این تاپیک یک کم توضیح اولش برام نامفهوم اومد چون مک گونگال نوشته پست هایی که در این انجمن میخورند را نقد میکنم، ولی باقی دوستان هم نوشتند، آزاد هست کلا همه بنویسند یا بالاخره انحصاریه، اگر انحصاریه نقدِ آزاد کجا انجام میشه؟ و به هر حال اگر پستم جاش ایراد داره بگید حذفش میکنم یه جای دیگه که خودتون گفتید میذارم.
در این تاپیک دوست و همسایه داستانِ کوتاه من یک چیزهای خیلی عجیبی دیدم که هیچ کی ام هیچی بهشون نگفته بود. عجیب که یک نفرشون هم بهترین نویسنده نمیدونم کجا و ناظر انجمن بود. به عنوان نمونه دو سه تا از این ها رو میارم:
نقل قول:
- من!
- تو!
- من!
- تو!
- من و تو!
- ما...
نقل قول:
من
.
.
.
تو
.
.
.
م ...... شاید هرگز ...... ا
نقل قول:
میشه !
نمیشه!
میشه ؟
نمیشه؟
میشه؟!!
نمیشه؟!!
میشه؟!!!
نمیشه؟!!!
.
.
.
.
.
گلبرگا تموم شد ؟!! ... یعنی نشد ؟ یعنی تموم شد ؟ ... نه دیگه هیچ کاری نمیتونم بکنم ... یعنی همه خانه آرزوهام خراب شد ؟
نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه !
دیگه هیچی ندارم !
دو ماه بعد !
میشه !
نمیشه !
میشه؟
نمیشه؟
میشه؟!!
نمیشه؟!!
میشه؟!!!
نمی...
.
.
.
آن دفعه هم هیمن تعداد بود ... تعداد گلبرگا مساویه همیشه !
به اون دو نقلِ قول بالایی تا جایی که من میدونم میگن صرفِ ضمیر به آخری هم میگن صرفِ افعال، این ها داستان نیستند، حتی وا نوشته هم نیستند، نوشته هم نمیشه بهشون گفت کلا از ادبیات خارج هستند و فقط یادآوری دستور زبان ادبیات عامیانه است که همچین دستوری هم تو زبان فارسی وجود نداره. آیا تو دفترچه خاطرتتون هم همچین چیزهایی مینویسید که اینجا به عنوان داستان قرارا دادید؟ داستان یک اصولی دارد، و از نوشتن باید هدفی را دنبال کند، نه اینجا خبری از پلات هست، نه روایت، نه شخصیت، مطلقا هیچی که بشه به عنوان یک اِلمان داستانی بهش نگاه کرد.
داستانِ کوتاه هم اگر دقیقش رو بخواین باید بین دو هزار تا هفت هزار کلمه باشه پنج الی بیست و پنح صفحه، اما چیزی که ما اینجا داریم مینویسیم داستانکه که همون فرهاد درستش رو گفت، بیشترین حدش پنج صفحه است بعضی ها میگن باید زیر هزار کلمه باشه بعضی ها میگن باید زیر دو هزار کلمه باشه.
به اندازه ی فرصت ویرایش و ارسال پست که زیر نوشته احتمالا میاد من هم بر طبق اون داستانک های قبلی داستانکی نوشتم
آن و این است
اینو آنت
آنم به این است
اینم به آنت
به به، حافظا
بـــــــــــــله
اوچچچچچ
به خانواده ی این و آن هم تسلیت عرض میکنیم، در صحنه ی اوچ یکی از این دو عزیز کشته شدند
و مرا تنها مگذار.
مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي