هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re:کتاب 4
پیام زده شده در: ۱۷:۴۹ یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
#30

ایلیدان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
سلام
باشه الان بهتر توضیح میدم باید برم تو وبلاگم بگردم این موضوع رو دربیارم بذارمش اینجا
یا حق



Re:کتاب 4
پیام زده شده در: ۱۷:۳۴ یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
#29

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
نقل قول:

لرد سفید نوشت
سلام
جادوی قبل پیش چی اونو چی میگید ؟
یا حق


میشه توضیح بدی
یه کمی واضحتر بنویس من اصلا نفهمیدم چی نوشتی


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re:کتاب 4
پیام زده شده در: ۱۷:۱۴ یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
#28

ایلیدان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
سلام
جادوی قبل پیش چی اونو چی میگید ؟
یا حق


مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي


Re:کتاب 4
پیام زده شده در: ۱۶:۴۵ یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
#27

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
1- چوب دستی ولدمورت رو جایی نگفته که بعد از اینکه از بدنش خارج شده کسی ورداشته یا نه
کلا یک چیزی رو بگم چیزهایی که رولینگ تو کتابها دلیلش رو نگفته ایراد نیستن

2- رولینگ گفته زمان لازمه تا دیدن مرگ در بدن فرد اثر کنه و بتونه تسترال ها رو ببینه - حالا اسمش توجیه یا هر چی باشه ولی این رو گفته

3- این ایراد در ویرایش های جدید کتاب 4 رفع شده


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re:کتاب 4
پیام زده شده در: ۱۵:۴۸ یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
#26

ایلیدان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
سلام
قبول این سوتی نیست ولی اینا که سوتی هستن
1-چوب دستی ولدمورت:ولدمورت وقتی از بدنش خداحافظی کرد چوب دستی نداشت ولی بعدا چوب دستی از هوا براش نازل شد
2-هری مرگ سدریک دیده و نمیتونه تسترال ها روببینه
3-جادوی قبل پیش پدر هری زودتر از مادرش میاد بیرون این یه اشتباه محضه اگر دلیل میخواهید بگید بذارم
------------------
اینا فقط برای کتاب چهار بود
یا حق


مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي


Re:کتاب 4
پیام زده شده در: ۱۵:۳۳ یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
#25

پروفسور مينروا ‏مک گونگال


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۱۲ شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۳:۱۵ شنبه ۲۳ دی ۱۳۸۵
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 895
آفلاین
به نظر من شما هي داريد به جي كي گير مي ديد و به قول خودتون دارين گند قصه را در مي ياريد واقعا امر بي خودي هست!

همه داستان ها مثل يك زندگي حقيقي مي مونه.در زندگي يه سري اتفاقاتي مي يفته كه شما انتظار شو نداريد.حالا بعد از اين كه اون اتفاق افتاد با خودتون مي گيد اه اگه اين كارو مي كردم چي مي شد يا اگه اينو مي گفتم چي مي شد؟! اين اتفاقات مي يفته و شما هيچ كنترلي بر روي آن ها نداريد.

داستان هاي هري پاتر هم همينطوره. يه سري حوادثي پيش مياد كه هري بر روي آنها كنترلي نداره. ببينم شما انتظار داريد جي كي بشينه يه داستان كامل بنويسه كه همه از اون خوششون بياد. و به هري يه زندگي بي دردسر و خوشي بده.به نظر من كه اين كار محاله!!!

پس نتيجه مي گيريم اين چيزايي كه شما داريد مي گيد سوتي نيست بلكه حوادث غير منتظره هست، همانطور كه در زندگي همه پيش مياد!

در ضمن كتاب چهار هم كتاب مورد علاقه منه :-D


Minerva McGonagall

Head of Gryffindor House

Deputy Headmistress

Less Expectation , Less Disappointment


Re: ?ʇȠ4
پیام زده شده در: ۱۵:۲۰ یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
#24

ایلیدان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
سلام
پس شما به این موضوع توجه نکردین شاید یه نفر دیگه هم به وسیله شخصی هری دست بزنه تو سالن عمومی را رون منتفی کرد ولی گیریم که نمیشد اونحا جن خونگی کار میکنه برای تمیز کردن و هزار کار دیگه هم دستش به اون رمز تار میخورد
هیچ زمان معین نداشت
یه قلم جنس دیگه بگید ببینیم چی میشه
یا حق


مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي


Re: ?ʇȠ4
پیام زده شده در: ۱۴:۵۵ یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
#23

رونالد ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۲ دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۵:۲۲ چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۶
از پناهگاه ویزلیها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 21
آفلاین
مشکل همینجاست دیگه منم تو همینش موندم شاید مودی نمی تونسته تو سالن گریفیندور بره... اما بازم خیلی چیزا میمونه...



Re: ?ʇȠ4
پیام زده شده در: ۱۸:۵۶ سه شنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۳
#22

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
کتاب 4 به نظر من بهترین کتاب و اصلا یک سرو گردن بالاتر از تمام کتابها بود

در مورد بزرگترین سوتی توی همه کتابها که تو همین کتاب بود و اون هم همینه که چرا ولدمورت و کراچ این همه زحمت به خودشون دادن و جام رو به کلید سفر تبدیل کردند.

میتونستند بالش هری یا یه چیزی مثل اون رو تبدیل کنند و دیگه کلا کتاب 4 همش زیر سوال میره
البته من دو دلیل براش دارم که زیاد جالب نیستن
یکی اینکه برای کلید سفر کردن یک شیئ باید اون رو مدتی طولانی در اختیار داشته باشی مثلا یک هفته
دوم اینکه نمیشه وسایل شخصی رو که طرف داره ازش استفاده میکنه به کلید سفر تبدیل کرد


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


پیام زده شده در: ۲۲:۲۴ یکشنبه ۹ فروردین ۱۳۸۳
#21

spy wizard


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ یکشنبه ۹ فروردین ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۰۷ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۸۳
از hot tower
گروه:
کاربران عضو
پیام: 5
آفلاین

من كتاب اول رو بعد از كتابهاي دوم و سوم خوندم واسه همين به اندازخ بقيه باهاش حال نكردم




I move the world







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.