اخطار :
لطفا اگر نظر خاصی ندارید یا فقط میخواهید موافقت یا مخالفت کنید اصلا پست نزنید چون هم پاک میشه و هم اخطار داده میشه . ضمنا دو تا پست بی محتوا هم پاک شدن .
جیمز عزیز نظر شخصی من اینه که این تاپیک یکم به این موضوع بر میگرده که ر.آ.ب کیست . اگر یادت باشه چند باری هم در اونجا این بحث شد که ر.آ.ب خود ولدمورته به هر حال باز مشابه این بحث در اینجا به وجود اومده . نظر من اینه که این دو تاپیک باید ادغام شن . به هر حال صاحب نظر شمایین در مورد ایده کینگزلی هم بگم که من کلا مخالف این قضیه هستم . البته دلایل کینگزلی کاملا منطقی به نظر میرسن اما دلیلشون بر این پایه هست که میگن اسنیپ طرفه ولدمورته در صورتی که نظر من اینه که اسنیپ طرف هیچ کس نیست و فقط میخواد دو جبهه رو از بین ببره و به همین دلیل این موضوع رو به ولدمورت نگفته تا دامبلدور بتونه به کار خودش ادامه بده . و البته موضوع های دیگه هم به دامبلدور نگفته تا ولدمورت بتونه بکارش ادامه بده .
وقتی که من با دقت بیشتری نامه رو نگاه میکنم میبینم که این نامه به طور غیر مستقیم خیلی چیزا رو روشن میکنه . اگر اجازه هست پاره ای از مواردش رو که فقط مربوط به نامه هست رو اینجا بزارم :
برای لرد سیاه این نشون میده که اون شخص مگخوار بوده .
میدانم مدتها پیش قبل از اینکه تو این نامه را بخوانی من مرده ام خوب از اینجا دو نکته معلوم میشه . اون شخص هم تحت تعقیب بوده و هم اینکه یک نفره عمل میکرده ( البته در ورود به غار )
اما میخواهم این را بدانی من جان پیچ اصلی را دزدیدم و قصد دارم در اولین فرصت آن را نابود کنم این قسمت چند نکته اساسی رو مشخص میکنه
1- اون شخص از معجون تونسته عبور کنه و حالا دست کم حالش از دامبلدوری که معجون رو خورده بهتره . یعنی مهارت بیشتری از دامبلدور داشته ( در فرار از سم معجون )
2- از وجود جان پیچ ها خبر داشته . اما فکر میکرده که یک جان پیچ بیشتر وجود نداره .
3- اون نمیخواسته جان پیچ رو نابود کنه اما میخواسته با ان از آنجا خارج بشه
با این امید با مرگ مواجه میشوم که تو در زمان رویارویی با حریفت دوباره فانی شده باشی نکته بسیار مهمی که در این مسئله وجود داره اینه که اون شخص از پیشگویی خبر داشته
ر.آ.ب شخصی که میدونسته اگر مخفف اسمشو بنویسه در جا ولدمورت او رو میشناسه حتی اگر سالها از این موضوع گذشته باشه . پس حتما خیلی به ولدمورت نزدیک بوده .
-------------------------------------------
خوب این تمام مسائلیه که در بالا وجود داشته و من فکر میکنم تمام این دلایل به طور غیر مثتقیم به اسنیپ ربط داره !!! در واقع نظر من اینه که اسنیپ ر.آ.ب نیست . اما ر.آ.ب رو میشناخته و در آخر به اون خیانت کرده حالا چطوری ؟
میبینیم که این شخص به پیشگویی اشاره کرده . خوب ما باید این مسئله رو باز تر کنیم . چند نفر از پیشگویی خبر داشتن ؟ مشخصه : دامبلدور ، ولدمورت ، هری و سیوروس اسنیپ !
مطمئنن دامبلدور به غیر از هری به کس دیگه ای این موضوع رو نگفته . ولدمورت هم به همین شکل چون قدرت خودشو در خطر میدیده . هری هم که تنها به رون و هرمیون گفته و اونا هم به هیچ کس دیگه ای نگفتن . در این مسئله فقط اسنیپ باقی میمونه .
اما جان پیچ ها :
قطعا ر.آ.ب از موضوع جان پیچ ها خبر داشته . اما من فکر میکنم خودش به تنهایی نفهمیده . رولینگ همیشه سعی داشته به ما نشون بده که اسنیپ در زمینه جادوی سیاه خیلی میدونه و تمام دوز و کلک ها رو بلده . به نظر من بعید میاد که همچین شخصی اطلاعاتی در مورد جان پیچ ها نداشته . و اگر داشته این مسئله مثل روز براش روشن میشه که چرا ولدمورت نمرده
ر.آ.ب تونست از مانع معجون عبور کنه . چه کسی هست که در انواع معجون ها تخصص داره ؟ کتاب شاهزاده مال کیه ؟ یعنی کتاب شاهزداه دورگه فقط برای همین فصل آخر این کتاب نامگذاری شده یا هنوز داستانش ادامه داره ؟ ( بدون شرح )
در نامه نوشته خطاب به لرد سیاه پس اون شخص قاعدتا مرگخوار بوده و طبیعتا اسنیپ با اون معاشرت داشته .
-----------------------------------
خلاصه این نظر ژانگولریه منه . من فکر میکنم اسنیپ کسی بوده که این اطلاعات رو به ر.آ.ب داده چون ر.آ.ب به این اطلاعات نیاز داشته تا اون جان پیچ رو نابود کنه اما خود ر.آ.ب رو هم به ولدمورت لو داده و اینجوری خودشو پیش ولدمورت عزیز کرده و ر.آ.ب هم اینجوری کشته شده . لازمه بگم که من فکر میکنم ر.آ.ب همون ریگلوس بلکه . حتی تاریخ مرگشم با زمان پیشگویی یکیه . ضمنا باید به قاب آویز خونه بلک ها هم توجه کنیم .
حالا اسنیپ مونده و دامبلدور و ولدمورت . اون تصمیم گرفته که جاسوس دو جانبه باشه تا یکی از آن دو رو از پیش رو برداره و بالاخره موفق شده دامبلدور رو بکشه . اما ولدمورت هنوز زندست اما مطمئنا او به طور مخفیانه در جهت کشتن ولدمورت داره تلاش میکنه و من فکر میکنم به جریان جان پیچ ها پی برده و در دزدیه شدن این جان پیچ هم نقشی اسی داشته.
من از اینجا فکر میکنم نامه کاملا واقعی بوده و توسط احتملا ریگلوس بلک نوشته شده .
میدونم که این دلایل یکم عجیبه و بیشتر حدس و گمانه و نکات مبهم زیادی هم داره . اما در این میان نکاتی هم وجود داره که غیر قابل انکاره و میشه به اسنیپ ربطشون داد .
----------------------------
از دلایل دیگه هم که البته به این تاپیک ربطی نداره اما برای محکم کاری گفتنش ضرر نداره اینه که نباید یادتون بره که اسنیپ در وزارت خونه با خبر کردن محفل چه ضربه بدی رو به ولدمورت و حتی به محفل وارد کرد :
1- همه فهمیدن ولدمورت برگشته
2- پیشگویی رو به باد داد
3- بیشتر مرگخوارا رو دستگیر کردن
4- مدتها برنامه ریزی ولدمورت رو خراب کرد .
اما در کتاب ششم میبینیم که اسنیپ دامبلدور رو کشت و همونجور که در کتاب مشخص بود اسنیپ در این کتاب رفتارهای بسیار متفاوتی داشت که نشان از خیانتش بود مثل :
1- ترسی که در جشن اسلاگهورن بهش حاکم شد که مبادا دراکو شکست بخوره
2- بستن پیمان ناگستنی
3- نگفتن این موضوع و نقشه های دیگش به دامبلدور
تمام این دلایل باعث میشه که من فکر کنم اسنیپ انسانی موذیه که همونجور که دامبلدور رو کشت داره سعی میکنه تا شرایط رو برای کشتن ولدمورت برای هری محیا کنه ( چون پیشگویی رو شنیده ) و به نظر من این ذات اسنیپه .
و حالا تمام این چیزا رو گفتم تا بگم با توجه به این فرضیه حرف شما غلطه :
اسنیپ به این علت به ولدمورت جریان دست دامبلدور رو نگفته بود چون نمیخواست ولدمورت فکر کنه جاودانه سازاش در خطرن . اون احتمالا میخواسته دامبلدور به کارش ادامه بده .