به نظر من شما هي داريد به جي كي گير مي ديد و به قول خودتون دارين گند قصه را در مي ياريد واقعا امر بي خودي هست!
همه داستان ها مثل يك زندگي حقيقي مي مونه.در زندگي يه سري اتفاقاتي مي يفته كه شما انتظار شو نداريد.حالا بعد از اين كه اون اتفاق افتاد با خودتون مي گيد اه اگه اين كارو مي كردم چي مي شد يا اگه اينو مي گفتم چي مي شد؟! اين اتفاقات مي يفته و شما هيچ كنترلي بر روي آن ها نداريد.
داستان هاي هري پاتر هم همينطوره. يه سري حوادثي پيش مياد كه هري بر روي آنها كنترلي نداره. ببينم شما انتظار داريد جي كي بشينه يه داستان كامل بنويسه كه همه از اون خوششون بياد. و به هري يه زندگي بي دردسر و خوشي بده.به نظر من كه اين كار محاله!!!
پس نتيجه مي گيريم اين چيزايي كه شما داريد مي گيد سوتي نيست بلكه حوادث غير منتظره هست، همانطور كه در زندگي همه پيش مياد!
در ضمن كتاب چهار هم كتاب مورد علاقه منه :-D