونگی تلفظ ورد و چگونگی تکان دادن و حرکت دادن چوبدستی

16- تحول و تولد دوباره تغییر شکل مربوط به چه زمانی است ؟ (1 امتیاز)


مربوط به زمانی که تغییر شکل دگرگونی گسترده ای پیدا کرد و تبدیل به روش های ساده ای مثل ورد و معجون شد



Re: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۰:۴۷ یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۷

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 708
آفلاین
« این یک مسئله ی حیاتی میتونه باشه! نمیدونم چرا متوجه نمیشی! »

گابریل نفس عمیقی کشید و به پشتی صندلی اش تکیه داد. هنوز چشم غره های لونا، فلور و چو را حس میکرد. تالار عمومی ریونکلاو خلوت بود و ساعت بزرگ و جادویی بالای شومینه، دو بعد از نیمه شب را نشان میداد. گابریل به ساعت نگاه کرد، تا قبل از آن خوابش نمی آمد اما همین که به ساعت نگاه کرد احساس خواب آلودگی سرتپایش را فرا گرفت.

« بذار یک بار من این کار رو انجام بدم، میتونیم از دفعه ی بعد این کار رو به تو بسپریم. »

چو با لبخند سعی میکرد گابریل را راضی کند. کاری که امکان نداشت انجام شود! آنها همه ی روش ها را امتحان کرده بودند. روز پیش، پرفسور مک گونگال اعلام کرده بود که بین سه گروه هاگوارتز مسابقه ای انجام میشود. هر گروه باید نماینده ای بفرستد که نماینده حتما باید سال پنجمی و به بالا باشد. مسابقه به دستور وزارت سحر و جادو برگذار میشد و در شبکه های جادویی نیز، برای دیدن عموم پخش میشد.

قرار بود در زمین کوییدیچ هاگوارتز دوئلی بزرگ بین اعضای گروه ها انجام شود و سپس، گروه ها باید با تغییر شکل دادن همگروهی های خود چهره ی آنها را نا شناس میکردند و بقیه ی گروه ها نام افراد را حدس میزدند. در این کار هرکس که میتوانست تغییرات بیشتر و گسترده تری را به وجود بیاورد، مسلما" پیروز میشد.

و دو نفر برنده باید دو شی تغییر شکل یافته را به حالت اول خود باز میگرداندند؛ که این نیز جزو مهارت های گابریل حساب میشد. او فقط نیاز به پشتیبانی داشت.

« ببین گابریل ما میدونیم که تو خیلی خوب میتونی جادو کنی و میدونیم که مهارت انجام وردها و افسون های تو با چوبدستی بیشتر از همه ی ماست ، اما من هنوز اتفاقی رو که چند سال پیش سر کلاس تغییر شکل افتاده بود فراموش نکرده ام! »

گابریل پوزخندی زد!
« فلور اون کاملا اتفاقی بود! باورم نمیشه دارید اینکارو میکنید. ما با فیلت ویک مشورت کردیم و اون از بین همه من رو انتخاب کرد! بچه ها لازمه که به من اعتماد کنید، واقعا لازمه. »

چو از روی صندلی اش بلند شد. به سمت شومینه رفت و گفت:
« باشه! ما به تو اعتماد میکنیم. من و آلفرد و لونا حاضریم اون سه نفری باشیم که تو تغییر شکلشون میدی. »

روز مسابقه، بعد از مسابقات دوئل
صدای فریاد بلند دامبلدور در تمام زمین کوییدیچ پیچیده بود.دانش آموزان لحظه ای آرام و قرار نداشتند. گابریل نزدیک رختکن ایستاده بود و به دانش آموزان سال هفتمی گروه های دیگر نگاه میکرد. او از همه کوچک تر بود، اما توانسته بود به راحتی بارتی کراوچ را از اسلیترین و آلبوس سوروس پاتر را از هافلپاف شکست دهد و تنها در مقابل پرسی کمی دچار مشکل شده بود. حالا اسلیترین به احتمال زیاد حذف میشد.

« خب خب خب ! امیدوارم که همه ی شما خیکی ها حالتون خوب باشه! بریم سراف مرحله ی دوم، دوستانی که قراره تغییر شکل پیدا کنند بیان جلو ! چرا می ترسید، مگه به هم گروهی هاتون اعتماد ندارید؟ هر کس درون اتاقک گروه خودش بره. »

مدتی بعد

گابریل وارد اتاقک کوچک شده بود که هیچ چیز درونش نبود و نور کمی از میان ِ شکستگی های چوبهای به کار رفته در دیوار اتاقک به داخل می تابید. گابریل چوبدستی اش را به سوی صورت چو گرفت.
« تکون نخور چو، میخوام دماغت رو بزرگ کنم! فورنوکولوس

چو تکان وحشتناکی خورد. گابریل قدمی از او فاصله گرفت. چو روی زمین خم شد و سپس، با خنده از جایش بلند شد. گابریل به چهره ی او نگاه کرد که با نگاهی مغرورانه به او خیره مانده بود. باورش نمیشد چو بازی در آورده بود.

« جدا فکر کردم اشتباهی این کار رو انجام داده ام! »
« نترس بچه! کارت رو بکن. ببینم، خیال داری چشمام رو چی کار کنی؟ »
« میخوام چشمات رو معمولی کنم و اون موقع چشم های آلفرد رو بادومی میکنم، این طوری همه اون رو با تو اشتباه میگیرند. »

مدتی بعد

گابریل روبروی آلفرد ایستاده بود. به لبخندی به آلفرد نگاه کرد. چهره اش زیر نور خورشید که هر لحظه کم و کم تر میشد و به سرخی می گرایید، قرمز رنگ شده بود.

« آلفرد، یه فکری به سرم زد. میخوام گوش های تورو شکل گوش های لونا در بیارم و اون وقت میتونیم گوشواره هم بهش بندازیم! اون وقت همه گیج میشن که تو چو هستی یا لونا. »
« فکر جالبیه گابریل. »

دوباره لبخند زد، این بار پیروزمندانه بود. چوبدستی اش را بلند کرد. حرکتی چرخشی به چوبدستی اش داد؛ حرکتی کاملا اشتباه! وردی که تنها با ضربه خواسته اش را ادا میکرد، نه گردش. ورد " مورسموردار " رو خوانده بود، وردی برای کوچک کردم گوش ها. طلسمش را به گوش ها آلفرد فرستاد. آلفرد با مهربانی به اونگاه میکرد.. ناگهان دور گوش هایش شروع به قرمز شدن کردند.

« چو! چو.. بیا. »
« من لونام گابریل، این چوست! »

چو جلو دوید.. اصلا چو نبود! با بینی بزرگ و ابرویی یکسره و کلفت. چهره ای مسخره و زشت پیدا کرده بود و تشخیصش بسیار دشوار بود. به آلفرد نگاه کرد که با وحشت به چهره ی آن دو خیره شده بود. گابریل جدا ترسیده بود، چنان ترسیده بود که چوبدستی از دستش روی زمین افتاد. نمیتوانست به آلفرد نگاه کند.. اما میخکوب شده بود و از شدت تعجب و ترس هیچ کاری از دستش بر نمی آمد.

گوش های آلفرد کوچک و کوچک تر میشد و به اندازه ی یک نقطه در آمده بود. از سوراخ گوشش خون میچکید و آلفرد فریاد میزد.
« گابریل یه کاری کن! چوبدستی ات.. چوبدستی ات کجاست؟ گابریل ! »
با دستش به نقطه ای از زمین اشاره کرد که فکر میکرد چوبدستی اش آن اطراف باشد. سپس احساسش کرد، در دستش! چو او را به شدت تکان داد و به خود آورد. به چو خیره ماند که چهره ی جدیدش به شدت سفید شده بود.

« چی کار باید بکنم؟ ... من نمیخواستم این طوری بشه.. نمیدونستم این طوری میشه! اصلا فکرش رو هم نمیکردم. »
« برش گردون! برش گردون به حالت اولش.. یه ضد طلسم بهش بزن.. نمیدونم! گابریل به خاطر خدا این کارو بکن! »

کم مانده بود چو زیر گریه بزند .. آه میکشید و لحنش التماس آمیز بود.. تحمل مرگ دوستش را نداشت!

وحشت سرتاپایش را فرا گرفته بود. میدانست که لحظه ای دیگر آلفرد از درد بیهوش می شود. روی دو زانویش افتاده بود و دستش را روی گوش های نداشته اش قرار داده و فریاد میکشید. از میان انگشتانش خون بیرون میزد.

« آلفرد من رو ببخش.. فقط دستت رو از روی گوشهات بردار.. میشنوی؟ دستت رو بردار ! »
همان کار را کرد. گابریل چوبدستی اش را بلند کرد. لرزش دستش خودش را نیز متعجب کرده بود. احساس حماقت میکرد و صدای تمسخر افراد در گوشش میپیچید، اگر گذاشته بود چو یا فلور جایش می رفتند.. اگر آلفرد حالش خوب نمیشد؟ به خودش دلداری داد : نترس، خانم پامفری هست .. خانم پامفری! باید او را تا درمانگاه میبرد اما باید اول خون ریزی اش را بند می آورد.

« چو باید خون ریزی رو بند بیاریم بعد اون رو به درمانگاه ببریم. نمیخوام به دامبلدور بگی فقط خودم الان تلاشم رو میکنم! نمیخوام گروه های دیگه چیزی متوجه بشن! تو هم با اون قیافه نرو بیرون ! »

ورد های مختلف در مغزش بودند، میچرخیدند.. گویی همه ی آنها میخواستند یک با امتحان بشوند. نفس نفس میزد و منتظر لحظه ای بود که به یادش بیاید؛ چه وردی.. ؟

« تارماسرتیزا
« چی ؟ »
« یه همچین وردی بود... یادمه که مادرم وقتی زانوم زخم عمیقی برداشته بود این ورد رو میخوند تا خون ریزی قطع بشه! .. یک همچین ورد هایی بود ! تارماسرتیزا .. »

« تارگاسروتیسا »

با شنیدن صدای آرامش بخشی که ورد را به او رساند به سوی در اتاقک چوبی برگشت و به فلور لبخند زد. سپس ورد را خواند و سعی کرد حرکت چوبدستی مادرش را تکرار کند، حرکت نرم و سریع ضربدری شکل. آلفرد با ناباوری دست از فریاد کشیدن برداشت. به گوش هایش دست کشید، حالا دیگر خونی از آنها نمی آمد ولی هنوز آنقدر کوچک بود که از دور دیده نمیشد. منظره ای وحشتناک! خون روی گردنش خشک شده بود..

لونا و چو به سمت او دویدند و دستانش را گرفتند. به سرعت از آن اتاقک خارج شدند.

« اصلا نمیخواستم اینطوری بشه... من همه رو ناامید کردم! متاسفم.. »
« تو کارت رو خیلی خوب انجام دادی! جون آلفرد رو نجات دادی. »

گابریل به طرف فلور دوید و اورا در آغوش کشید. سعی کرد گریه نکند، ولی بغضش ترکید و شوری اشکهایش را دهانش حس کرد.


ویرایش شده توسط گابریل دلاکور در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۳ ۱۱:۱۸:۵۲

[b]دیگه ب


Re: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۶:۲۳ چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۸۷

لیلی لونا پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۵ چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۵۱ چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های‌بسته شده
پیام: 389
آفلاین
امتحان نیم ترم:


1) تغییر شکل را به طور کلی تعریف کنید؟

تغییر شکل تغییری است که در بدن رخ می دهد و باعث تغییر تمامی اندام بدن به جز مغز و هوش می شود. در تغییر شکل حتی ضعف بینایی ، زخم ، بلندی ناخن دست و پا ، مشکلات درون بدن و ... هم تغییر می کند.

2) مورد توجه ترین جذاب ترین و ساده ترین روش تغییر شکل چیست؟(1امتیاز)

مورد توجه ترین جذاب ترین و ساده ترین روش تغییر شکل ، تغییر شکل ذاتی ( مثل تانکس که به دلخواه تغییر رنگ مو و ... می داد ) و تغییر شکل جانورنماییست.

3) تغییر شکل در چه مواقعی فایده دارد؟(2 مورد)و (2 امتیاز)

1- برای جاسوسی!
2- برای فرار کردن!

4)مهم ترین چیز در یادگیری تغییر شکل چیست ؟ (2 امتیاز)

تمرکز و دقت کامل به کار.

5) تغییر شکل برای چه کسانی مضره؟(1 امتیاز)

برای افراد کم تجربه. برای افراد بیمار و زنان باردار. برای کودکان و برای پیرمردان و پیر زنان!

6)کدام یک از موارد تغییر شکل ابتدایی نیست؟(1 امتیاز)

1)استتار با خاک و برگ
2)رنگ کردن صورت
3)شبیه کردن انسان به میمون توسط معجون رویش مو
4)سر بالا کردن دماغ توسط ورد های تغییر دهنده

7)کدام روش تغییر شکل اولین بار به وسیله ماگل ها ابداع شد ؟ (1 امتیاز)

تغییر شکل صورت ، شامل بینی و لب و ... به وسیله ی جراحی!

8) آیا تغییر شکل کار ساده ایه یا یک عطیه ذاتیه ؟ (3 امتیاز)

هیچ کدام!

9)جادوگران چگونه از تغییر شکل ابتدایی استفاده می کردند ؟(1 امتیاز)

به وسیله ی جادو!

10)تغییر شکل ابتدایی را تعریف کنید ! (3 امتیاز)

تغییر شکلی به وسیله ی جادو!

11)آیا می شود ورد های تغییر شکل را بدون چوبدستی انجام داد ؟ (1امتیاز)

بله. به وسیله ی تمرکز و اینا. افراد محدودی قادر به این کار هستند.

12)تغییر شکل با چوبدستی به چه چیز هایی نیاز دارد ؟ (2 امتیاز)

به تمرکز و دانستن و انجام حرکت درست چوبدستی ، ورد مورد نظر ، چوبدستی سالم.

14) با توجه به اینکه استفاده از چوبدستی راحت ترین و جذاب ترین روش تغییر شکله چرا روش های دیگه ای مانند معجون و انرژی طراحی و استفاده میشه ؟ (4 امتیاز)

به دلیل اینکه با یک حرکت نادرست و تلفظ نادرست ورد ، با چوبدستی کار خراب می شود. تغییر شکل معجون و انرژی مطمئن تر است!

14)یک مثال از تغییراتی که نمیتوان با چوبدستی داد بزنید ! (2 امتیاز)

تغییرات درونی بدن! تغییرات جسمی از لحاظ بینایی و اینا!

15)در تغییر شکل با چوبدستی رعایت چه نکاتی ضروری است ؟ (2 امتیاز)

چوبدستی سالم ، تلفظ صحیح ورد ، حرکت درست چوبدستی ، تمرکز.

16)تحول و تولد دوباره تغییر شکل مربوط به چه زمانی است ؟ (1 امتیاز)

از قدیم تغییر شکل به روش های مختلف انجام می شده. بنابراین زمان بخصوصی ندارد.



Re: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۵:۴۵ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷

لونا لاوگود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۳:۴۴:۴۹ پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳
از خرس مستربین خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 706
آفلاین
[color=0000FF]امتحان میان ترم


[b]1)تغییر شکل را به طور کلی تعریف کنید؟
تغییر شکل عبارت است از تغییراتی از لحاظ جسمی که کسی که تغییر شکل میابد تنها شکل و اندامش مورد تغییر قرار میگیرد اما طرز فکر و احساسش مثل سابق باقی می ماند.

2)مورد توجه ترین جذاب ترین و ساده ترین روش تغییر شکل چیست؟(1امتیاز)به نظرم تغییر شکل از راه چوبدستی است چون روش ان اسان تر است و همین طور جذاب است و اکثر افراد بیشتر از این موردذ استفاده میکنند تا بقیه.


3)تغییر شکل در چه مواقعی فایده دارد؟(2 مورد)و (2 امتیاز)
1)در مواقعی که فردی بخواهد از دست کسی فرار کند از تغییر شل استفاده میکند.
2)موقعی که فردی بخواهد از موضوعی سری سر دراورد.

4)مهم ترین چیز در یادگیری تغییر شکل چیست ؟ (2 امتیاز)
این که از تغییر شکل به نحو احسن استفاده بشه!

5)تغییر شکل برای چه کسانی مضره؟(1 امتیاز)
کلا برای افرادی که روش استفاده از تغییر شکل را نیاموخته باشند.
برای افراد زیر سه سال!

6)کدام یک از موارد تغییر شکل ابتدایی نیست؟(1 امتیاز)
1)استتار با خاک و برگ (گزینه ی درست)
[b]2)رنگ کردن صورت

3)شبیه کردن انسان به میمون توسط معجون رویش مو
4)سر بالا کردن دماغ توسط ورد های تغییر دهنده

7)کدام روش تغییر شکل اولین بار به وسیله ماگل ها ابداع شد ؟ (1 امتیاز) تغییر دادن چهره با استفاده از مواد تغییر شکل!

)8آیا تغییر شکل کار ساده ایه یا یک عطیه ذاتیه ؟ (3 امتیاز)
به نظرم نه کار ذاتیه نه خیلی ساده هست فقط فرد باید روی انجام تغییر شکل به خوبی تمرکز داشته باشه.

9)جادوگران چگونه از تغییر شکل ابتدایی استفاده می کردند ؟(1 امتیاز) با استفاده از چوبدستی!

10)تغییر شکل ابتدایی را تعریف کنید ! (3 امتیاز)
تغییر شکلی که اولین بار توسط جادوگران استفاده شده و بسیار ساده بوده.

11)آیا می شود ورد های تغییر شکل را بدون چوبدستی انجام داد ؟ (1امتیاز)فکر کنم افراد نادری توان همچین کاری رو دارند.

12)تغییر شکل با چوبدستی به چه چیز هایی نیاز دارد ؟ (2 امتیاز)در اول به چوبدستی سالم نیاز داره.بعد روش تغییر شکل رو بلد باشیم و دیگری تمرکز و اراده و درست تلفظ کردن ورد و ...

13)با توجه به اینکه استفاده از چوبدستی راحت ترین و جذاب ترین روش تغییر شکله چرا روش های دیگه ای مانند معجون و انرژی طراحی و استفاده میشه ؟ (4 امتیاز)
برای این که در صورت عدم وجود چوبدستی از راه های دیگر استفاده میشه یا این که هر فردی که مثلا روش تغییر شکل با جوبدستی رو بلد نیست اما با معجون بلده از اون استفاده میکنه!

14)یک مثال از تغییراتی که نمیتوان با چوبدستی داد بزنید ! (2 امتیاز)
فکر نمیکنم همچین چیزی وجود داشته باشه!

15)در تغییر شکل با چوبدستی رعایت چه نکاتی ضروری است ؟ (2 امتیاز)باید تمرکز کافی داشته باشیم,اطرافمون ساکت و اروم باشه,طرز استفاده با چوبدستی رو بلد باشیم.

16)تحول و تولد دوباره تغییر شکل مربوط به چه زمانی است ؟ (1 امتیاز)سالیان درازی است که جادوگران و حتی ماگل ها از تغییر شکل استفاده میکنند(البته هر کدام به روش مختلف)و هر روز افراد روش های تازه تری برای تغییر شکل یاد میگیرند.


ویرایش شده توسط لونا لاوگود در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۸ ۱۵:۴۷:۴۸
ویرایش شده توسط لونا لاوگود در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۸ ۱۵:۴۹:۲۸

Only Raven !


تصویر کوچک شده


Re: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۵:۳۰ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
نقل قول:
گابرریل دلاکور نوشته:

6- کدام یک از موارد تغییر شکل ابتدایی نیست ؟(1 امتیاز)
1) استتار با خاک و برگ ( دلیل انتخاب این گزینه : چون نمیدونم استتار یعنی چی ! )
2) رنگ کردن صورت
3) شبیه کردن انسان به میمون توسط معجون رویش مو
4) سر بالا کردن دماغ توسط ورد های تغییر دهند


این هم از بدی های دختر بودنه دیگه ! اگر پسر بودی سال تحصیلی گذشته توی کتاب دفاعی معنی استتار رو می خوندی !

برای کسایی که ممکنه ندونن : استتار یعنی مخفی کردن و پوشاندن از چشم حریف ، دشمن یا کسی که قصد حمله به شما رو داره !


ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۸ ۱۵:۳۱:۵۳

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۳:۲۹ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 708
آفلاین
1- تغییر شکل را به طور کلی تعریف کنید ! (3 امتیاز)

تغییر شکل یعنی قیافه یا هر چیزی که شما دارید !! به صورت دیگه ای تبدیل بشه !

2- مورد توجه ترین ، جذاب ترین و ساده ترین روش تغییر شکل چیست ؟ (1 امتیاز)

روش چوبدستی با استفاده از چوب جادو !

3- تغییر شکل در چه مواقعی فایده داره ؟ (2 مورد)(2 امتیاز)

برای سیاه هایی که میخوان سفید بشن !
برای جاسوسی !
استراق سمع !


4- مهمترین چیز در یادگیری تغییر شکل چیست ؟ (2 امیتیاز)

استعداد و تمرکز !

5- تغییر شکل برای چه کسانی مضره ؟ (1 امتیاز)

افراد زیر هفده سال ؛ پیر !

6- کدام یک از موارد تغییر شکل ابتدایی نیست ؟(1 امتیاز)
1) استتار با خاک و برگ ( دلیل انتخاب این گزینه : چون نمیدونم استتار یعنی چی ! )
2) رنگ کردن صورت
3) شبیه کردن انسان به میمون توسط معجون رویش مو
4) سر بالا کردن دماغ توسط ورد های تغییر دهنده

7- کدام روش تغییر شکل اولین بار به وسیله ماگل ها ابداع شد ؟ (1 امتیاز)

تغییر شکل ابتدایی !

8- آیا تغییر شکل کار ساده ایه یا یک عطیه ذاتیه ؟ (3 امتیاز)

آهان مدیران این داره رسما به شما و کوییرل و اینا تویهن میکنه ! کارساده ای نیست ولی ذاتی هم نیست! میشه با استفاده از جادو هر کسی این کارو بکنه !

9- جادوگران چگونه از تغییر شکل ابتدایی استفاده می کردند ؟(1 امتیاز)

به روش ماگل ها !

10- تغییر شکل ابتدایی را تعریف کنید ! (3 امتیاز)

تغییر شکلی که توسط افراد ابتدایی و برگرفته از روش های ماگلی بوده است .

11- آیا می شود ورد های تغییر شکل را بدون چوبدستی انجام داد ؟ (1امتیاز)

بعضی وقت ها فکر کنم بشه !

12- تغییر شکل با چوبدستی به چه چیز هایی نیاز دارد ؟ (2 امتیاز)

به چوبدستی نیاز داره ! به ورد نیاز داره ! به تمرکز ! طرز حرکت درست ِ چوبدستی و خیلی چیزها !



13- با توجه به اینکه استفاده از چوبدستی راحت ترین و جذاب ترین روش تغییر شکله چرا روش های دیگه ای مانند معجون و انرژی طراحی و استفاده میشه ؟ (4 امتیاز)

برای کسانی که نمی تونند از چوبدستی استفاده کنند ! حالا یا ندارند ؛ یا نیست ! یا وردشو نمی دونن !

14- یک مثال از تغییراتی که نمیتوان با چوبدستی داد بزنید ! (2 امتیاز)

چرا داد بزنیم ؟ مثله بچه ی آدم هم میتونیم بگیم !

15- در تغییر شکل با چوبدستی رعایت چه نکاتی ضروری است ؟ (2 امتیاز)

حرکت چوبدستی ، تلفظ درست ورد ! فکر کردن به آن ، تمرکز !

16- تحول و تولد دوباره تغییر شکل مربوط به چه زمانی است ؟ (1 امتیاز)

خیلی وقت پیش !


ویرایش شده توسط گابریل دلاکور در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۸ ۱۴:۱۰:۵۱

[b]دیگه ب


Re: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱:۳۲ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
امتحان میان ترم

1- تغییر شکل را به طور کلی تعریف کنید ! (3 امتیاز)

2- مورد توجه ترین ، جذاب ترین و ساده ترین روش تغییر شکل چیست ؟ (1 امتیاز)

3- تغییر شکل در چه مواقعی فایده داره ؟ (2 مورد)(2 امتیاز)

4- مهمترین چیز در یادگیری تغییر شکل چیست ؟ (2 امیتیاز)

5- تغییر شکل برای چه کسانی مضره ؟ (1 امتیاز)

6- کدام یک از موارد تغییر شکل ابتدایی نیست ؟(1 امتیاز)
1) استتار با خاک و برگ
2) رنگ کردن صورت
3) شبیه کردن انسان به میمون توسط معجون رویش مو
4) سر بالا کردن دماغ توسط ورد های تغییر دهنده

7- کدام روش تغییر شکل اولین بار به وسیله ماگل ها ابداع شد ؟ (1 امتیاز)

8- آیا تغییر شکل کار ساده ایه یا یک عطیه ذاتیه ؟ (3 امتیاز)

9- جادوگران چگونه از تغییر شکل ابتدایی استفاده می کردند ؟(1 امتیاز)

10- تغییر شکل ابتدایی را تعریف کنید ! (3 امتیاز)

11- آیا می شود ورد های تغییر شکل را بدون چوبدستی انجام داد ؟ (1امتیاز)

12- تغییر شکل با چوبدستی به چه چیز هایی نیاز دارد ؟ (2 امتیاز)

13- با توجه به اینکه استفاده از چوبدستی راحت ترین و جذاب ترین روش تغییر شکله چرا روش های دیگه ای مانند معجون و انرژی طراحی و استفاده میشه ؟ (4 امتیاز)

14- یک مثال از تغییراتی که نمیتوان با چوبدستی انجام داد بزنید ! (2 امتیاز)

15- در تغییر شکل با چوبدستی رعایت چه نکاتی ضروری است ؟ (2 امتیاز)

16- تحول و تولد دوباره تغییر شکل مربوط به چه زمانی است ؟ (1 امتیاز)




پ.ن : برای ارائه تکلیف جلسه سوم تا پایان وقت مقرر برای امتحان میان ترم فرصت دارین ! یعنی می تونید جواب سوال ها رو با تکلیف جلسه سوم با هم ارائه بدین !


ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۸ ۱۵:۲۸:۳۳

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۲:۲۰ دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۷

پیتر پتی گروold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۴۵ پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۵۰ دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۸
از کابان...مخوف ترین زندان!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 333
آفلاین
سالن اجرای تئاتر اکوس

هنوز وقت اجرای تئاتر نرسیده بود.عله و همو ورنون و سایر اعضای تئاتر،منتظر گریمور بودند.نیم ساعت دیگر تئاتر شروع می شد.هیچ کس به اندازه ی عله و اسب سیاهش،نیاز به گریم نداشت.تمامی موهای اسب باید به رنگ سیفیت در می آمد.علاوه بر آن رنگ چشم های عله باید از سبز به آبی تغییر می کرد.کمی ریش و سیبیل هم باید به صورتش اضافه می شد.به بدنش نیز باید کمی مو افزوده می شد.

عله:

-چرا این بوقی نیومد؟هیچی به تئاتر نمونده ها!

-عمو جان به نظرم باید امشبو از اجرای تئاتر صرف نظر کنیم.

یکی از اعضا که از پشت پرده،گهگاهی به تماشاچیانی که هر لحظه بر تعدادشان افزوده می شد نگاه می کرد گفت:

-امکانش نیست امشب از اجرا صرف نظر کنیم.تماشاچیای زیادی اومدن.ببینم هیچ کدوم از شما اون وردهایی که گریمور ما اجرا می کنه هر شب یادش نیست؟

در آن مکان تاریک پشت صحنه هیچ کس نمی توانست قیافه ی متفکر فرد کناری خود را ببیند.یکی ریش بزی خود را می خاراند()،یکی دستی به کله اش می کشید( )) و یکی هم مانند عله وردهایی که هر شب گریمور بر روی او اجرا می کرد را آرام آرام زمزمه می کرد تا شاید همه آن ها را به یاد آورد.

-گوش کنید!بیشتر وردهایی که گریمور رو من اجرا می کنه به یاد دارم.منتاها مشکل اینه که طرز اجراشو بلد نیستم!

-بوقی ورد که دیگه طرز اجرا نداره!زودتر شروع کنیم تا وقت هدر نرفته!

عله چوبدستیش را بیرون آورد و به طرف چشم هایش گرفت.

-بلوس!

اشعه زردرنگی از چوبدستی عله خارج شد و به آرامی به چشم هایش خورد.نور آبی رنگی از چشم های عله بازتاب شد.صدای ذوق و حیرت ملت شنیده شد.اما عله با شک و تردید چشم های خود را لمس می کرد.

-ببینید من مطمئنم موقع اجرای این ورد یه اشعه آبی رنگ خارج می شد نه زرد رنگ!

-الان نمی خواد به مسائل فنی بپردازی!چشمت آبی شده همین بسه!ادامه بده!

-ریش سیبیلیوس!

صدای رشد مو بر روی صورت و بدن عله شنیده شد.اعضا از این همه مهارت عله به وجد آمده بودند.خود او نیز از این که توانسته بود این وردها را به اجرا در آورد تعجب کرده بود.او بار دیگر چوبدستی خود را به طرف زیر شکم خود گرفت.باید موهای زائد را می کند.

-اصلاحیوس!

احساس سبکی عله را در بر گرفت.فقط یک قسمت دیگر مانده بود.باید نشانه مردانگی خود را بزرگ تر از حد معمول می کرد.

-درازیوس!

عله احساس کرد چیزی در شلوارش در حال رشد کردن بیش از حد است.شلوارش در حال باد کردن بود!سر انجام رشد بی رویه متوقف شد!نفس راحتی کشید.سپس چوبدستی خود را به طرف اسب کنار خود گرفت.

-سیفیتیوس!

کمی طول کشید تا رنگ موهای اسب به طور کامل از سیاه به سیفیت تغییر کرد.

-خیلی خوب وقت اجرا هست.بریم تو صحنه!

-صبر کن!یادت رفت یه چیزی!باید بدون شرت و شلوار بری تو صحنه

-آها خوب شد یادم اومد!

شیت(افکت پایین کشیده شدن شلوار)

نیم ساعت بعد

عله در صحنه نمایش در حال بیناموسی با اسب است و ملت بیناموس تر از او در حال نگاه کردن صحنه ورنون و دیگر نقش آفرینان نیز در صحنه،نقش بوق را ایفا می کنند.اسب از شدت بیناموسی،شیهه های بلندی می کشد.عله نیز دیگر رمقی نداشت.صحنه ی روشن سن،در جلوی چشمش رو به سیاهی رفت.اما واقعا صحنه در حال تاریک شدن بود!ظاهرا می خواست اتفاق عجیبی بیفتد.اولین اتفاقی که باعث شد فریاد وحشت تماشاچیان بلند شود،ریزش موی اسب بود.عله با دیدن این صحنه جیغ بلندی کشید و نشانه ی مردانه خود را بیرون آورد.اما ظاهرا او نشانه ی مردانگی نداشت که آن را بیرون بکشد!و این صدای جیغ تماشاچیانی که به دنبال راه فرار از سالن بودند را بیشتر می کرد.عله با وحشت به جایی که زمانی به آن افتخار می کرد نگاهی کرد.() موهای درشت و زبر در همان جا در حال رشد کردن بود.اما رشدش پایانی نداشت.عله تنها کاری که به نظرش رسید فرار از صحنه بود.اما تا یک قدم برداشت،پایش در پشت دسته از آن موها گیر کرد و محکم به زمین خورد.نور صحنه خاموش و روشن می شد و صحنه ی پارتی را به خود گرفته بود!عله از ترس دستی به صورتش کشید تا عرق روی ریش و سیبیلش را پاک کند.اما زبری ریش و سیبیلش را حس نکرد.همه آن ها غیب شده بودند و پوست صورتش در حال سوزش بود.جشم هایش با نیروی زیادی در حال کنده شدن بود.آخرین صحنه ای که توانست با آن چشم ها ببیند،دویدن ورنون به سوی او بود و سرانجام از شدت درد چشمش بیهوش شد و تالاپی بر روی زمین افتاد.

پیام اخلاقی:

ای مرلین!قطعا کسانی را که از روی نادانی تغییر شکل دادند،عذابی سخت بشارت ده!


[b]تن�


Re: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۲:۴۶ سه شنبه ۱ مرداد ۱۳۸۷

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین

جلسه اول – در مورد تغییر شکل و استفاده آن
جلسه دوم – تغییر شکل ابتدایی
جلسه سوم – تغییر شکل با چوب جادو
جلسه چهارم – امتحان میان ترم
جلسه پنجم – تغییر شکل با معجون
جلسه ششم – تغییر شکل با انرژی (جدی-طنز(
جلسه هفتم – تغییر شکل پیشرفته ، متامورف ماگوس ها و انیماگوس ها
جلسه هشتم – امتحان پایان ترم


دانش آموزان چند تا چند تا با هیاهو وارد کلاس می شدند. حروف نقره ای مباحث تدریس پیشگویی همچنان روی تخته کلاس خودنمایی می کرد. دانش آموزان روی نیمکت های تمیز اما کهنه کلاس نشستند. کلا پیشگویی که نورگیر کمی داشت اینبار به طرز سحرآمیزی روشن می نمود. پیوز از سقف وارد شد و مستقیم روی صندلی معلم افتاد و گفت : « سلام ! »
دانش آموزان که حالا بسیار تعجب زده بودند سلام کردند. پیوز دستش را در جیب ردایش برد و چوبدستی بیرنگش که مثل خودش روح مانند بود را خارج کرد و گفت : « امروز می خوایم در مورد تغییر شکل با چوبدستی صحبت کنیم ! »
سپس نگاهی به عکس العمل سرد دانش آموزان کرد و اضافه کرد : «جذاب ترین و ساده ترین روش تغییر شکل ! »
تغییر جو کلاس به روشنی مشخص بود. گویی پیوز غیر تغییر شکل افراد و اجسام در تغییر شکل موقعیت ها هم تخصص داشت. پیوز شروع به توضیح دادن کرد : « تغییر شکل با چوبدستی روش ساده ایه ! تعریف کلی این روش تغییر صورت ظاهری افراد و اجسام به وسیله ورد و افسونه ! این روش گرچه تغییر شکل با چوبدستی نامیده میشه اما جادوگران ماهر می تونن این ورد ها رو بدون چوبدستی هم انجام بدن ! »

صدای هیاهوی تعجب زده دانش آموزان بلند شد. با تابش خورشید از پنجره کلاس نورانی تر می شد و پیوز برای درس دادن سرحال تر می گشت. پیوز ادامه داد : « تغییر شکل با چوبدستی فقط به یک چوبدستی و اطلاعات لازم در مورد ورد ها نیاز داره. برای اینکار کافیه شما ورد مورد نظر رو بخونین ، چوبدستیتون رو به شکل لازم حرکت بدین و با اون به قسمتی که باید تغییر شکل پیدا کنه اشاره کنید ! »
دست یکی از دانش آموزان به هوا پرتاب شد. پیوز شروع به قدم زدن در کلاس کرد و گفت : « بفرمایید آقای لوپین ! »
تد ریموس لوپین کمی من من کرد و سوالش را مطرح کرد : « پرفسور ... با توجه به حرف شما که استفاده از چوبدستی راحت ترین و جذاب ترین روش تغییر شکله چرا روش های دیگه ای مانند معجون و انرژی طراحی و استفاده میشه ! »

پیوز کمی فکر کرد ، سپس لبخندی زد و در حالی که هنوز در کلاس قدم می زد گفت : « عجب سوال قشنگی ! استفاده از روش های دیگه در واقع دو دلیل داره ! دلیل اول ولی کم اهمیت تر اینه که روش هایی مثل معجون و تغییر شکل های ابتدایی قبل از اختراع چوبدستی ساخته و استفاده میشدند. اما دلیل دوم ولی مهم تر اینه که شما با چوبدستی بعضی کار ها رو نمی تونید انجام بدین ! »

پیوز جلو کلاس ایستاد و با دیدن چهره سردرگم دانش آموزان گفت : « یک مثال می زنم ! شما با چوبدستی می تونید چهره خودتون رو تغییر بدین ، دماغتون رو کوچیک کنید ، لب هاتون رو عوض کنید ، رنگ چشمان و شکل ابرو ها رو تغییر بدین و هزاران کار دیگه ! اما نمی تونید یک نسخه دقیقا شکل دوستتون ایجاد کنید ! اما با استفاده از معجون مرکب می تونید این کار رو بکنید ! »
آلبوس سوروس پاتر پرسید : « معجون مرکب چیه ؟ »
پیوز گفت : « این مربوط به جلسات بعده ! در همین حد بدونید که بعضی کار ها واقعا با چوبدستی غیر قابل انجامه ! »

پیوز سرش را به زیر انداخت و پشت میزش نشست و سرش را بالا آورد. سپس با آرامش شروع به توضیح دادن کرد : « بعد از اینکه جادوگران برای کنترل انرژی های جادویی چوبدستی را اختراع کردند ، روش های ابتدایی چوبدستی هم به روش های مدرن با طلسم های پیشرفته تبدیل شد ! با گسترش چوبدستی ورد های مختلف تغییر شکل بوجود آمد و من باید بگم این در واقع تولد دوباره تغییر شکل بود. تغییر شکل دگرگونی گسترده ای پیدا کرد و تبدیل به روش های ساده ای مثل ورد و معجون شد ! »

پیوز با هیجان بلند شد و گابریل دلاکور را به جلو کلاس خواند. گابریل جلو آمد . پیوز در حالی که دستش را روی شانه او گذاشته بود ادامه داد : « وقتی شما از یک ورد تغییر شکل استفاده می کنید باید بدونید که ورد رو چطور تلفظ کنید و چوبدستی رو چطور تکون بدین ! این مسائل در اجرای همه طلسم ها مهمه که گسترده ترش رو میتونید از پروفسور تد لوپین استاد طلسم ها بپرسید ! اگر شما ورد رو اشتباه تلفظ کنید یا چوبدستی رو اشتباه تکون بدین ممکنه شکل هایی وحشتناک و غیر قابل بازگشت و خیلی صدمات جبران ناپذیر دیگه ایجاد بشه ! »

سپس پیوز چوبدستی را به سمت صورت گابریل دلاکور گرفت و بلند گفت : « فورنوکولوس !»
سپس چوبدستی را به صورت مارپیچ تکان داد و کنار رفت. صدای آه متعجبی از دانش آموزان برخاست ! حالا همه گابریل را با دماغی سه برابر بینی قبلی اش میدیدند ! پیوز چشمکی زد و گفت : « برای جلسه بعدتون تکلیف اینه :

رولی بنویسید که در اون شما یک ورد تغییر شکل (از کتاب یا ساخته تخیل خودتون) رو به اشتباه استفاده می کنید. چه اتفاقی می افته و شما چه می کنید !

پیوز از کلاس خارج شد در حالی که تکلیف داشت به طور خودکار بر تخته نوشته میشد و صدای زنگ در مدرسه می پیچید.


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: كلاس تغیير شكل
پیام زده شده در: ۱۲:۱۸ سه شنبه ۱ مرداد ۱۳۸۷

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
امتیازات به تفکیک و نقد :


گریفندور


پرسی ویزلی : 25 + 2 = 27
»» پرسی مطمئنا الان داری فکر میکنی که این پیوز به من کم نمره میده ! اما خداییش خود من هم تا حالا چنین پست های بدی از تو ندیده بودم ! نیاز به نقد نیست چون تو هم تجربه و هم قدرت رولت از من بیشتره ! فقط باید بگم یه ذره بیشتر وقت بذار !!!

تد ریموس لوپین : 26.4 + 2 = 28.4 رند میشود به 28
»» پیش درامدت خیلی جذاب بود ، اما بیشتر متعلق به پست های جدی بود نه طنز ! راستش تا آخر پست هم من نفهمیدم که منظورت جد بوده یا طنز اما خوب باید بگم طنز قدرتمندی توش استفاده نشده بود ! تکلیف رو خوب فهمیده بودی و خوب جلو برده بودی ! مشکل نگارشی و املایی هم نداشتی ! اما سوژه ات قوی نبود. همین ضعف سوژه بیش از یک نمرت رو به باد داد. جلسه قبلی بهتر بودی !


هافلپاف


آراگوگ : 25 + 2 = 27
»»رولت مثل خلاصه بود ! باید بیشتر گسترش میدادی و بهتر صحنه پردازی می کردی ! اما در کل نمره رولت 26 بود که به خاطر اینکه سوژه رو متوجه نشدی یک نمره ازت کم کردم ! من گفتم ساخت یک روش تغییر شکل با الهام از روش های ابتدایی نه اجرای یک روش ابتدایی !!!

اسلایترین

مورفین گانت : 27 + 0 = 27
»» رولت خوب بود. واقعا از نظر فضاسازی های طنز و دیالوگ های به جا و خنده دار شاهکار بود. سوژه رو قشنگ انتخاب کرده بودی و خو پیش برده بودی ، غلط املایی و نگارشی هم نداشتی ! فقط باید بگم با توجه به سوژت روند پست ، به خصوص آخرش ، سریع بود که باید بیشتر روی روند سوژه کار کنی ! پست های دیگه ای هم که ازت خونده بودم این اشکال توش بود !

راونکلاو


گابریل دلاکور : 26 + 2 = 28
»» رولت خوب بود ! می تونستی روی صحنه پردازی هاش بیشتر کار کنی اما در کل سوژه رو خوب فهمیدی و خوب جلو بردی ! آخر پستت خیلی بد و با عجله تموم شد ! یه ذره روی طنز نویسی و فضاسازی های طنز کار کن ! طنزت عالی نیست ولی سعی می کنی طنز بنویسی ! نگاهی به پست مورفین گانت بکن !

گریفندور : 55 تقسیم بر 5 : 11
هافلپاف : 27 تقسیم بر 5 : 5.4 رند می شود به 5
اسلایترین: 27 تقسیم بر 5 : 5.4 رند می شود به 5
راونکلاو: 28 تقسیم بر 5 : 5.6 رند می شود به 6


ویرایش شده توسط پیوز در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱ ۱۲:۲۱:۴۲

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.