هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

لیگالیون کوییدیچ

پروژه بازسازی هاگوارتز


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۱۷:۵۱:۵۹ شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲

ماریا گلوسپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۲۶ یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۰
آخرین ورود:
۱:۴۸:۰۸ شنبه ۲ دی ۱۴۰۲
از ناکجا آباد
گروه:
مـاگـل
پیام: 25
آفلاین
ماریا توی کوچه دیاگون قدم میزد و از بارون لذت می‌برد تا اینکه چشمش به مغازه اسکورپیوس خورد و تصمیم گرفت که بهش چند تا آواتار سفارش بده
وارد مغازه شد و سلامی کرد
_سلام اسکورپیوس،مغازه ات خیلی جالب شده

اسکورپیوس که مشغول ساختن آواتار بود سرش رو بالا آورد
_اوه،سلام ماریا.ممنونم
اگه سفارشی داری میتونی این فرم رو پر کنی.
سپس‌ یک فرم به دست ماریا داد

ماریا تشکر کرد و مشغول پر کردن فرم شد.

1. سبک آواتارتون کدوم باشه؟
1) واقعی (مثال) 2) انیمه کارتونی ) انمیشینی (مثال)
انیمیشن

2. آواتار رنگی/سیاه و سفید باشد.(اگر میخواهید سیاه و سفید باشد سوال بعدی را جواب ندهید.)
رنگی

3. مشخصات آواتار:
رنگ چشم: قهوه ای
رنگ مو: خاکستری
رنگ پوست: کرمی با کک و مک
رنگ لباس: سرمه ای

۴. مکان آواتار.(میخواهید در مکانی سر سبز یا جهنم باشد؟) به انتخاب خودتان
ترجیحا بکگراند ساده باشه ولی اگه خیلی خوب نشد توی طبیعت باشه

۵. وسیله در دست! (مثل آواتار من که کیسه سکه داخل دسته.)
ماگ

۶. نوع لباس یا رنگ لباس دلخواه شما!
اگه میشه یه پلیور ساده باشه:)




پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۱۵:۲۶:۳۹ شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲

آیرین دنهولم


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۹ دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۲
آخرین ورود:
۲۱:۲۱:۵۱ دوشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۲
گروه:
مـاگـل
پیام: 6
آفلاین
ایرین با دیدن اواتار ها،چشمش برقی زد.
اسکورپیوس واقعا پر تلاش بود و وقت زیادی رو صرف اواتار ها کرده بود.
تایپ های زیبا و مورد نظرش رو پیدا کرد،نگاهی به اسکورپیوس انداخت و گفت:واقعا ممنونم،ذوق امتحان کردن اواتار جدید رو دارم.
با خداحافظی از مغازه بیرون اومد،به سمت خونه راه افتاد.
به شدت از اواتار ها خوشش میومد. ظرافت لباسی که دنبالش بود رو، پیدا کرده بود.

:)به نظر میومد قراره دوباره مزاحم اسکور بشه و ازش درخواست بکنه



پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۱۸:۵۹:۲۸ پنجشنبه ۹ آذر ۱۴۰۲

گریفیندور، مرگخواران

تلما هلمز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۱ جمعه ۱۴ مهر ۱۴۰۲
آخرین ورود:
۱۵:۴۴:۵۸ پنجشنبه ۵ مهر ۱۴۰۳
از من دور شو! تو خیلی مشکوکی!
گروه:
شـاغـل
جـادوگـر
جادوآموخته هاگوارتز
گریفیندور
مرگخوار
پیام: 193
آفلاین
شترق!

در اواتار فروشی با صدای بلندی باز شد و اسکورپیوس که غرق طراحی آواتار بود، با تعجب به در نگاه انداخت و متوجه دختری با موهای پریشان، و لباس های خاکی و گلی شد.
_تو کی هستی؟ این چه وضع لباس هاته؟

دخترک موهای قهوه ای پریشانش را به سختی کنار زد و گل های صورتش را پاک کرد.
_اسکور منم تلما! داشتم میومدم به کوچه دیاگون که از بالای تپه افتادم و این شد حالم!

اسکورپیوس با ترحم به تلما نگاه کرد و گفت:
_آواتار میخواستی؟
_خب آره. انیمه و انیمیشنی باشه. با موها و چشم های قهوه ای و پوست سفید باشم. با لباس قرمز و مدل موهای گیس یا دم اسبی بلند و کتاب به دست. اگه شد روباه نارنجی رنگی هم یه گوشه اش باشه. پشتش هم جنگل ممنوعه. همین دیگه من برم!

و بدون نگاه به پشت سرش مغازه را ترک کرد.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۱۲:۰۴:۳۳ پنجشنبه ۹ آذر ۱۴۰۲

Zdzdzdzdzdzdzd


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۸ سه شنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۲
آخرین ورود:
۹:۴۶:۱۰ سه شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۳
گروه:
مـاگـل
پیام: 5
آفلاین
آستوریا آرام وارد آواتار فروشی شد.
نگاهی به داخل مغازه انداخت و لبخندی تحسین آمیز روی لب هایش آمد.
اسکورپیوس که مشغول کارش بود سرش را بالا آورد و او را دید. کاملا معلوم بود که شوکه شده است.

_مامان؟!

آستوریا جلو تر رفت .

_مامانتو دیدی مرلینو ندیدی که

اسکورپیوس دستپاچه شده بود.

_آخه خیلی وقته ندیدمتون... یکمی تعجب کردم.

آستوریا لبخند زد. خیلی وقت بود پسرش را ندیده بود و دلتنگش شده بود.

_مشکلی نیست اسکور. دلم برات تنگ شده بود پسرم. ولی کار و بار خوبی راه انداختی.

_ممنونم مامان. منم دلم خیلی برات تنگ شده بود ولی... حالا ولش کن. براچی اومدین اینجا؟

_اومدم پسرمو ببینم . شنیدم آواتار های خیلی خوبی درست میکنی پس بزار منم یه آواتار سفارش بدم.

_ باشه حتما مامان.

_اینو رو باید پر کنم اسکور درسته؟

_بله مامان همین.

آستوریا شروع به پر کردن کرد.
سبک آواتار : واقعی
آواتار رنگی باشه
مشخصات آواتار:
یه دختر
رنگ چشم:سیاه
رنگ مو:قهوه ای تیره
رنگ پوست: سفید و رنگ پریده
با لباس اسلیترین
مکان آواتار:
هاگوارتز

یه گل رز قرمز که خشک شده هم دستش باشه
نگاهش هم به یه طرف دیگه باشه

_بیا اسکور. ببینم چیکار میکنی.

_مطمئن باشین عالی میشه.

_باشه پسرم. من برای تحویل گرفتن آواتار میام ولی اینو بدون که از الان به بعد من قراره بیشتر وقتمو اینجا بگذرونم در کنار پسرم.



پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۲۳:۰۶ چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲

اسلیترین، وزارت سحر و جادو، مرگخواران

اسکورپیوس مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۱ پنجشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۰
آخرین ورود:
امروز ۱۹:۴۱:۰۶
از دست حسودا و بدخواها!
گروه:
جـادوگـر
مرگخوار
شـاغـل
جادوآموخته هاگوارتز
هیئت مدیره
اسلیترین
مترجم
مدیر دیوان جادوگران
پیام: 386
آفلاین
اسکورپیوس در حالی که به صفحه مانیتور کامپیوتر خیره شده بود کار درست کردن آواتار ها را تمام کرد. کار های زیادی داشت و به همین خاطر هم آماده کردن آواتار ها مدتی طول کشیده بود.
اما اسکورپیوس در این مدت بهترین آواتار ها را آماده کرده بود تا به هیزل و آیرین تحویل دهد.
اسکورپیوس خشنود بود که با باز کردن مغازه اش کار تازه وارد ها را راحت کرده بود و آواتار را برای آنها آماده میکرد.

***


آواتار آیرین!

اولی - دومی - سومی - چهارمی - پنجمی - ششمی

آواتار هیزل!
تک آواتاری که تونستم تهیه کنم.

____________
آواتار اسکارلت هم به زودی آماده میشه.


ثروت، قدرتی است که می‌تواند به انسان‌ها اجازه دهد تا از زنجیرهای فقر رهایی یابند و به دستاوردهای بزرگ دست یابند.


Wealth is a power that can enable people to break the chains of poverty and achieve great accomplishments.


الثروة هي قوة تمكن الناس من كسر قيود الفقر وتحقيق إنجازات عظيمة.


پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۲۰:۵۰ دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲

اسلیترین، مرگخواران

اسکارلت لیشام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۳ شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲
آخرین ورود:
امروز ۱۷:۳۱:۲۴
از میان ورق های کتاب
گروه:
اسلیترین
جادوآموخته هاگوارتز
جـادوگـر
مرگخوار
شـاغـل
پیام: 113
آفلاین
قیژژژژژ (صدای بازشدن در)
در مغازه با ناله ای باز شد و اسکارلت وارد مغازه شلوغ و به هم ریخته شد(شوخی)
-پااااق
مقدار زیادی آواتار های جور واجور و متفاوت که روی میز بود به علت اصابت به پای یک فروند انسان با صدای بلندی به زمین برخورد کرد و همه جا پخش و پلا شد
-ای وای متاسفم متاسفم هوفف بعد از اینکه تمامی تصاویر به جای خود بازگشتند با خودش فکر کرد اصلا من چرا اومدم اینجا؟؟؟
بعد ناگهان یادش آمد نزدیک به چهل روز است که به دنبال یک آواتار درست حسابی می‌گردد
- اهم، سلام کسی اینجا نیست ؟
- سلام چیکار میتونم براتون بکنم؟
با دیدن سکه های توی کیسه اسکوپیوس چشم هایش برقی زد اما ظاهر عادی خودش را حفظ کرد و و گفت: امم در واقع من یه اواتار میخواستم سفارش بدم
سپس فرم را برداشت شروع به پر کردن آن کرد
1. سبک آواتارتون کدوم باشه؟
2) انیمه ؟انیمه خوبه ؟اگه این توضیحات به انیمیشن هم جور میاد اونهم خوبه

2. آواتار رنگی/سیاه و سفید باشد.رنگی باشه خیلی ام رنگی نباشه در واقع یه ذره رنگی باشه به اندازه ی کافی نه کم نه زیاد و ور ور ور ور ور ور..

3. مشخصات آواتار:
رنگ چشم: آبی تیره مث خودم
رنگ مو: مو های لخت مشکی با هایلایت آبی و ور ور ور ور ور...
رنگ پوست: سفید (و برای اولین بار ور نزد)
رنگ لباس: لباس مشکی

۴. مکان آواتار.(میخواهید در مکانی سر سبز یا جهنم باشد؟) به انتخاب خودتان
واسه پس زمینه ایده خاصی ندارم ام گل منگلی نکن فقط یه جوری که با مرگخوار آینده تناسب داشته باشه

۵. وسیله در دست! (مثل آواتار من که کیسه سکه داخل دسته.)
میشه چوبدستی باشه ؟بلند و خوشگل
۶. نوع لباس یا رنگ لباس دلخواه شما! لباس عروس تنش نکنی یه وقت یه لباس تقریبا ساده اسپرت مشکی و ابی
خوبه
فقط یه نکته ای داداش اینو بدون که من مریضم علیلم بادکنک دست بزنی میترکم شلنگم دست بزنی میلنگم پیرم گناه دارم باید احترام بزرگترا رو نگه داشت به ریش مرلین به خود مرلین به هرکی میپرستی آواتار مارو زودتر درس کن از بی آواتاری دارم میمیرم گناه دارم یذره واس ما پارتی بازی کن بندازش جلو با تشکر



پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۱۶:۴۴ سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲

ریونکلاو، مرگخواران

هیزل استیکنی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۲۹ سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲
آخرین ورود:
امروز ۱۴:۴۴:۱۸
گروه:
ریونکلاو
جادوآموخته هاگوارتز
جـادوگـر
مرگخوار
شـاغـل
بانکدار گرینگوتز
پیام: 142
آفلاین
شنل و کلاه سیاهش را پوشید و از خانه بیرون رفت.سفر پیاده را به شومینه ترجیح میداد خانه اش دو کوچه پایین تر از دیگ سوراخ بود و همین کار را اسان میکر به سمت دیگ سوراخ رفت و کاپوچینوی دلچسبی نوشید.سپس به کوچه دیاگون و سپس به طرف مغازه اسکورپیوس رفت.
-سلام اسکور!
-سلام هیزل جان چه کمکی از دست من برمیاد؟
-دوباره اومدم تا اواتار سفارش بدم!به همین زودیا از دست من خلاص نمیشی!
اسکورپیوس خنده ای کرد.
-خوب در چه سبکی میخوای باشه؟
-امم... اون بار انیمه ای سفارش دادم پس این بار میخوام واقعی باشه.با لباس کوییدیچ باشم لطفا و البته رنگی باشه.توی دستمم جاروی اذرخشم باشه.عجله ای هم نیست. هر وقت تونستی امادش کن!رنگ مو هم که بلوند و رنگ چشم هم قهوه ای روشن.پشت سرم هم یا زمین کوییدیچ یا قلعه هاگوارتز.چیز دیگه ای هم لازم هست بگم؟
-نه ممنون بسیار عالی.پس هر وقت اماده شد یک جغد براتون میفرستم تا بیایید و اواتار هاتون رو تحویل بگیرید.
-خیلی ازت ممنونم!پس می بینمت!



تصویر کوچک شده


{زِندِگیــت هَمون رَنگـی میشِـہ که خودِت نَقاشـیش میکُنـے🎨🦋}


پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۱۵:۲۶ سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲

آیرین دنهولم


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۹ دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۲
آخرین ورود:
۲۱:۲۱:۵۱ دوشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۲
گروه:
مـاگـل
پیام: 6
آفلاین
ابر های سیاه رو میدید، بارون رو دوست داشت.
با قدم های اروم و صبورانه، به سمت مغازه اسکورپیوس راه افتاد.
شنیده بود جایی که اواتار دلخواهت بهت تحویل داده میشه اونجاست.
ایرین،با نگاهش دنبال در مغازه میگشت :
_اینجاست.
و با خوشحالی از پیدا کردنش به سمت در راه افتاد و در رو باز کرد:
_سلام؟
*خوش اومدید چه کمکی ازمن برمیاد؟
ایرین با نگاهی سرسری به درون مغازه گفت:
_اواتار،برای سفارشش اومدم
بعد،صبورانه پلکی زد تا جوابش رو بشنوه.
اسکورپیوس فرمی رو روی میز گذاشت و با لبخند گفت:
لطفا فرم رو پر کنید.

ایرین،شروع به پر کردن و بررسی سوالات کرد.

سبک آواتارتون کدوم باشه؟
1) واقعی (مثال) 2) انیمه کارتونی ) انمیشینی (مثال)
انیمیشنی

2. آواتار رنگی/سیاه و سفید باشد.(اگر میخواهید سیاه و سفید باشد سوال بعدی را جواب ندهید.)
رنگی

3. مشخصات آواتار:
رنگ چشم:عسلی
رنگ مو:قهوه ای روشن و بلند
رنگ پوست: سفید
رنگ لباس: سیاه

۴. مکان آواتار.(میخواهید در مکانی سر سبز یا جهنم باشد؟) سرسبز

۵. وسیله در دست! (مثل آواتار من که کیسه سکه داخل دسته.)
الماس سیاه(اگر نشد مشکلی نداره)
۶. نوع لباس یا رنگ لباس دلخواه شما!
پیرهن و دامن یا کلاسیک



پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۲۱:۰۷ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲

جینی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۴۳ پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲
آخرین ورود:
۱۵:۳۴:۰۳ دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳
گروه:
مـاگـل
پیام: 99
آفلاین
جینی ویزلی در راه کوچه ی دیاگون قدم میزد. در طی نامه ای که هفته ی پیش از طرف اسکورپیوس مالفوی رسیده بود، گفته شده بود که آواتار هایش آماده شده اند. او وقتی به آواتار ویزارد رسید در مغازه را باز کرد و وارد شد. به اسکورپیوس مالفوی سلام کرد و گفت: آواتار هام کجا هستند؟
اسکورپیوس مالفوی گفت: اون جا هستند.
وبه دیواری که آواتار ها از آن آویزان بود اشاره کرد.
جینی آواتار هایش را برداشت و پرسید:
پول آواتار هام چقدر میشه؟
اسکورپیوس گفت:
40 گالیون.
جینی پول را به اسکورپیوس داد و تشکر کرد و پس از خداحافظی از مغازه خارج شد.


آواتار هام خیلی خوب شده ممنون.


یک گریفندوریتصویر کوچک شده!


پاسخ به: آواتار ويزارد
پیام زده شده در: ۲۱:۰۵ دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲

اسلیترین، وزارت سحر و جادو، مرگخواران

اسکورپیوس مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۱ پنجشنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۰
آخرین ورود:
امروز ۱۹:۴۱:۰۶
از دست حسودا و بدخواها!
گروه:
جـادوگـر
مرگخوار
شـاغـل
جادوآموخته هاگوارتز
هیئت مدیره
اسلیترین
مترجم
مدیر دیوان جادوگران
پیام: 386
آفلاین
هوا در حال سرد شدن بود و تمام مغازه ها در حال تعطیل شدن بودند. چیزی به پایان زمستان نمانده بود و مغازه ها در حالی که در حال جنب و جوش بودند تا بتوانند درآمدی به دست آوردند و کاسبی ای بکنند.

اسکورپیوس هم به همین کار مشغول بود و در آواتار ویزارد مشغول آماده کردن سفارشاتش بود تا آن را به مشتری تحویل بدهد. اسکورپیوس کار های زیادی سرش ریخته بود و آماده کردن آواتار های جینی ویزلی مقداری طول کشیده بود و به همین خاطر اسکورپیوس باید زودتر آن را آماده میکرد و معطل نمی‌کرد پس دست بکار شد.


***


تقدیم شما!

اولی - دومی - سومی - سومی


ثروت، قدرتی است که می‌تواند به انسان‌ها اجازه دهد تا از زنجیرهای فقر رهایی یابند و به دستاوردهای بزرگ دست یابند.


Wealth is a power that can enable people to break the chains of poverty and achieve great accomplishments.


الثروة هي قوة تمكن الناس من كسر قيود الفقر وتحقيق إنجازات عظيمة.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.