هوم! ولی من هنوز معتقدم ولدمورت اون شب به قصد کشتن هری رفته بوده خونهی پاترها. نه برای اینکه با یه انگشتر این شکلی پیشونیشو داغنشان کنه.
جام آتش، فصل دوم
نقل قول:
Voldemort had then
turned his wand on Harry; he had performed the curse that had disposed of many
full-grown witches and wizards in his steady rise to power -- and, incredibly, it
had not worked. Instead of killing the small boy, the curse had rebounded upon
Voldemort. Harry had survived with nothing but a lightning-shaped cut on his
forehead, and Voldemort had been reduced to something barely alive.
سپس ولدمورت چوبدستیش را به سمت هری هری نشانه گرفت و طلسمی را به کار برد که در طول اوجگیری قدرتش با استفاده از آن بسیاری از جادوگران و ساحرههای بزرگسال را از پا انداختهبود. اما طلسم به طرز اعجابانگیزی خنثی شد و به جای کشتن هری به سوی خودش بازگشت. هری زنده ماند و جز زخم صاعقهمانند روی پیشانیش هیچ صدمهی دیگری ندید.
این نشون میده که ولدمورت میخواسته هری رو بکشه؛ اونم با یه طلسم. در چندجای دیگه از همین کتاب و کتابهای دیگه اشاره شده که ولدمورت هدفش کشتن هری بوده. به نظر من نشاندار کردن هری اصلاً توجیه منطقی نداره. این کارو بکنه که چی بشه؟
اما در مورد طرح روی حلقه، منم پس از بررسیهایی که کردم، متوجه شدم که کاملاً شکل یه سپر هست و هیچ شباهتی به در نداره. در این زمینه کاملاً با فرد موافقم. ضمناً با به هم متصلکردن تصویر روی حلقه به جایی نمیرسید! تصویر در اون قسمت صاعقهمانند بریده شده.
اون دستها رو منم معتقدم که یه نشانه هستن. همینطور اون حلقه که در اسکرینسیور مورد بحث، در جلوی اون دو دست ظاهر میشه. به نظر من نمادی از قدرت نیکی و خوبی هستن که در مقابل نیروهای سیاه و شیطانی دست به دست هم دادهن و متحد شدهن.
در مورد نظریهی هری هم باید بگم که منم تقریباً موافقم! به نظر منم غارتگران به تدریج کشته میشن. ولی رون رو شک دارم! فکر نمیکنم کشته بشه. به نظر من یکی از کسانیه که کشتهشدنشون کمکی به روند داستان نمیکنه. یعنی مرگش ارزش چندانی نداره.
نقل قول:
فرد ویزلی نوشته:
ممکنه قدح مال یه نفر نباشه و مال مجموعه یی از شاهزاده های قدیمی باشن که تا حالا زندگی کردن و فکرشون رو به قدح انتقال دادن . این دفعه چون شاهزاده نمیه خالص هست این همه دردسر واسه هری و دومبول به وجود اومده
ممکنه هری بخواد چیزی به قدح اضافه کنه تا قدح کامل بشه و اتفاق یبیفته.
فردجان ممکنه بیشتر توضیح بدی؟ مگه ما چندتا شاهزاده داشتیم؟ من هیچ جایی سخن از تعدد شاهزادهها ندیدم! اصلاً برداشتت از شاهزاده چیه؟
در هر حال من معتقدم که احتمالا اون قدح مربوط میشه به گذشتهی ولدمورت.
در مورد قایق هنوز هم مشکوکم!! اصلاً معلوم نیست اون قایق کوچیکه یا اون قدح بیش از حد بزرگ! ضمناً همونطور که چو هم اشاره کرد، چرا قایق اینقدر نورانیه؟ منبع نوری که اون نور رو تولید کرده کجاست؟ چرا تصویر بازتاب قایق در آب با خود قایق فرق میکنه؟ در هر حال من هنوز فکر میکنم که آب قادر به نشوندادن زیر شنل نامریی نیست. همونطور که آینهی معمولی هم نیست. و ضمناً هم به نظر من چیزی که در تصویر بازتاب قایق به نظر میرسه سوار قایقه، شباهتی به یه انسان نداره!
به جرج ویزلی: آبخوری؟؟!!!!!
من با بند 4 فرضیههای چوچانگ مخالفم اساسی! چون چنین فرضی محاله و نه گودریک گریفندور زندهس و نه سالازار اسلیترین! ضمناً شاهزاده هیچ کدوم از اینا نیست!
بند پنجمش هم با این که از جهتی ممکنه درست باشه، از جهتی هم ممکنه کاملاً غلط باشه!! چرا همهچی رو به سالازار و گودریک ربط میدی؟؟
نقدی بر نظریهی سوسک!
1- به نظر من احتمال اتحاد بین هری و پیتر پتیگرو کمه! بسیار کمه! اونم به این شکلی که شما میگی!
2- احیاناً توی دفتر اسنیپ آب هم جریان داشته و ما مطلع نبودیم؟!!!! یا شایدم دفتر اسنیپ زیر دریاچهس؟
3- راستش خود منم در مورد نور از قدح به همین نتیجه رسیدم، ولی اون بازتاب قایق رو توی آب توجیه نمیکنه. یعنی در واقع سمت بازتاب قایق توی آب، این شکلی در نمیاد. و از طرف دیگه، قدح با اون نور ضعیفش، امکان نداره بتونه قایق رو تا این حد روشن کنه.
4- هوم!! اون انگشتر یه خورد مشکوکه هنوز!!
سرژجان! با فرضیهی شما مبنی بر زیادی بزرگبودن قدح در اون تصویر، کمی مشکوکه! چون در این صورت باید هری و دامبلدور خودشونو خیلی بزرگ کرده باشن تا بهش برسن.
ضمناً توجه کنید که اون قایق خیلی دور از قدحه. یعنی اونور غار. اگه قرار بود کسی سوارش بشه تا به اون قدح برسه، باید این ور سمت قدح قایقو نگه میداشت نه اون سمت! بقیهی راهو که نمیتونست شنا کنه!