هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۲:۱۸ پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۳
کجا:تیمارستان جادوگرا


خوب زندگی کن. بزرگ شو و... کچل شو! بعد از من بمیر و اگه تونستی با لبخند بمیر. توی کارات دودل نباش. ناراحتی چیز باحالی برای به دوش کشیدنه ولی تو هنوز خیلی جوونی!


کوروساکی ایشین- بلیچ

تصویر کوچک شده




پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۹:۲۶ چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۳
کِی:وقت حمله مرگخوارا


خوب زندگی کن. بزرگ شو و... کچل شو! بعد از من بمیر و اگه تونستی با لبخند بمیر. توی کارات دودل نباش. ناراحتی چیز باحالی برای به دوش کشیدنه ولی تو هنوز خیلی جوونی!


کوروساکی ایشین- بلیچ

تصویر کوچک شده




پاسخ به: اعلام جرم
پیام زده شده در: ۱۰:۰۲ دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۳
من میخوام اعتراف کنم آقا...
.
.
.
.
من وقتی تو سفر زمان بودم به 31 یوتاروساروس کروشیو زدم.5 تا هم تی-رکس آوااداکداورا زدم.

تازه شم کل یه محوطه ای رو که غذای 27 تا دایناسور گیاهخوار رو تامین میکرد رو سوزوندم.


هرکی هم بهم گفت خبیث خودشه!


خوب زندگی کن. بزرگ شو و... کچل شو! بعد از من بمیر و اگه تونستی با لبخند بمیر. توی کارات دودل نباش. ناراحتی چیز باحالی برای به دوش کشیدنه ولی تو هنوز خیلی جوونی!


کوروساکی ایشین- بلیچ

تصویر کوچک شده




پاسخ به: اتاق بوسه
پیام زده شده در: ۹:۵۲ دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۳
لرد سیاه در اتاق اصلی راه میرفت و دنبال چاره بود.توجه تمام مرگخوارهایی که در اتاق بودند به سوراخ های بینی لرد جلب شده بود که مدام باز و بسته میشد.

بالاخره لرد ولدمورت دستش را روی میز کوبید و با عصبانیت گفت:

-برین...چه میدونم یه دارویی چیزی بهش بدین یا...

لرد کله ی روشنش را که در آن لحظه کاملا با کدوی شب هالووین اشتباه گرفته میشد را خاراند و دهانش بطرز نامفهومی کج شد.

-فهمیدم.برید و زود حکم اعدامشو بیارید ببینم.

-------------------------------------------------------
ا و نیم ساعت بعد

-قربان این حکمش...

-یاکسلی برو سرجات بشین.

-چشم قربان

لرد دوباره کله اش را خاراند.فکر ولدمورتی در سرش می چرخید


خوب زندگی کن. بزرگ شو و... کچل شو! بعد از من بمیر و اگه تونستی با لبخند بمیر. توی کارات دودل نباش. ناراحتی چیز باحالی برای به دوش کشیدنه ولی تو هنوز خیلی جوونی!


کوروساکی ایشین- بلیچ

تصویر کوچک شده




پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۹:۴۲ دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۳
کجا:یه جایی زیر آسمون آبی


خوب زندگی کن. بزرگ شو و... کچل شو! بعد از من بمیر و اگه تونستی با لبخند بمیر. توی کارات دودل نباش. ناراحتی چیز باحالی برای به دوش کشیدنه ولی تو هنوز خیلی جوونی!


کوروساکی ایشین- بلیچ

تصویر کوچک شده




پاسخ به: تا به حال خواب هری پاتری دیدید؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۱:۰۵ یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۳
بله.

چند شب پیش خواب دیدم با هری تو هاگوارتز راه میریم که یدفعه مرگخوارا اومدن و جنگیدیم و حال کردیم


خوب زندگی کن. بزرگ شو و... کچل شو! بعد از من بمیر و اگه تونستی با لبخند بمیر. توی کارات دودل نباش. ناراحتی چیز باحالی برای به دوش کشیدنه ولی تو هنوز خیلی جوونی!


کوروساکی ایشین- بلیچ

تصویر کوچک شده




پاسخ به: مسابقات دوئل هاگوارتز !
پیام زده شده در: ۱۱:۳۱ چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۳
اون روز اصلا حوصله ایگور کارکاروف رو نداشتم.کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه وقت تلف کنی بود.من که کلی ورد بلد بودم.پس باید کاری میکردم.

تق تق تق.

«بیا تو »

«سلام آقای کارکاروف.»

«رایان.اینجا چیکار میکنی؟ساعت 4 صبحه.الان وقت خاموشیه پسر»

«نخیر قربان.شما فقط اعلام کردید آغاز ساعت خاموشی 7 شبه.نگفتید پایانش چنده»

کارکاروف زیرلب فحشی داد و گفت:«چی میخوای»

«دوئل قربان»

«چی؟»

«دوئل با شما...»

«چطور جرئت...»

مکثی کرد و ادامه داد:«باشه...چند وقته آدم نکشتم.3 ساعت دیگه در سرسرای اصلی رایان.»

«چشم»
------------------------------------------

ساعت راس 7 بود.سریع از تالاپر هافل پریدم بیرون و رفتم تو سرسرای اصلی.

کارکاروف و تقریبا همه اعضای هاگوارتز اونجا بودن.

-شروع کن رایان.

-چشم قربان کارکاروف!

و دوئل شروع شد.

اول کار کاروف چند ورد غیر زبانی فرستاد که معلوم بود بد جور ورد هایی هستن و منم فقط دفاع کردم.

-فینیته-فینیته-فینیته-پروتگو،پروتگو،فینیته،لنگلاک

قطعا ایگو انتظار این ورد تهاجمی رو نداشت و تقریبا لال شد.

-وانساتو

خب،اینو دفع کرد و بجاش یه طلسم نارنجی رنگ فرستاد.

_فیدلیوس چارم.

منحرفش کردم.

_استیوپفای-ریکتو سمپر-پتریفکوس توتاوس-استیوپفای

همه رو دفع کرد نامرد!

-اکسپلیامس استیوپفای

چوب کارکاروف از دستش خارج شد و با برخورد دومین طلسم،مدیر بیهوش شد.

_با بد کسی در افتادی مرگخوار!

و خودمو به تالار هافل آپارات کردم.


خوب زندگی کن. بزرگ شو و... کچل شو! بعد از من بمیر و اگه تونستی با لبخند بمیر. توی کارات دودل نباش. ناراحتی چیز باحالی برای به دوش کشیدنه ولی تو هنوز خیلی جوونی!


کوروساکی ایشین- بلیچ

تصویر کوچک شده




پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
پیام زده شده در: ۱۷:۲۵ دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۳
دو جا:(البته فقط در حد يه قطره)
1-مرگ سیریوس بلک
2-بعد از مرگ دامبلدور که هری به یاد آورد که دامبلدور بهش گفت در آینه نفاق انگیز چی میبینه(يه جفت جوراب)


خوب زندگی کن. بزرگ شو و... کچل شو! بعد از من بمیر و اگه تونستی با لبخند بمیر. توی کارات دودل نباش. ناراحتی چیز باحالی برای به دوش کشیدنه ولی تو هنوز خیلی جوونی!


کوروساکی ایشین- بلیچ

تصویر کوچک شده




پاسخ به: نظر خود را درباره انكه ايا جادو وجود دارد يا نه بنويسيد.لطفا
پیام زده شده در: ۱۷:۱۶ دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۳
بله وجود داره.کی میتونه يه دلیل عالی واسه ریزش برج های دوقلو تجارت جهانی بده؟کی میتونه نظریه آتلانتیس رو نقض کنه؟کی میگه عجایب هفت گانه با دست انسان های معمولی ساخته شده؟
من میگم حتی رولینگ هم جادوگره


خوب زندگی کن. بزرگ شو و... کچل شو! بعد از من بمیر و اگه تونستی با لبخند بمیر. توی کارات دودل نباش. ناراحتی چیز باحالی برای به دوش کشیدنه ولی تو هنوز خیلی جوونی!


کوروساکی ایشین- بلیچ

تصویر کوچک شده




پاسخ به: بازگشت به هاگوارتز
پیام زده شده در: ۱۷:۱۱ دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۳
ممنون از نظر هایتان!
آره به نظر من هم نویل و لونا بهترن تا کس دیگه ای.رولینگ میگه نویل با هاناآبوت ازدواج میکنه به نظرم مسخرس.چون در طول کتاب هیچ اشاره ای به بودن علاقه بین این دوتا و یا هیچ اثری از آشناییشون هم نیست اما نویل و لونا همدیگرو از ارتش دامبلدور خیلی خوب میشناسن
..
به به مستر جاگسن.خوشحالم که می بینم در مورد داستانم نظر دادید.ممنون.
در مورد این پست طولانی بگم که:من يه کم داستان رو تغییر دادم و بخاطر همین داستان تغییر یافته رو در یک پست گذاشتم.

پ.ن:والا ما يه غلطی کردیم اسم کامل باری رایان رو گذاشتیم.اسممون طولانی شد!


خوب زندگی کن. بزرگ شو و... کچل شو! بعد از من بمیر و اگه تونستی با لبخند بمیر. توی کارات دودل نباش. ناراحتی چیز باحالی برای به دوش کشیدنه ولی تو هنوز خیلی جوونی!


کوروساکی ایشین- بلیچ

تصویر کوچک شده








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.