خوب اينو بهم يادداد كه بيش از حد كنجكاو بشم تا اونجايي كه يه بار كم مونده بود از مدرسه اخراج بشم ولي خدا رو شكر زبونم به دادم رسيد ... يه چيزي هم به بابام ياد داد ...اونم اين بود كه ديگه هيچ وقت برام كتاباي تخيلي نگيره ،چون اين مساوي تارعنكبوت بستن جيبش مي شه !!
به من و اش ویندر یاد داد که وقتی که معلم زبان از کلاس پرتت کرد بیرون و به ناظم مدرسه خبر داد ، ناظم مدرسه هم اومد سرت داد و بیداد کرد که خیلی رفتارت بد شده ، زل بزنی توی چشماشونو بگی ، خیلی برام جالبه ، کسایی که کلاسو بهم ریختن الان سره کلاسن ولی من ... بعد هم بدون اینکه منتظر حرفی بمونی روی پاشنه پات بچرخی و بدون توجه به حرفهای اونا بری به حیاط مدرسه ! اگرم معلمت داد زد گفت ، تو ترم آخر میندازمت بدون اینکه برگردی بگی ارزش کروشیو هم نداری ! وقتی که پرسید کروشیو یعنی چی بخندی و بری !
در کل پر رو گری رو یاد داد ! ( هری پاتر و محفل ققنوس فصل آخر ، دعوا با دامبلدور !!! )
هری به من یاد که با سیاست باشم. حواسم به اتفاقاتی که در برابر و کنارم میگذره باشم و به هرچیز بیهوده نگاه نکنم و سعی کنم سود هر چیزی رو از بزورم که شوده بگیرم. یاد گرفتم در مخمصه ها مخم رو به کار بیاندازم و زود تسلیم نشم. یادم داد که سعی کنم دوست داشته باشم ولی اون دوستان خوبی داشت ولی دوستان من تماما خائن بوده اند به جز چند مورد. در آخر یادم داد با استفاده از تخیل و منطق رابطه پدیده های اطرافم رو یاد بگیرم و آنها را به نفع خودم استفاده کنم.
بزرگترين چيزي كه به من ياد داد اين نكته بود كه رسيدن به مقصد و خواسته تمام هدف نيست، راهي كه براي رسيدن به مقصد و مقصودت طي ميكني مهمه و مهم اينه كه توي مسيرت بيشترين لذت رو از زندگيت ببري و از لحظه لحظه وجود و حضور عزيزانت نهايت استفادهرو ببري. كاري كه هري به خوبي از پسش بر اومد و در اوج سختيها، هميشه كنار بهترين دوستانش بود و بيشترين لذت رو از وجود اونا برد، كاري كه ما توي زندگي كمتر انجامش ميديم. --------------------------------------------------------------------------- ارادتمند پيير
خب به من یکی خیلی چیزا یاد داد: یاد داد که مثل اسنیپ مرموز باشم مثل هرمایونی مهربون و باهوش باشم :mama: مثل لی لی فداکار باشم و دیگه اینکه توی تمام زندگی همه جوانب کار رو بسنجم و بعد بهش عمل کنم
کاشکی یه روز باهم سوار قایق می شدیم دور از نگاه ادما هردوتا عاشق میشدیم
یاد داد: مثل دامبلدور با همه مهربون باشم. در هر کاری همه جوانبو در نظر بگیرم. دلسرد نشم. کم نیارم. آینده نگر باشم. مثل هری و رون و هرمیون ، اگه کاری رو شروع کردم ، تمام سعیمو بکنم و تا آخر کار تلاش کنم. باعث افزایش قدرت تخیلم هم شد. ( مگه تخیل هم داشتی که بخواد افزایش پیدا کنه )
هری که من رو دیوونه خودش و برو بچش کرد. ولی به من یاد داد که در برابر تمام مشکلات ایستادگی کنم و اگر بزرگترین مشکل برایم پیش امد حتی از دست دادن پرد و مادر به راهم در زندگی ادامه بدم و همیشه به فکر دیگران باشم و اگر خطری آنها را تهدید کرد به کمک و یاری آنها بشتابم و... .
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.
هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.