هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۰:۰۹ پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۷
#95

تاتسویا موتویاما


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۶ دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۹:۲۷ سه شنبه ۸ آذر ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 137
آفلاین
نه. اصلا انتخاب خوبی نبود.

شاید کراب می دانست که چنین اتفاقی برایش می افتد و کمرش به عزای زانویش می نشیند و درنتیجه، یک "بک آپ پلان" طراحی کرده بود.
- نگاه کنین! اون صندلی راه می ره!
- درسته. من صندلی ام. من تاتسویا نیستم.

مرگخواران حیران شدند و کراب خنده ی دلبرانه ای سر داد.


The true meaning of the
'samurai'
is one who serves and adheres to the power of love.

"Morihei ueshiba"


پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۰:۰۱ پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۷
#94

اسلیترین، مرگخواران

نجینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۱۸ دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۵:۴۴:۵۲ یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
مرگخوار
اسلیترین
پیام: 264
آفلاین
لردسیاه و پرنسس نجینی و هکولی لباس‌های هالووین خودشون رو پوشیدند و وارد اتاق نشیمن شدند و جلوی مرگخوارها ایستادند:

تصویر کوچک شده


"...And you, my friend, must stay close"


for you
"ما از رگِ دُم بهت نزديکتريم."


پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۲۳:۰۸ چهارشنبه ۹ آبان ۱۳۹۷
#93

بانز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۴ شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۷:۳۸ دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۸
از زیر سایه ارباب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 539
آفلاین
-ارباب...منم ببینین. برای من دست تکون بدین.

همه به پنجره ی خالی ای که بانز بهش اشاره میکنه نگاه میکنن.

-اونجا کسی نیست بانز.

بانز با اصرار به خودش لبخند میزنه.
-چرا ارباب...هر جا شما باشین منم هستم. مطمئنم یه جایی پشت همون قاب به ظاهر خالی پنجره ایستادم! ارباب! به منم شکلات میدین؟

لردی که پشت دره، با چشم و ابرو به لردی که درو باز کرده اشاره میکنه که شکلات نده. یه ذره لرد باش. ولی لردی که درو باز کرده زیادی هالووینیه و با خوشحالی میگه:
-کمی صبر کنین. برم براتون شکلات بیارم.

لرد جلوی در عصبانی میشه. ولی گوشاش نمیذاره عصبانیتشو زیاد نشون بده. یه هویج از تو کیسه برمیداره و گاز میزنه.

هویج داد میزنه:اوهوووووووو....یواش! هویجِ خالت که نیستم.


ویرایش شده توسط بانز در تاریخ ۱۳۹۷/۸/۹ ۲۳:۱۶:۰۵

چهره و هویتم مال شما...از زیر سایه ی ارباب تکان نخواهم خورد!


پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۲۳:۰۴ چهارشنبه ۹ آبان ۱۳۹۷
#92

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
در باز می‌شه و لرد در آستانه‌ی اون ظاهر می‎شه و از توی خونه برای مرگخوارا دست تکون می‌ده.
- سلام.

فک تمامی مرگخوارا با دیدن لرد رو زمین میفته.

- ارباب... شما اینجا بودین... حالا اونجایین... چطور ممکنه؟
- چطور همچین کردین ارباب؟

لرد از این همه تعجب مرگخوارا در عجب بود. بالاخره شب هالووین بود و باید انتظار هرچیزی رو می‌داشتن!
- همینه که هست. می‌بینین که من درو باز کردم!

مرگخوارا که هول شده بودن سعی می‌کنن به جایی از رو کولِ کراب که باید لرد روش می‌بود، ولی احتمالا دیگه نبود، نگاه نکنن و به جاش نقش هالووینیشون رو به خوبی ایفا کنن.
- اومدیم ازتون شکلات بگیریم ارباب!




پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۲۲:۵۴ چهارشنبه ۹ آبان ۱۳۹۷
#91

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین


پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۲۲:۵۲ چهارشنبه ۹ آبان ۱۳۹۷
#90

فنریر گری‌بک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۱ جمعه ۱ تیر ۱۳۹۷
آخرین ورود:
۲۳:۰۱ سه شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۲
از زیر سایه ارباب
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 552
آفلاین
فنر هم قصد نداشت بمونه. در نتیجه شکلات هاش رو که کم کم میخواستن بال بزنن و بپرن بغلش کنن رو کیش کرد، پخ کرد و از خودش روند. شکلات ها هم که ناراحت شده بودن، رفتن یه گوشه زانوی غم به بغل بگیرن.

فنر دلش سوخت، شب هالووین کسی نباید ناراحت میبود، بنابراین رفت شکلات هاش رو دلداری داد و برداشت همراه خودش آورد پیش بقیه مرگخوارا که میخواستن زنگ در خونه بعدی رو بزنن.

- چرا من داره مور مورم میشه و قلقلکم میاد کم کم؟

نه فنر، نه لرد و نه بقیه، هیچکدوم جواب کراب رو ندادن و سوسک ها هم همچنان روی بدنِ کراب رژه رفتن. و بعد هم قبل از اینکه کراب بخواد سعی کنه بفهمه چرا داره اینطوری مور مورش میشه، مرگخوارا زنگ در خونه رو زدن.



پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۲۲:۴۳ چهارشنبه ۹ آبان ۱۳۹۷
#89

مرگخواران

بلاتریکس لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۵ سه شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۲۰:۳۴:۱۸ چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
از زير سايه لرد سياه
گروه:
مرگخوار
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 828
آفلاین
كراب جيغ ميكشه.
لرد از جيغ كراب هول ميشن.
بلاتريكس از هول شدن لرد جمع ميشه.
لينى از جمع شدن بلاتريكس پرت ميشه.
هكتور از پرت شدن لينى خوشحال ميشه.
كراب از پرت شدن لينى تو گوشش قلقكش مياد و داشت مى رفت كه بيوفته و كلا ستون مرگخوارى-اربابى تشكيل شده رو بريزه رو بقيه مرگخوارا كه...
يادش ميوفته امشب هالووينه و هيچكس حق افتادن نداره. پس نيوفتاد و بر نفس قلقلك دهنده اش لعنت فرستاد و ثابت ايستاد.

-بيا فنر! اين شكلات ها رو يه تو ميبخشيم. اربابى هستيم دست و دلباز!

فنر مونده بود و شكلات هاش.
اما بقيه نموندن و رفتن سراغ خونه بعدى.


I was and am the Dark Lord's most loyal servant
I learned the Dark Arts from him


پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۲۲:۳۵ چهارشنبه ۹ آبان ۱۳۹۷
#88

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
فنر طاقت زیستن دو دراکولا در یک اقلیم رو نداشت! بنابراین نارگیلی رو از ناکجا آباد برمی‌داره و مستقیم بر فرق سر بچه‌ای که ادعای دراکولا بودن کرده بود می‌کوبه. بعدش تارهای موی بلاتریکس رو که مرگخواری با اصرار سعی داشت بعنوان ریش رو صورتش جاسازی کنه رو کش می‌ره.

- خب، اینم از این! حالا دیگه من تنها دراکولای اینجام!

فنر ضمن گفتن این حرف، بچه دراکولا رو که ریش‌پیچ کرده بود توی جیب ردای کراب جاسازی می‌کنه و کراب بیش از پیش احساس سنگینی می‌کنه!

لرد که مدتی بود چشماش روی شکلات‌های قهوه‌ای رنگی ثابت مونده بود که روی میزی داخل خونه قرار داشتن، تکونی به گوشای خرگوشیش می‌ده و رو به تنها بچه‌ی باقی‌مونده می‌کنه.
- ما شکلاتمونو می‌خوایم!

بچه قاتل که چیزی نمونده بود از دیدن این صحنه‌های خشن خودشو خیس کنه، به سرعت به داخل خونه می‌ره و با ظرفی که چشمای لرد روش ثابت مونده بود برمی‌گرده و محکم درو پشت سرش می‌بنده. درون کاسه پر بود از سوسک‌هایی که در هم می‌لولیدن و لرد اونا رو با شکلات اشتباه گرفته بود!




پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۲۲:۲۳ چهارشنبه ۹ آبان ۱۳۹۷
#87

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین


پاسخ به: حمله!!!!!!
پیام زده شده در: ۲۲:۲۲ چهارشنبه ۹ آبان ۱۳۹۷
#86

روح هالووین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۹ دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶
آخرین ورود:
۱۹:۴۴ پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۷
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 21
آفلاین
تصویر کوچک شده


?Trick or treat







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.